گفتگو با سردسته خشنترین باند سرقت منزل در تهران و کرج
بعد از پخش فیلم سرقتها، شگردمان عوض شد
هفت صبح| از چند ماه قبل که کلیپ سرقتهای مسلحانه باند سارقانی که حتی با وجود صاحبخانه، وحشیانه به منازل مسکونی وارد میشدند، در فضای مجازی منتشر شد؛ رعب و وحشت زیاد در میان کاربران فضای مجازی به خصوص شهروندان تهرانی یا کرجی ایجاد کرد.
با ثبت شکایتهای سریالی از سوی مالباختگان رسیدگی به این موضوع در دستور کار ماموران انتظامی قرار گرفت تا اینکه اعضای این باند خشن در هشتگرد به دام افتادند.صبح روز گذشته متهمان در فرماندهی انتظامی تهران بزرگ با برخی شاکیان این پرونده روبهرو شدند.در ادامه گزارش، گفتوگوی خبرنگار ما با شاکیان و سردسته باند سارقان را بخوانید.
وحشت به جانمان افتاد
زن میانسالی که خانهاش در غرب تهران است همراه دختر جوانش به محل فرماندهی انتظامی تهران بزرگ آمدهاند. همین سارقانی که با چشمان نقاب زده و دستبند بر دست الان اینجا حضور دارند، چند ماه پیش دستهجمعی به خانه او حمله کرده و دار و ندارش را دزدیدهاند.زن میانسال به محض اینکه چشمش به آنها میافتد به گونه خود چنگ میکشد و لب خود را میگزد. رنگ از رخسارش پریده و انگار هنوز هم مثل روز حادثه از این سارقان میترسد.
او میگوید: «شاید باور نکنید اگر بگویم چیز زیادی از روز حادثه یادم نیست.چنان شوک روانی شدیدی به من وارد شد که آن لحظهها را دقیقا یادم نمیآید. من فکر میکردم که سارقان اندازه چند درخت تنومند قد و هیکل داشتند! اما حالا میبینم که نه! این ها چند جوانک پیزوری مفنگی هستند!»
همین موقع یکی دیگر از شاکیان که خانم جوانی است و با پسر 14 ساله خود و همسرش آمده، در ادامه صحبت این خانم میگوید:«بله برای ما هم وحشت ورود این سارقان مسلح به خانهمان وصف شدنی نبود. هنوز هم به حدی از لحاظ روحی به هم ریختهام که حتی میترسم تا پارکینگ خانهمان بروم.»
این خانم در مورد روز حادثه میگوید:«خانه ما شخصی و دو طبقه است. سارقان قفل در حیاط را شکسته بودند که ما متوجه ورودشان به ساختمان نشدیم. بعد هم به راحتی در آپارتمان را باز کرده بودند.من در اتاق بودم که ناگهان صدای فریاد پسرم را شنیدم.از اتاق که بیرون آمدم سارقان مسلح به سمت من حمله کردند و طلاهایم را گرفتند.گوشی موبایل پسرم و مقداری وسیله دیگر را هم برداشتند و رفتند.»
گفتوگو با سرکرده باند
چند سال داری؟
32 سال.
اهل کجایی؟
کوهدشت استان لرستان.
با همدستانت نسبت فامیلی داری؟
بله یکی از آنها پسرعموی من است، یکی دیگر خواهرزادهام و یکی هم شوهر برادرزادهام است. بقیه هم از بستگانم هستند.
سابقه داری؟
دو بار تا حالا به خاطر سرقت به زندان افتادهام.
چه شد نقشه سرقتها را کشیدی؟
خیلی اتفاقی این فکر به سرمان زد که وارد خانههایی شویم که صاحبخانه در آن حضور دارد.یک بار برای سرقت سراغ خانهای رفتیم که در ضد سرقت داشت اما قفل نبود. به راحتی در را باز کردیم و همان موقع فکر کردیم که در خانههایی که صاحبخانه در آن هست را راحتتر میتوانیم باز کنیم چون قفل نیست. از طرفی از خود فرد به راحتی جای طلا و پولهایش را میپرسیم و سریع خارج میشویم.
فیلمهایی را که از شما منتشر شده بود میدیدی؟
بعد از انتشار فیلمها دیگر جرئت نمیکردیم با آن شیوه سرقت کنیم. مدتی دست از سرقت کشیدیم.بعد دوباره سراغ خانههایی رفتیم که مطمئن بودیم کسی در آن نیست.
چه شد وارد کار خلاف شدی؟
بدهکاری و بیکاری!
هیچ وقت شغلی نداشتی؟
چند سال در یک نانوایی شاگردی میکردم اما نمیتوانستم بدهکاریهایم را بدهم.
چرا این همه بدهکاری داری؟ معتادی؟
تریاک میکشم اما اعتیادم خرج زیادی ندارد.هزینههای زندگی بالاست.
از پولهای سرقت منازل چقدر نصیب تو شد؟
حدود 700 میلیون که با آن یک رانا خریدم اما آن را هم به خاطر بدهکاری فروختم!
بنابراین گزارش رسیدگی به پرونده در جریان روال قانونی قرار دارد.