بشر چند شغله و نبرد برای بقا

بیش از ۲۳درصد کارگران جهان، از جمله ۳۴درصد کارگران خاورمیانه و آفریقا، در سال ۲۰۲۵ دستکم دو شغل دارند
هفت صبح| در جهانی که تورم افسارگسیخته هزینههای زندگی را به اوج رسانده و دستمزدها درجا میزنند، میلیونها نفر برای گذران زندگی به چندین شغل روی آوردهاند. این پدیده که روزگاری استثنایی بود، اکنون به واقعیتی فراگیر تبدیل شده و از سوئیس تا آفریقا و آمریکا، کارگران را در چرخهای از کار بیوقفه گرفتار کرده است.
گزارش مؤسسه ایدیپی در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد که ۲۳درصد کارگران جهان حداقل دو شغل دارند و این رقم در خاورمیانه و آفریقا به ۳۴درصد میرسد. این روند نهتنها سلامت جسمی و روانی افراد را تهدید میکند، بلکه ساختارهای اجتماعی و اقتصادی جوامع را به چالش میکشد و پرسشهایی درباره آینده نظامهای اقتصادی جهانی مطرح میکند.
ابعاد جهانی آماری از یک بحران رو به رشد
دادههای جهانی تصویری نگرانکننده ترسیم میکنند. در ایالات متحده، ۸.۹ میلیون نفر، معادل ۵.۱ درصد نیروی کار، در مشاغل چندگانه مشغولاند. در سوئیس، براساس نظرسنجی کلار، ۱۸درصد افراد دستکم دو شغل دارند و یکچهارم آنها حتی سه شغل یا بیشتر را مدیریت میکنند.
سازمان بینالمللی کار (ILO) گزارش میدهد که شکاف شغلی جهانی از ۱۶درصد در سال ۲۰۰۴ به ۹ درصد در ۲۰۲۴ کاهش یافته، اما این بهبود با افزایش مشاغل کمدرآمد و ناپایدار همراه بوده است. در اروپا، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) اعلام کرده که نرخ اشتغال در سهماهه اول ۲۰۲۵ به ۷۲.۱ درصد رسیده اما بسیاری از این مشاغل جدید، پارهوقت یا موقت هستند.
در خاورمیانه و آفریقا، جایی که ۳۴ درصد کارگران چندین شغل دارند، تورم بالا و بیثباتی اقتصادی فشار را دوچندان کرده است. گزارش صندوق بینالمللی پول (IMF) در آوریل ۲۰۲۵ هشدار میدهد که بحران هزینههای زندگی میتواند ناآرامیهای اجتماعی را تشدید کند. همچنین، گزارش کورنفری نشان میدهد که ۷۰ درصد کارگران جهان معتقدند دستمزدهایشان با تورم همگام نیست و تنها ۶ درصد قادر به پسانداز برای آینده هستند.
ریشهها
ضرورت اقتصادی یا انتخابهای فرهنگی؟
چرا افراد به مشاغل چندگانه روی میآورند؟ پاسخ در ترکیبی از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نهفته است. در کشورهای توسعهیافته مانند سوئیس و ایالات متحده، افزایش هزینههای زندگی، از اجاره مسکن تا مواد غذایی، اصلیترین محرک است. در سوئیس، قیمتها از سال ۲۰۰۰ به طور پیوسته افزایش یافته و دستمزدها به ندرت با این تورم همگام شدهاند.
نظرات کاربران در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که بسیاری برای تأمین نیازهای اولیه، نه برای تجملات، به شغل دوم روی میآورند. با این حال، برخی دیدگاهها به فرهنگ مصرفگرایی اشاره دارند. در سوئیس، گروهی از مردم معتقدند که برخی افراد به دلیل عادات نادرست مالی، مانند خریدهای آنلاین بیرویه یا اولویت دادن به تفریحات گرانقیمت، به شغل دوم نیاز پیدا میکنند.
یکی از کاربران در شبکههای اجتماعی مینویسد: «بعضیها هر روز در رستوران هستند، آخر هفتهها نوشیدنی گران میخرند و ماشین لیزینگی دارند. جای تعجب نیست که پولشان تمام میشود.» اما دیگران این دیدگاه را رد میکنند و تأکید دارند که کارگران چندشغله اغلب برای تأمین نیازهای اولیه، نه تجملات، تلاش میکنند. در ایالات متحده، اقتصاد گیگ (مانند رانندگی برای اوبر یا تحویل غذا) نقش مهمی در این روند دارد.
گزارش فوربز نشان میدهد که رقابت شغلی و تورم، افراد را به سمت مشاغل جانبی سوق میدهد. در بریتانیا، گزارش ورک فاندیشن تاکید میکند که دوسوم کارفرمایان مسئولیت حمایت از کارکنان در برابر بحران هزینههای زندگی را پذیرفتهاند، اما این حمایتها کافی نیست.
در کشورهای در حال توسعه، این پدیده ریشه در بیثباتی اقتصادی دارد. برای مثال، در آفریقا، تورم بالا و کمبود فرصتهای شغلی پایدار، کارگران را به مشاغل چندگانه وامیدارد. گزارش ژورنال مدیریت نشان میدهد که نیاز مالی اصلیترین انگیزه است، اما برخی نیز برای توسعه حرفهای یا رضایت روانی به این مسیر روی میآورند.
پیامدهای اجتماعی و روانی
هزینهای فراتر از پول
مشاغل چندگانه تنها یک راهحل موقت نیست؛ بلکه هزینههای پنهانی به همراه دارد. تحقیقات نشان میدهد که کارگران چندشغله با افزایش خطر آسیبهای جسمی و روانی، از جمله خستگی مزمن و استرس، مواجهاند. بررسیها حاکی از آن اشت که در ایالات متحده، این افراد بیشتر در معرض فرسودگی شغلی هستند که به کاهش بهرهوری و کیفیت زندگی منجر میشود.
از منظر اجتماعی، این پدیده نابرابری را تشدید میکند. گزارش بانک جهانی تاکید میکند که تمرکز بر سلامت و ایجاد شغل میتواند به رفاه مشترک منجر شود اما مشاغل چندگانه اغلب به چرخه فقر دامن میزند. زنان و نسلهای جوان، بهویژه نسل زد و هزاره، بیش از دیگران تحت تأثیر هستند.
گزارش دلوتی نشان میدهد که این گروهها به دنبال پیشرفت حرفهای هستند اما فشارهای مالی آنها را به مشاغل کمدرآمد سوق میدهد. در عین حال، دادههای شبکههای اجتماعی نشان میدهد که افراد مسنتر نیز به دلیل شرایط موجود، به طور فزایندهای به مشاغل چندگانه روی آوردهاند.
چشمانداز آینده
نیاز به تحول در سیاستها
آینده این روند به تصمیمات سیاستگذاران بستگی دارد. گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۵ پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۳۰، ۳۹ درصد مهارتهای فعلی منسوخ شوند و ۱۷۰ میلیون شغل جدید ایجاد گردد. اما بدون حمایت از کارگران آسیبپذیر، این تغییرات به افزایش نابرابری منجر خواهد شد.
راهحلها شامل افزایش حداقل دستمزد، تقویت حمایتهای اجتماعی و سرمایهگذاری در آموزش مهارتهای جدید است اما این موارد نیز کافی نیست. در سوئیس، برخی پیشنهاد میکنند که آموزش مدیریت مالی میتواند به کاهش فشار کمک کند، اما این راهحل بدون اصلاحات ساختاری کافی نیست. در سطح جهانی، کشورها باید با تورم مقابله کنند و مشاغل پایدار ایجاد کنند تا کارگران بتوانند با یک شغل، آرامش و زندگی شایستهای داشته باشند.