کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۳۸۷۳
تاریخ خبر:

کالبدشکافی افول اروپا

کالبدشکافی افول اروپا

از معمار دیپلماسی هسته‌ای تا پیاده‌ نظام واشنگتن و تل‌آویو

هفت صبح، امیر آرام |   افول نقش اروپا ریشه در وابستگی تاریخی آن به پس از جنگ جهانی دوم دارد. پیمان ناتو (1949) و حضور نظامی آمریکا، اروپا را به چتری امنیتی وابسته کرد که استقلال راهبردی‌اش را محدود ساخت. این وابستگی، در بحران‌های خاورمیانه، از جمله عراق (2003) و لیبی (2011)، اروپا را به دنباله‌رو واشنگتن بدل کرد.

 

در پرونده هسته‌ای ایران، اروپا تا پیش از خروج  ترامپ از برجام (2018)، نقش میانجی را ایفا می‌کرد، اما ناتوانی در حفظ توافق پس از تحریم‌های آمریکا، شکاف عمیقی با ایران ایجاد کرد. با بازگشت ترامپ به کاخ سفید صفحه دیگری در سیاست خارجی اروپا ورق خورد. تروئیکا نه‌تنها از مذاکرات عمان کنار گذاشته شدند، بلکه در شورای حکام آژانس، با پیش‌نویس قطعنامه ضدایرانی (22 خرداد 1404)، صرفا در قامت ابزار فشار واشنگتن و تل‌آویو عمل کردند.

 

نکته کلیدی اینجاست که تا پیش از این تصور می‌شد، اروپا و آمریکا، سناریوی «پلیس خوب و بد» را علیه ایران اجرا می‌کنند که ذیل آن، ایالات متحده با فشار حداکثری و آلمان، فرانسه و انگلستان هم با دیپلماسی . برجام نمونه این تقسیم نقش بود، اما خروج آمریکا و انفعال اروپا این سناریو را فروپاشید.

 

در شش ماهی که ترامپ به قدرت رسید، اروپا حتی توان ایفای نقش پلیس خوب را از دست داد. مذاکرات ژنو (30 خرداد 1404) با عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، نمایشی بود و تروئیکا، به‌جای محکومیت تجاوزات اسرائیل (23 خرداد) و آمریکا (1 تیرماه)، ایران را به خویشتنداری دعوت کرد. بیانیه تروئیکا پس از ژنو، با تأکید بر «امنیت اسرائیل»، نشان داد اروپا نه‌تنها مستقل نیست، بلکه در خدمت تل‌آویو عمل می‌کند.

 

بی‌شک ناتوانی اروپا نتیجه عوامل «ساختاری» است؛ نخست، تشتت داخلی اتحادیه اروپا. پیرو این نکته باید گفت که آلمان بر اقتصاد، فرانسه بر قدرت نظامی و بریتانیا بر روابط پسابرگزیت با آمریکا تمرکز دارد. این اختلافات، هماهنگی در سیاست خارجی را مختل کرده است.

 

دوم، نفوذ لابی‌های صهیونیستی در پایتخت‌های اروپایی، به‌ویژه لندن و پاریس، تروئیکا را به حمایت از اسرائیل واداشته است. سوم، ضعف اقتصادی اروپا پس از بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین، قاره سبز را به آمریکا وابسته‌تر کرده است. در نتیجه، اروپا در برابر فشارهای ترامپ برای همسویی با تجاوزات علیه ایران مقاومت نکرد.

 

تصویب قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آژانس (22 خرداد 1404)، نقطه اوج انفعال اروپا بود. این قطعنامه، که با پیش‌نویس تروئیکا و گزارش مغرضانه رافائل گروسی تصویب شد، ادعای «عدم پایبندی ایران» را مطرح کرد، در حالی که گروسی بعداً (28 خرداد) اعتراف کرد شواهدی از برنامه تسلیحاتی ایران وجود ندارد. این قطعنامه، بهانه حقوقی برای حملات اسرائیل در روز بعد و سپس آمریکا را فراهم کرد. اروپا، با این اقدام، نه‌تنها دیپلماسی را نابود کرد، بلکه به شریک جرم تجاوز بدل شد.

 

تجاوزات اسرائیل و آمریکا، خاورمیانه را به آستانه جنگ منطقه‌ای کشاند. اروپا، که می‌توانست میانجی باشد، با انفعال خود این فرصت را از دست داد. به گفته یک دیپلمات اروپایی به سی‌ان‌ان، «مذاکرات ژنو پنجره‌ای واقعی بود، اما آمریکایی‌ها آن را بستند.» این اظهارات، ناتوانی اروپا در تأثیرگذاری بر واشنگتن را تأیید می‌کند. موضع‌گیری‌های تروئیکا در شورای امنیت (1 تیرماه)، که از محکومیت تجاوزات خودداری کرد، اروپا را به بازیگری خُرد تقلیل داد.

 

اما در این بین افول اروپا پیامدهای عمیقی دارد. اول آنکه شرایط جدید می‌تواند به کم رنگ‌تر شدن اروپا در معادلات منطقه‌ای منجر شود. دوم، اعتبار اتحادیه اروپا به‌عنوان مدافع دیپلماسی مخدوش شده است. سوم، تشدید تنش‌ها، از جمله تهدید ایران به خروج از NPT، نظام عدم اشاعه را تضعیف کرده است. لذا اروپا که به لحاظ ژئوپلیتیک در همسایگی غرب آسیا قرار دارد با از دست دادن نقش میانجی، می تواند تحت تاثیر گرداب بی‌ثباتی خاورمیانه قرار گیرد.

 

تازه‌ترین تحولاتجهانرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۰۳۸۷۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر