آیا فنلاند واقعا کشور شادی است؟

سفری به شادترین کشور جهان با خندههای پنهان
هفت صبح| سه هفته پیش و برای هفتمین سال پیاپی، فنلاند در گزارش شادی جهانی ۲۰۲۴ که توسط شبکه راهحلهای توسعه پایدار سازمان ملل منتشر شد، عنوان شادترین کشور جهان را از آن خود کرد. این کشور با دریاچههای بیشمار، جنگلهای بکر و سیستم رفاهی تحسینبرانگیزش، به نظر میرسد فرمول جادویی رضایت را کشف کرده باشد اما آیا این تاج شادی در واقع نشاندهنده زندگی روزمره فنلاندیهاست، یا پشت این عنوان چشمنواز و دلفریب، لایههایی از پیچیدگی علمی و تناقض بین اعداد، ارقام و فرمولهای علمی روی کاغذ و زندگی واقعی مردم نهفته است؟
گزارش شادی جهانی که براساس دادههای نظرسنجی گالوپ و شش شاخص کلیدی شامل تولید ناخالص ملی، حمایت اجتماعی، امید به زندگی سالم، آزادی انتخاب، سخاوت و کشف فساد تهیه میشود، فنلاند را به دلیل ترکیبی از برابری اجتماعی، اعتماد عمومی بالا و زیرساختهای قوی ستایش میکند.
در فنلاند، آموزش رایگان، مراقبتهای بهداشتی باکیفیت و شبکهای گسترده از حمایتهای اجتماعی، اطمینان خاطری به شهروندان میدهد که حتی در روزهای سخت، تنها نخواهند ماند اما نگاهی به آمارهای داخلی این کشور، تصویری متفاوت نیز ترسیم میکند. نرخ خودکشی، بهویژه در میان جوانان زیر ۳۰ سال، همچنان بالاست و در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، فنلاند یکی از بالاترین آمارهای مرگ ناشی از مصرف بیش از حد مواد مخدر در اروپا را در گروه سنی زیر ۲۵ سال ثبت کرد.
افزون بر این، افسردگی فصلی که تا حدی به ماههای طولانی تاریکی در این منطقه از جهان نسبت داده میشود، به معضلی فراگیر تبدیل شده و مصرف داروهای ضدافسردگی را به سطحی بیسابقه رسانده است. این تناقضها ما را به سؤالی بنیادین میرسانند: شادی چیست و چگونه میتوان آن را سنجید؟
برخلاف تصور رایج، گزارش شادی جهانی به دنبال شمارش لحظات شاد یا لبخندهای روزمره نیست. به گفته دنیل کاهنمان، روانشناس برنده جایزه نوبل، شادی احساسی زودگذر است که در لحظهای سر برمیآورد و در لحظهای دیگر محو میشود؛ مثل دیدار غیرمنتظره یک دوست قدیمی یا تماشای پیروزی تیم محبوب ورزشیتان در یک غروبی زیبا ...
اما آنچه این گزارش میسنجد، رضایت از زندگی است؛ حالتی پایدار که از امنیت، عدالت و حس تعلق به جامعه نشات میگیرد. در فرهنگ فنلاند، مفهومی به نام سیسو (sisu) وجود دارد؛ نوعی استقامت و تابآوری در برابر سختیها که به شهروندان این کشور کمک میکند با چالشهای زندگی، از سرمای استخوانسوز گرفته تا فراز و نشیبهای اقتصادی، کنار بیایند. شاید این روحیه، همراه با زیرساختهای اجتماعی قوی، راز صدرنشینی فنلاند باشد.
با این حال، گزارش شادی جهانی بدون نقد نیست. دکتر دنیل بنجامین، اقتصاددان رفتاری در دانشگاه کالیفرنیا، معتقد است که تأکید بیش از حد این گزارش بر تولید ناخالص داخلی سرانه، معیاری ناقص برای سنجش رفاه واقعی است. رشد اقتصادی ممکن است به قیمت تخریب محیط زیست، کاهش اوقات فراغت یا افزایش فشارهای روانی تمام شود. برای مثال، در فنلاند، با وجود درآمد سرانه بالا، بسیاری از جوانان از اضطراب شدید و ویرانگر ناشی از رقابتهای تحصیلی و شغلی رنج میبرند.
همچنین، تمرکز گزارش بر رضایت جمعی میتواند تفاوتهای فردی را نادیده بگیرد. آیا رضایت یک کارگر ساده در هلسینکی با یک مدیر در لاپلند یکسان است؟ آیا شادی در فرهنگی که درونگرایی را ارج مینهد، همان معنایی را دارد که در جوامع گرمتر، صمیمیتر و پرهیاهوتر دارد؟ بنابراین باید با دیده شک به الصاق این عناوین به کشورها نگریست.
آنچه گفته شد، مبنایی برای زیر سوال بردن فنلاند و دستاوردهایش نیست. فنلاند درسهای بزرگی برای جهان دارد: جامعهای که بر اعتماد، برابری و حمایت متقابل بنا شده، میتواند حس رضایت را در میان شهروندانش تقویت کند. اما این کشور بهشتی بینقص نیست که حس شادی در آن مستمر است و از بین نمیرود.
چالشهایی مانند سلامت روان، مصرف مواد مخدر و انزوای اجتماعی نشان میدهند که حتی شادترین ملتها نیز با مسائل عمیقی دستوپنجه نرم میکنند. شاید وقت آن رسیده که به جای جستوجوی یک الگوی جهانی برای شادی، به دنبال تعریفی از رضایت باشیم که ریشه در فرهنگ، ارزشها و نیازهای خودمان داشته باشد. در نهایت، شادی نه در رتبهبندیهای جهانی، بلکه در لحظههای کوچک زندگی روزمره و در آرامشی یافت میشود که از هماهنگی با خود و جهان اطرافمان سرچشمه میگیرد.