بازگشت ترامپ و فاجعهای برای اروپا
آیا فقدان رهبر قدرتمند در اروپا موجب آسیب بیشتر ترامپ به قاره سبز خواهد شد؟
هفت صبح| پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا فقط خبرهای بدی برای اروپا به همراه داشت و بعید است به جز مجارستان، کشور دیگری از اعضای اتحادیه اروپا از بازگشت ترامپ به اتاق بیضی استقبال کرده باشد. تنها سوال این است که در ادامه، وضعیت چقدر بدتر خواهد شد. اینطور که عیان است، اروپاییها از سیاستهای "آمریکا اول" ترامپ، همچنین از غیرقابل پیشبینی بودن و رویکرد معاملاتی او در امور جهانی، بهطور استراتژیک، اقتصادی و سیاسی آسیب خواهند دید.
تضعیف ناتو، تقویت ملیگرایان غیرلیبرال در سرتاسر جهان، جنگ تجاری فراآتلانتیکی و نبرد بر سر مقررات اروپا برای پلتفرمهای اجتماعی آمریکایی، هوش مصنوعی و ارزهای دیجیتال تنها برخی از خطرات عمده ریاستجمهوری دوباره ترامپ برای اتحادیه اروپا هستند. علاوه بر این، اروپا در معرض خطر فشرده شدن در یک منازعه تجاری عمیقتر میان آمریکا و چین قرار دارد و به احتمال فراوان، اروپاییها دیر یا زود با چشمانداز تحت فشار قرار گرفتن شدید از سوی واشنگتن برای کاهش روابط اقتصادی با پکن مواجه خواهند شد.
از سوی دیگر، چشمانداز روابط فراآتلانتیکی به شدت تحت فشار قرار گرفته، اروپا را در وضعیتی از آسیبپذیری بزرگ قرار میدهد. باید بر این نکته تاکید کنیم که اقتصادهای اروپایی در نوآوری، سرمایهگذاری و بهرهوری از آمریکا و چین عقب ماندهاند. به علاوه، آلمان و فرانسه به عنوان دو رقیب رهبری اتحادیه اروپا از بحرانهای عمیق سیاسی و اقتصادی رنج میبرند.
پوپولیستهای راستگرا که بر ترسهای ناشی از جهانیشدن و مهاجرت، موجسواری میکنند، در سرتاسر اروپا در حال تصاحب کرسیهای متنوع سیاسی هستند و از سوی دیگر هم ارتش و نیروهای نظامی روسیه به آرامی علیه مدافعان اوکراینی پیشروی میکنند و سایه جنگ روز به روز به مرزهای اتحادیه اروپا تزدیکتر میشود. حالا این پرسش به میان میآید که آیا کشورهای اتحادیه اروپا قادر خواهند بود در دفاع از منافع مشترک خود متحد شوند یا خیر؟
باید پاسخ دهیم که دستیابی به این امر در عذاب رهبران بزرگ و کاریزماتیک سابق اروپایی مانند مارگارت تاچر که از او به عنوان «بانوی آهنین» یاد میکردند، بسیار سخت و دشوار است. با این حال، نخستوزیر لهستان، دونالد توزک، یکی از معدود رهبران قوی راست میانه اتحادیه اروپا، در آخر هفته اعلام کرد که «عصر برونسپاری ژئوپلیتیک به پایان رسیده است». او گفت که اروپا باید بالاخره بزرگ شود و به قدرت خود ایمان داشته باشد.
البته او تنها فردی نیست که امیدوار است پیروزی ترامپ، اروپاییها را به انجام کارهای بیشتری برای دفاع مشترک و ایجاد یک ستون قویتر از ناتو در اروپا وادارد. فرانسه و در راس آن، امانوئل مکرون، مدتهاست که به دنبال چنین «خودکفایی استراتژیک» است، اما بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا نسبت به هر چیزی که ممکن است پیوند فراآتلانتیکی را تضعیف کند، محتاط هستند.
مکرون در سفر اخیر خود به آلمان، این مباحث را با اولاف شولتس، صدراعظم این کشور در میان گذاشت و نظر شولتس نیز به این موضوع مثبت بود. اما مسئله این است که نه مکرون و نه شولتس، نفوذ چندانی در تصمیمات کشور خود ندارند و قدرت آنها روز به روز آب رفته و ضعیف شده است. مکرون پس از برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی مجبور شد دولتی جدید و ائتلافی تشکیل دهد و شولتس هم در آستانه از دست دادن جایگاه خود در آلمان است و رقبای قدرتمندی برای تصاحب جایگاه او صف کشیدهاند. بنابراین باید عرصه سیاست اروپا را مقابل ترامپ، ضعیف و ناکارآمد توصیف کنیم.
کشورهای اتحادیه اروپا سیاست تجاری را بهطور مشترک انجام میدهند، بنابراین کمیسیون اروپا تیمی پشت پرده برای آمادگی به احتمال بازگشت ترامپ تشکیل داده است تا راههایی را برای پاسخ سریع و قوی در هر منازعه تعرفهای آماده کند. اما باید بگوییم جلب رضایت دولت جدید ترامپ که از آن به عنوان «ترامپ ۲» یاد میشود بسیار سختتر از پیش است.
فون در لاین در پیام تبریک خود به ترامپ یادآوری کرد که «میلیونها شغل و میلیاردها دلار تجارت و سرمایهگذاری در هر دو طرف اقیانوس اطلس به پویایی و ثبات رابطه اقتصادی ما بستگی دارد». اما رئیسجمهور جدید ایالات متحده بر عدم تعادل در تجارت کالا با اروپا، به ویژه خودروهای آلمانی، متمرکز است.
در پایان باید بگوییم، از نظر استراتژیک و نظامی، پیروزی ترامپ عدم قطعیت درباره آینده ناتو را احیا خواهد کرد؛ زیرا او در دوره اول ریاستجمهوری خود تهدید کرده بود که از این ائتلاف خارج خواهد شد. در حالی که بعدها کنگره قانونی تصویب کرده است که خروج آمریکا از این ائتلاف را دشوارتر میکند، هیچ چیزی نمیتواند مانع از آن شود که رئیسجمهور اعلام کند که به کشورهای اروپایی در برابر تهاجم روسیه کمک نخواهد کرد.
این کابوسی است که گریبان رهبران ضعیف و دولتهای ائتلافی و چندپاره اروپایی را گرفته و رها نمیکند. ترامپ اوایل امسال چنین گفت و تصریح کرد که او روسیه را تشویق خواهد کرد تا «هر کاری که میخواهد» با آن دسته از متحدان ناتو انجام دهد که هزینههای دفاعی کافی پرداخت نمیکنند.
با توجه به چنین چشمانداز تیرهای، اتحادیه اروپا و بریتانیا باید بهطور فعال برای بدترین شرایط آماده شوند و به یکدیگر نزدیکتر شوند تا از منافع و ارزشهای مشترک خود دفاع کنند. متأسفانه، نشانهای از این نزدیکی در تعاملات محتاطانه کنونی میان دو طرف دیده نمیشود و متهم اصلی این عدم وفاق، غیبت رهبران کاریزماتیک در کشورهای اروپایی است.