کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۴۳۰۱
تاریخ خبر:

تعریف دوباره فوتبال مدرن با فرگی

تعریف دوباره فوتبال مدرن با فرگی

یادداشت محمد طالبیان در باشگاه مشتزنی با موضوع: آقای سرمربی

روزنامه هفت صبح| سال گذشته شروعی بود برای دومین دهه از پایان کار سر الکس فرگوسن در منچستریونایتد. تیمی که پیش از حضور فرگی ویران شده بود و با هدایت مربی اسکاتلندی تبدیل به یکی از قطب‌های فوتبال اروپا شد. به همین مناسبت سال گذشته دانشگاه هاروارد به شکل تخصصی عملکرد فرگوسن را زیر ذره‌بین قرار داد و آن را تبدیل به کورس آموزشی تیم‌سازی کرد.

 

فرگوسن برای 26 سال در یونایتد فعالیت کرد و در تمام این سال‌ها فراتر از یک مربی ظاهر می‌شد. چهره‌ای که در تعیین سیاست‌های کلی باشگاه نقش کلیدی داشت و البته حمایت هواداران برای انجام این کار را در اختیار داشت. هرچند هستند تعداد زیادی مربی که معمولا رویکرد خود را روی ساخت پروژه قرار می‌دهند، اما کمتر کسی از دید خروجی نهایی می‌تواند با سر الکس رقابت کند.

 

چهره‌ای که تیم و تمام ساختارهای آن را از نو ساخت و به واسطه آن توانست طعم موفقیت را برای دوره‌ای طولانی بچشد. فرگوسن در سال1986 به محض ورود به منچستر، تصمیم گرفت تا با مدرن کردن برنامه جوانان یونایتد، ساختاری بلندمدت ایجاد کند. او دو آکادمی مجزا برای بازیکنان آینده‌دار در سن 9 سالگی ایجاد کرد و تعدادی استعدادیاب را به خدمت گرفت و از آنها خواست تا استعدادهای برتر جوان را برای او بیاورند.

 

شناخته شده‌ترین خرید اولیه او دیوید بکهام بود. مهم‌ترین آنها احتمالا رایان گیگز بود که در سال1986 به‌عنوان یک نوجوان 13‌ساله لاغر مورد توجه قرار گرفت و پس از آن به پرافتخارترین فوتبالیست بریتانیایی تمام دوران تبدیل شد. گیگز در 39 سالگی همچنان بازیکن ثابت یونایتد بود. ستاره‌های قدیمی همچون پل اسکولز و گری نویل نیز از جمله سرمایه‌گذاری‌های اولیه فرگوسن در برنامه جوانان بودند.

 

آنها همراه با گیگز و بکهام، هسته اصلی تیم معروف یونایتد در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 را تشکیل دادند که فرگوسن از آن به‌عنوان هویت مدرن باشگاه یاد می‌کند. این یک قمار بزرگ روی استعدادهای جوان بود و در زمانی که تصور غالب، به قول یکی از مفسران تلویزیونی این بود:

 

«شما نمی‌توانید با بچه‌ها چیزی به دست آورید»، فرگوسن به طور سیستماتیک روندی متفاوت را شروع کرد. او در دورانی که توانایی اجرای عملکرد استاندارد مدیران ورزشی آن دوران را نداشت، تصمیم به تیم‌سازی گرفت. تیمی که با توجه به نیازهای تاکتیکی شکل گیرد و در همان ساختار رشد کند. خودش می‌گوید وقتی من آمدم، فقط یک بازیکن در تیم اصلی زیر 24 سال داشت.

 

می‌توانید این را برای باشگاهی مثل منچستریونایتد تصور کنید؟ می‌دانستم که تمرکز روی جوانان با تاریخ باشگاه مطابقت دارد و تجربه مربیگری قبلی‌ام به من می‌گفت که می‌توان با بازیکنان جوان برنده شد؛ بنابراین این اطمینان و اعتقاد را داشتم که اگر یونایتد روزی به اوج بازگردد، این اتفاق با تمرکز و سرمایه‌گذاری روی جوان‌ها صورت می‌گیرد و راه‌حلی متفاوت نمی‌توان برای آن متصور شد.

 

با این حال فرگوسن بهخوبی می‌دانست که در ورزش فوتبال حضور ندارد و جایگاه او تبدیل به یک پست مدیریتی در ساختاری صنعتی شده. جایی که مربی بعد از سه شکست متوالی اخراج می‌شود. دومین بخش از راه‌حل طولانی‌مدت فرگی، جذب تعدادی بازیکن باتجربه و مطمئن بود. چهره‌هایی که می‌توانستند با تجربه خود برای مقطع‌های کوتاه مدت، پیروزی‌ها را تضمین کرده و فرصت را برای جوان‌ها ایجاد کنند تا فرآیند رشد و بهبود آنها در جریانی درست ایجاد شود.

 

بعد از برداشتن قدم‌های ابتدایی و رسیدن به نتیجه مطلوب، سرالکس به‌خوبی می‌دانست که این وضعیت برای همیشه ادامه پیدا نمی‌کند. اولین لرزش‌ها و درگیری با بکهام، اتفاقی بود که پرافتخارترین مربی بریتانیا را به فکر وادار کرد. او می‌دانست که تیمی قدرتمند را پرورش داده و می‌تواند با استفاده از آنها به نتایج مطلوبی برسد.

 

با این حال هیچ تضمینی در فوتبال مدرن وجود نداشت که چهره‌هایی که خود را در موقعیت فرزند و پدری با فرگی قرار می‌دادند، در یونایتد باقی بمانند. مرحله دوم تیم‌سازی فرگوسن بعد از درگیری با بکهام شروع شد. او متوجه شد که هرچقدر هم بدنه اصلی ثابت بماند، کشتی‌ای که در آب انداخته شده، نیاز به تعمیرات مستمر دارد. برای بارها دیده‌ایم که تیم‌ها تنها برای بازه‌های زمانی کوتاهی به موفقیت می‌رسند.

 

یک بازیکن، مربی یا چهره‌ای تاثیرگذار جدا می‌شود و همه چیز در مسیر ویرانی قرار می‌گیرد. فرگوسن از تجربه گذشته بهترین استفاده ممکن را انجام داد و تصمیم گرفت تا تیمی متفاوت با ساختار همیشگی بسازد. تیمی که به هیچ‌کدام از ستاره‌هایش متکی نیست و معنایی متفاوت از فوتبال مدرن را ارائه می‌دهد.

 

برای او فرقی نمی‌کرد که با چه ترکیبی وارد زمین می‌شود. تا زمانی که اجزا کار خود را به‌درستی انجام می‌دادند، نتایج از راه می‌رسیدند. کافیست به آخرین ترکیب یونایتد و رقیب مستقیمش سیتی در سال2013 نگاه کنید و متوجه شوید که هیچ مربی دیگری جز فرگوسن نمی‌توانست با آن بازیکن‌ها به قهرمانی لیگ برتر انگلیس برسد. کاری که فقط از عهده مرد اسکاتلندی برمی‌آمد. 

 

کدخبر: ۵۵۴۳۰۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر