کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۴۳۹۷۸
تاریخ خبر:
چین چگونه در جنگ تعرفه‌ها بر آمریکا غلبه کرد؟

امپراتور زرد؛ از خاک تا هژمونی اقتصادی

امپراتور زرد؛ از خاک تا هژمونی اقتصادی

چین با سهم ۶۹‌درصدی در تولید عناصر نادر خاکی و ۹۰ درصدی در فرآوری، زنجیره جهانی مواد حیاتی صنعت را در اختیار گرفته است

هفت صبح، ناصر غریب‌نژاد|  به تازگی وقتی دونالد ترامپ ‌‌موضوع افزایش تعرفه‌ها علیه چین را مطرح کرد، به سرعت چین برای‌ وارد کردن فشار بر دولت آمریکا واردات عناصر نادر خاکی به آمریکا را محدود کرد. این فلزات خاص ‌در صنایع هوایی، تجهیزات نظامی و حتی تجهیزات پزشکی، خودروهای برقی و کامپیوتر و ... کاربرد فراوانی دارد، به همین دلیل چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده این عناصر عملا می‌تواند صنعت آمریکا را با چالش مواجه کند.

 

واقعیت این است که در سال‌های اخیر، وقتی جهان حرکتی جدی به سمت گذار انرژی، دیجیتال‌سازی صنعتی و فناوری‌های پیشرفته از خود نشان داده است، یکی از دسته‌های کمتر دیده‌شده اما بسیار حیاتی، «مواد معدنی حیاتی» یا «critical minerals» به‌شمار می‌آید: آن عناصری که استخراج‌شان ممکن است گسترده باشد‌ اما فرآوری، زنجیره تأمین و تولید قطعات مبتنی بر آنها به‌شدت متمرکز و پیچیده است. در این روند، چین با استفاده از سیاست‌های صنعتی، سرمایه‌گذاری‌های راهبردی، کنترل معدن و به‌ویژه فرآوری، به جایگاهی مسلط در این بازار رسیده است. در ادامه یادداشتی جامع ارائه می‌شود که ضمن بیان آمار، روندها و ویژگی‌های این وضعیت، به ریشه‌ها و پیامدهای آن از منظر ژئوپلیتیکی، اقتصادی و صنعتی می‌پردازد. 

 

  سهم 69درصدی عناصر نادر خاکی در تولیدات جهان

چین به‌واسطه ترکیب چندین عامل، سهم چشمگیری در تولید، فرآوری و صادرات مواد معدنی حیاتی دارد. یکی از معتبرترین تحلیل‌ها نشان می‌دهد که این کشور در تولید ‌ عناصر نادر خاکی (rare earth elements) حدود ۶۹٫۲ درصد تولید جهانی را در اختیار دارد‌ اما نکته مهم‌تر آن است که تسلط چین صرفا در استخراج نیست، بلکه در فرآوری و ساخت قطعات میان و نهایی این مواد نیز تمرکز یافته است؛ مثلا حدود ‌۹۰درصد ‌ از ظرفیت فرآوری عناصر خاکی کمیاب در چین قرار دارد. 

 

این بدان معناست ‌ کشورهایی که ممکن است معدن داشته باشند، اگر نتوانند فرآوری کامل انجام دهند یا زیرساخت تولید قطعه نهایی را نداشته باشند، همچنان به چین وابسته خواهند بود. سهم چین از منظر زنجیره تأمین فراتر از آمار تولید است. برای مثال، گزارشی نشان می‌دهد که بانک‌ها و مؤسسات مالی چین در بازه ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ بیش از ۵۷ میلیارد دلار وام به ۱۹ کشور کم‌درآمد و متوسط ارائه کرده‌اند تا معادن و فرآوری مواد معدنی حیاتی را تحت کنترل سرمایه‌گذاری‌های چینی درآورند.  

   

زنجیره جهانی تولید در دست چین

چرا این مسئله اهمیت دارد؟‌ پاسخ در این است که فناوری‌های محوری امروز ‌از خودروهای برقی گرفته تا توربین‌های بادی، از باتری‌ها تا دستگاه‌های نظامی پیشرفته  به این مواد معدنی وابسته‌اند. وقتی کشوری کنترل استخراج، فرآوری و صادرات این مواد را در دست بگیرد، عملا بر زنجیره جهانی تولید، قیمت، تأمین و حتی استراتژی‌های فناورانه تأثیرگذار خواهد بود.

 

به زبان جدید، این کشور به دارنده یکی از اهرم‌های قدرت صنعتی و ژئوپلیتیکی تبدیل می‌شود. برای ارائه تصویر دقیق‌تر، چند نمونه شاخص از مواد معدنی حیاتی که چین در آنها سهم بالا دارد، شامل؛ گلیسیم (gallium) سهم چین تقریبا ۹۹درصد تولید جهانی را در اختیار دارد.  آنتیموان (antimony) چینی‌ها بزرگ‌ترین تولیدکنندگان هستند و این ماده در صنایع آتش‌نشانی، آلیاژها و نیمه‌هادی‌ها کاربرد دارد.  

 

گرافیت طبیعی برای باتری‌ها: گزارش‌ها حاکی از آن است که بیش از ۹۰ درصد از گرافیت باتری‌دار یا فرآوری‌شده در چین تولید می‌شود.می‌بینیم که تولید، فرآوری و صادرات، سه حلقه مهم هستند و چین هر سه را در بسیاری از مواد در اختیار دارد. ریشه این تسلط را می‌توان در چند عامل جست‌وجو کرد: نخست اینکه چین زود وارد این حوزه شد؛ در حالی که بسیاری از کشورهای غربی به‌واسطه هزینه‌های زیست‌محیطی، مقررات، زمینۀ سرمایه‌گذاری و اولویت‌های صنعتی، کمتر در استخراج و فرآوری این مواد سرمایه‌گذاری کردند.

 

برای مثال، تحلیل‌ها نشان می‌دهد که منشأ بسیاری از ظرفیت فرآوری جهانی، به چین بازمی‌گردد چون این کشور حاضر شد فرآوری‌های پرهزینه، آلاینده و فناوری‌بر را بپذیرد و مقیاس‌های بزرگ تولید ایجاد کند.  دوم، سیاست صنعتی چین بسیار هماهنگ بوده است: دولت چین در سطح ملی و محلی، معدن، فرآوری، تولید قطعات میان و نهایی را با یک استراتژی بلندمدت پیگیری کرده است. سرمایه‌گذاری‌های خارجی چین در معادن خارج از کشور، تأمین منابع خام و سپس فرآوری آن‌ها در چین، نیز بخشی از این استراتژی است. 

 

سوم، چین از مقیاس تولید، هزینه‌های پایین نیروی کار، زنجیره تأمین داخلی بزرگ و زیرساخت‌های صنعتی گسترده بهره برده است؛ این باعث شده هزینه تمام‌شده برای چین نسبت به بسیاری رقبا کمتر باشد و بنابراین بتواند تولید را به سطح جهانی برساند. تحقیقی در حوزه گرافیت نشان می‌دهد که هزینه تولید گرافیت باتری‌دار در ایالات متحده به‌مراتب بیشتر از چین است و بسیاری از پروژه‌ها بدون یارانه یا حمایت دولتی، توان رقابت با چین را ندارند. 

 

   چین توانسته  ابزار قدرت را در اختیار بگیرد

چین توانسته به ابزار قدرت تبدیل شود. چند نمونه روشن این ابزار در بازار نمایان است؛ اگر چین صادرات یک ماده حیاتی را محدود کند، کشورهای مصرف‌کننده با اختلال در تأمین مواجه خواهند شد؛ این ابزار فشار اقتصادی و حتی ژئوپلیتیکی برای چین است. برای مثال، گزارش‌ها نشان می‌دهند که چین در پی تشدید تنش‌های تجاری، صادرات برخی عناصر خاکی کمیاب را محدود کرده است.چین از موقعیت خود برای تولید محصولات با ارزش افزوده بالا (نه فقط مَعدن خام) استفاده کرده است؛ یعنی به جای اینکه فقط مواد را استخراج کند، فرآوری، تولید قطعات میان و صادرات قطعات نهایی را نیز انجام می‌دهد که سود بیشتر و کنترل بزرگ‌تری ایجاد می‌کند.  

 

 چین با سرمایه‌گذاری در معادن خارجی، تأمین منابع خام برای داخل را تضمین کرده و به این ترتیب زنجیره تأمین خود را مقاوم کرده است؛ برای مثال چین در منطقه مثلث لیتیوم (شیلی، آرژانتین، بولیوی) سرمایه‌گذاری‌هایی داشته است.  با این حال، این تسلط بدون چالش نیست. نخست، کشورهای غربی و متحدان چین (مثل کشورهای عضو European Union، ایالات متحده آمریکا) در سال‌های اخیر تلاش کرده‌اند وابستگی به چین را کاهش دهند و کل زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی را تنوع‌بخشند:

 

هم در زمینه استخراج، هم فرآوری، هم تولید قطعات میان.  دوم، فرآوری این مواد غالبا با هزینه‌های زیست‌محیطی و اجتماعی همراه است؛ چین، با پذیرش فرآوری‌های پرهزینه و با آسیب محیطی، توانست موقعیتش را به دست آورد‌ اما امروز فشارها برای استانداردهای بالاتر (محیط‌زیستی، شفافیت، عدالت اجتماعی) افزایش یافته ‌‌و ممکن است هزینه‌ها را برای چین بالا ببرد.  سوم، حتی در چین نیز ذخایر برخی معادن رو به کاهش است یا کیفیت آنها پایین‌تر آمده است.

 

   چرا تولید عناصر نادر خاکی هژمونی اقتصادی است؟

از منظر صنعتی، چین با ترکیب زیرساخت معدن، فرآوری، تولید قطعه و اقتصاد مقیاس بزرگ، توانسته به قطب اصلی تولید فناوری‌هایی که به این مواد وابسته‌اند تبدیل شود. برای مثال، گزارش‌ها حاکی از آن است که چین در سال ۲۰۲۳ حدود ۸۵ درصد از تولید جهانی آند‌های باتری، ۸۲درصد درصد از الکترولیت‌ها، ۷۴ درصد از جداکننده‌ها (separators) و ۷۰ درصد از کاتد‌ها را تولید کرده است.  این یعنی چین فقط معدن ندارد، بلکه قطعات کلیدی باتری‌ها و فناوری‌های سبز را نیز تولید می‌کند‌ که این به معنای سهم بزرگ‌تر از ارزش افزوده و کنترل بیشتر زنجیره است.

 

 از منظر ژئوپلیتیکی، این کنترل به چین نفوذ در صنایع کلیدی جهان اعطا کرده است: تأمین خودروهای برقی، توربین‌های بادی، قطعات دفاعی، نیمه‌هادی‌ها، همه به این مواد وابسته هستند؛ وقتی چین این تأمین را در اختیار دارد، می‌تواند از آن به‌عنوان ابزار تأثیرگذاری، مذاکرات تجاری یا حتی فشار سیاسی استفاده کند. و از منظر کشورهای مصرف‌کننده، این وضعیت یک ریسک بزرگ به شمار می‌آید. 

 

 

تازه‌ترین تحولاتاقتصادیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۴۳۹۷۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر