نبرد اقتصادی در زنگزور

تعامل سازنده با ارمنستان، گرجستان و آذربایجان سهم ایران از ترانزیت قفقاز را حفظ میکند. مسیرهای جدید تحت نفوذ آمریکا و ترکیه، ایران را به حاشیه میراند
هفت صبح| با امضای توافقنامه سهجانبه بین، ارمنستان، آذربایجان و آمریکا ایران ناگزیر است راهبردهای ترانزیتی خود در منطقه قفقاز را بازتعریف کند. در سالهای اخیر زنگزور بهعنوان یکی از مسیرهای بالقوه ترانزیتی مطرح بوده و اکنون با ورود آمریکا به این معادله، از یک مسیر منطقهای به یک ابزار رقابت جهانی بدل شده است.
در سوی مقابل، یکی از گزینههای پیشرو، تقویت مسیرهای جایگزین مانند کریدور شمال–جنوب است که از بندر چابهار آغاز شده و از طریق خاک ایران به روسیه و اروپا متصل میشود. این مسیر با حمایت هند و روسیه ظرفیت رقابت با مسیر زنگزور را دارد، بهویژه اگر ایران بتواند زیرساختهای ریلی و جادهای خود را بهروز کرده و موانع گمرکی را کاهش دهد.
زنگزوری که فرصت بود
در سالهای اخیر، کریدور زنگزور از سوی برخی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بهعنوان یکی از مسیرهای بالقوه برای عبور از محدودیتهای ناشی از تحریمهای آمریکا مورد توجه قرار گرفت. این مسیر که آذربایجان را از طریق خاک ارمنستان به نخجوان و سپس به ترکیه و اروپا متصل میکند، میتوانست برای کشورهایی نظیر ایران و روسیه بستری فراهم آورد تا بخشی از مبادلات تجاری خود را از طریق مسیرهایی کمتر تحت نظارت غرب سامان دهند.
برای ایران، زنگزور از منظر ترانزیت کالا به اروپا و قفقاز جنوبی، یک مسیر مکمل و راهبردی تلقی میشد که در شرایط تحریمی، ظرفیت کاهش فشارهای لجستیکی و اقتصادی را دارا بود. نزدیکی جغرافیایی ایران به این کریدور و روابط دوجانبه با ارمنستان و آذربایجان نیز امکان بهرهبرداری عملی از این مسیر را تقویت میکرد.
زنگزوری که تهدید شد
با این حال، ورود رسمی ایالات متحده به فرآیند توسعه و مدیریت زیرساختهای کریدور زنگزور، معادلات پیشین را دگرگون کرده است. طبق توافقات جدید، آمریکا به مدت ۹۹ سال مسئولیت توسعه و کنترل زیرساختهای کلیدی این مسیر ازجمله خطوط ریلی، نفتی، گازی و ارتباطی را برعهده خواهد داشت. این حضور نهتنها جنبه اقتصادی دارد، بلکه بهنوعی نظارت امنیتی و اطلاعاتی بر جریان کالاها و ارتباطات منطقهای را نیز در پی خواهد داشت.
در نتیجه، تثبیت نقش آمریکا در زنگزور، امکان بهرهبرداری ایران از این مسیر بهعنوان راهی برای عبور از تحریمها را بهشدت محدود میسازد. نظارت غربی بر این کریدور، احتمال عبور کالاهای تحریمی یا حساس را کاهش داده و در مقابل، مسیرهای جایگزین نظیر کریدور شمال–جنوب یا مسیرهای شرقی از طریق آسیای مرکزی، اهمیت بیشتری مییابند. بهبیان دیگر، زنگزور که پیشتر بهعنوان یک فرصت ژئوپلیتیکی برای ایران مطرح بود، اکنون به نقطهای از فشار و محدودیت بدل شده است که میتواند نقش تهران در تجارت منطقهای را تحت تأثیر قرار دهد.
لزوم فعال شدن دیپلماسی منطقهای
مشخص است که در این شرایط دیپلماسی منطقهای ایران باید فعالتر شود. تعامل سازنده با ارمنستان، گرجستان و حتی آذربایجان میتواند به حفظ سهم ایران از ترانزیت منطقه قفقاز کمک کند و در غیر این صورت، مسیرهای جدید تحت نفوذ آمریکا و ترکیه، ایران را به حاشیه خواهند راند و نقش آن در تجارت اوراسیا بهشدت محدود خواهد شد چون احتمال ایجاد استانداردهای جدید گمرکی و امنیتی وجود دارد که میتواند نفوذ روسیه و ایران را در مدیریت مسیر کاهش دهد. دوم، مسیرهای ترجیحی ترانزیت ممکن است تغییر کنند؛ طوریکه کشورهای اروپایی و آسیای مرکزی مسیر زنگزور را بهعنوان جایگزین مسیرهای ایران یا روسیه انتخاب کنند. سوم، موقعیت ایران در ترانزیت منطقهای تضعیف خواهد شد و احتمال دور زدن مسیرهای سنتی ایران توسط شرکتهای بینالمللی افزایش مییابد.
15درصدی که شاید آب برود
در حال حاضر، ترکیه با سهم حدود ۴۵درصدی از کل ترانزیت کالا در این مسیر، بیشترین بهرهبردار منطقه محسوب میشود. این کشور با حمایت از آذربایجان و سرمایهگذاری در زیرساختهای نخجوان، توانسته جایگاه خود را تثبیت کند. روسیه نیز با سهمی حدودا ۳۰درصدی، همچنان یکی از بازیگران اصلی ترانزیت است، هرچند تحریمهای غرب و رقابت با ترکیه سهم آن را کاهش داده است. ایران با وجود نزدیکی جغرافیایی و ظرفیتهای بالقوه، تنها حدود ۱۵درصد از ترانزیت این مسیر را در اختیار دارد. محدودیتهای زیرساختی، رقابت ژئوپلیتیکی و نبود توافقات جامع با ارمنستان و آذربایجان ازجمله دلایل این سهم محدود هستند.
مهار دوگانه ایران و روسیه
در سطح کلان، ورود آمریکا به کریدور زنگزور را میتوان بخشی از راهبرد واشنگتن برای مهار نفوذ روسیه و ایران در قفقاز دانست. این حضور نهتنها جنبه اقتصادی دارد بلکه بهنوعی بازتعریف نظم امنیتی منطقه نیز محسوب میشود. در چنین فضایی، رقابت بر سر مسیرهای ترانزیتی به رقابت بر سر نفوذ سیاسی و امنیتی بدل شده و کشورهایی که نتوانند در این رقابت حضور موثر داشته باشند، از مزایای اقتصادی آن نیز محروم خواهند شد.
«کریدور زنگزور» صرفا یک مسیر حملونقل نیست؛ بلکه به صحنهای برای رقابت ژئوپلیتیکی بدل شده که آینده تجارت منطقه را رقم خواهد زد. ایران اگر بخواهد در این رقابت باقی بماند، باید هم در حوزه زیرساخت و هم در عرصه دیپلماسی، بازنگری جدی انجام دهد و با نگاهی واقعگرایانه، جایگاه خود را در نظم جدید منطقهای تثبیت کند.
گرفتاریهای ایران و روسیه و فرصتطلبی رقبا
در فضای پرتنش قفقاز جنوبی، روسیه مجموعهای از ابزارهای سخت و نرم قدرت را دارد که میتواند در برابر نفوذ فزاینده آمریکا بهکار گرفته شود. پیوندهای تاریخی با ارمنستان و مناسبات نزدیک با آذربایجان، به مسکو امکان میدهد تا در معادلات منطقهای نقشآفرینی کند.
با این حال، پیامدهای جنگ اوکراین و فرسایش موقعیت بینالمللی روسیه، دامنه تحرکات آن را در قفقاز محدود کرده و هرگونه اقدام تهاجمی یا اعمال فشار مستقیم، نهتنها میتواند با واکنش شدید غرب مواجه شود، بلکه ممکن است ارمنستان را بیش از پیش به سوی ناتو و واشنگتن سوق دهد؛ مسیری که با منافع ژئوپلیتیکی روسیه در تضاد است.
ایران البته با محدودیتهای بیشتری مواجه است. تهران طی سالهای اخیر کوشیده با گسترش همکاریهای اقتصادی و ترانزیتی با ارمنستان و آذربایجان، جایگاه خود را در منطقه تثبیت کند اما این روابط شکننده و تحت تأثیر رقابتهای بزرگتر هستند.
توسل به زور، چه در قالب تهدیدات نظامی و چه فشارهای سیاسی، نهتنها احتمالا با واکنش منفی جامعه جهانی روبهرو خواهد شد، بلکه میتواند به انزوای بیشتر ایران در ساختار نوظهور منطقهای منجر شود، بهویژه آنکه ارمنستان در حال فاصلهگیری از وابستگی سنتی به تهران و مسکو است و بهدنبال تنوعبخشی به روابط خارجی خود است.
بر این اساس، چشمانداز استفاده از زور یا فشار مستقیم از سوی ایران و روسیه برای تغییر مسیر همکاریهای واشنگتن با بازیگران قفقاز، هم محدود است و هم پرهزینه و عاقلانهتر آن است که این دو کشور بهجای تقابل، به بازآرایی سیاستهای منطقهای خود بپردازند، دیپلماسی چندجانبه را تقویت کنند و با ارائه گزینههای اقتصادی و ترانزیتی جذاب، رقابتپذیری خود را افزایش دهند. در غیر این صورت، کریدور زنگزور بهتدریج به سکوی تثبیت نفوذ غرب بدل خواهد شد و ایران و روسیه در حاشیه نظم جدید قفقاز قرار خواهند گرفت.
روایت خود را بسازیم
یکی از مهمترین اقدامات میتواند تمرکز بر دیپلماسی اقتصادی منطقهای باشد؛ بهویژه با کشورهایی که در مسیرهای جایگزین نقش کلیدی دارند. تقویت روابط ایران با هند، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی، بهویژه در قالب سازمانهایی مانند اکو و شانگهای، میتواند به ایجاد همافزایی در توسعه مسیرهای ترانزیتی کمک کند. ایران باید نقش خود را در پروژههای چندجانبه مانند کریدور بینالمللی پررنگتر کند و با تسهیل فرآیندهای گمرکی، کاهش تعرفهها و توسعه زیرساختهای لجستیکی، جذابیت مسیرهای داخلی خود را برای ترانزیت منطقهای افزایش دهد.
از منظر رسانهای و افکار عمومی نیز لازم است ایران روایت خود را از تحولات قفقاز بازتعریف کند. در شرایطی که آمریکا و ترکیه با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای و دیپلماسی عمومی، جایگاه خود را تثبیت میکنند، ایران باید نگاه منطقهای و بینالمللی را نسبت به ظرفیتهای ترانزیتی خود تغییر دهد.
زنگزور به مثابه هشداری راهبردی
تحولات اخیر در کریدور زنگزور را باید بهعنوان یک هشدار راهبردی برای ایران تلقی کرد. این مسیر دیگر صرفا یک پروژه حملونقل نیست، بلکه به بستری برای بازتعریف نفوذ سیاسی، اقتصادی و امنیتی در قفقاز تبدیل شده است.
کشورهایی که بتوانند در این رقابت چندلایه حضور مؤثر داشته باشند، نهتنها سهم بیشتری از تجارت منطقهای خواهند داشت بلکه در شکلدهی به نظم آینده قفقاز نیز نقشآفرین خواهند بود. ایران اگر بخواهد از حاشیهنشینی در این معادله جلوگیری کند، باید با نگاهی واقعگرایانه، چندبعدی و آیندهنگر، راهبردهای خود را بازتنظیم کرده و با بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی و منطقهای، جایگاه خود را در مسیرهای ترانزیتی تثبیت کند.
سفر مسعود پزشکیان به ارمنستان، همزمان با توافق اخیر ایروان و باکو بر سر گذرگاه زنگزور، فرصتی حیاتی برای تقویت پیوندهای اقتصادی ایران با همسایگان فراهم آورد. این سفر، که با امضای ۹ تفاهمنامه در حوزههای فرهنگی و سیاسی همراه بود، بیش از هر چیز بر جنبههای تجاری مرزی تمرکز داشت.
هیئت تجار ایرانی به ایروان اعزام شده تا تهاتر کالا و حضور شرکتهای ایرانی در بازار ارمنستان را گسترش دهد، که میتواند حجم تجارت دوجانبه را از سطح فعلی حدود ۵۰۰ میلیون دلار به ارقام بالاتر برساند. این اقدام، در شرایط تحریمهای غربی، به عنوان ابزاری برای دور زدن محدودیتهای مالی عمل میکند و درآمدهای ارزی ایران را از طریق صادرات محصولات کشاورزی و صنعتی افزایش میدهد.
با این حال، سایه زنگزور بر این روابط اقتصادی سنگینی میکند. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در اظهارات قاطع خود یک روز پیش از سفر، تأکید کرد که تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه غیرقابل قبول است. او با اشاره به توافق واشنگتن، هشدار داد که کنترل ۹۹ ساله کریدور توسط شرکتهای آمریکایی، نه تنها مرزهای ایران را تهدید میکند، بلکه جریان ترانزیت کالا را به سمت رقبای غربی سوق میدهد.
عراقچی افزود که دبیر شورای امنیت ارمنستان اطمینان داده هیچ نیروی آمریکایی یا شرکت امنیتی خصوصی غربی در ارمنستان مستقر نخواهد شد، اما این تضمینها کافی نیست؛ زیرا حضور اقتصادی آمریکا میتواند استانداردهای گمرکی جدیدی تحمیل کند و سهم ایران از ترانزیت قفقاز را – که اکنون حدود ۱۵ درصد است – به شدت کاهش دهد. به گفته عراقچی، این مسیر میتواند دسترسی ایران به بازارهای اروپایی را مسدود کند و میلیاردها دلار فرصتهای تجاری را از دسترس خارج سازد.
پزشکیان نیز در آستانه سفر، خطوط قرمز اقتصادی را برجسته کرد و هشدار داد که شرکتهای آمریکایی ممکن است به بهانه فعالیت اقتصادی وارد شوند، که این امر رقابت ناعادلانهای در بازارهای منطقه ایجاد میکند. او بر گفتوگو درباره کریدور شمال-جنوب و شرق-غرب تأکید دارد؛ مسیرهایی که با سرمایهگذاری در زیرساختهای ریلی و بندری، ایران را به هاب ترانزیتی اوراسیا تبدیل میکنند.
این کریدورها، با حمایت روسیه و هند، میتوانند سالانه صدها میلیارد دلار درآمد ترانزیتی ایجاد کنند و جایگزینی برای زنگزور شوند، به ویژه اگر موانع گمرکی کاهش یابد. مقصد بعدی، بلاروس، پیوند اقتصادی دیگری را نوید میدهد. بلاروس هم مانند ایران، از فشارهای غربی رنج میبرد و همکاری در فناوری، کشاورزی و صنعت میتواند صادرات ایران را تقویت کند. سفر پزشکیان، با تأکید بر همسایهمحوری و نگاه به شرق، نشاندهنده استراتژی اقتصادی برای مقابله با انزوا است: گسترش تجارت با شرکای غیرغربی تا اقتصاد ایران را در برابر شوکهای ژئوپلیتیک مقاوم سازد.