بازار اشتغال ۹ سال درجا زده است

بسیاری از این مشاغل بخش خدمات به شکل دستفروشی یا رانندگی اینترنتی نمود پیدا کردهاند که پایدار و مطمئن نیستند
هفت صبح| مرکز آمار ایران در گزارشهای اخیرش از کاهش نرخ بیکاری سخن میگوید اما اگر کمی با دقت به خیابانها نگاه کنیم، داستان دیگری در جریان است. تاکسیهای اینترنتی هر روز متقاضیان بیشتری برای کار دارد، پیکهای موتوری در هر گوشه دیده میشوند و دستفروشها در پیادهروها صف کشیدهاند. این شغلها اگرچه در آمار رسمی ثبت میشوند اما شاغلان نه بیمه دارند و نه بازنشستگی و این پرسش پیش میآید که آیا میتوان آنها را «شغل پایدار» دانست؟
طی سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۳ در مجموع فقط حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار شغل جدید ایجاد شد. این در حالی است که «جمعیت در سن کار» کشور در همین مدت حدود هفت میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بیشتر شد. همین مقایسه نشان میدهد که تکیه صرف بر نرخ آمار بیکاری تصویر واقعی از بازار کار امروز ایران به دست نمیدهد.
سه بخش اصلی اقتصاد
اقتصاد جهان معمولاً در سه بخش «کشاورزی»، «صنعت» و «خدمات» دستهبندی میشود. ایران هم همین چارچوب را به کار میگیرد و آمار اشتغال را ذیل این سه گروه منتشر میکند. نگاهی به یک دهه گذشته نشان میدهد که بخش کشاورزی و صنعت، توان اشتغالزایی خود را تا حد زیادی از دست دادهاند. تنها جایی که کمی حرکت دیده میشود، بخش خدمات است؛ هرچند عملکرد این بخش هم بهاندازهای که انتظار میرود چشمگیر نیست.
دو میلیون و ۳۰۰ هزار شغل در ۹ سال
در فاصله سالهای ۱۳۹۶ تا پایان ۱۴۰۳، تعداد شاغلان کشور از حدود ۲۲.۵ میلیون نفر به نزدیک ۲۵ میلیون رسید. این یعنی در طول این هشت سال، دو میلیون و ۳۰۰ هزار شغل تازه به وجود آمد. به زبان ساده، دولتهای روحانی، رئیسی و پزشکیان روی هم توانستهاند به طور میانگین سالی کمتر از ۳۰۰ هزار شغل ایجاد کنند.
اما این عدد همه واقعیت را نمیگوید. در سه سال نخست (۹۶ تا ۹۸) که سایه برجام بر اقتصاد بود، رشد چشمگیری رخ داد و تعداد مشاغل از ۲۲.۵ میلیون به حدود ۲۴.۳ میلیون رسید. یعنی خالص اشتغالزایی در آن دوره بیش از یک میلیون و ۷۰۰ هزار شغل بود که سالی حدود ۶۰۰ هزار شغل است.
زخم عمیق کرونا بر پیکره اقتصاد
سال ۱۳۹۹ اما همهچیز تغییر کرد. کرونا به بازار کار ایران ضربه سنگینی زد و بیش از یک میلیون شغل در همان سال از بین رفت. تعداد شاغلان از ۲۴.۳ میلیون نفر به ۲۳.۳ میلیون کاهش یافت. با فروکش کردن بحران کرونا، این افت به تدریج جبران شد.
در سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ تعداد شاغلان دوباره بالا رفت و در نهایت به حدود ۲۴.۸ میلیون نفر رسید اما مقایسه این عدد با سال ۱۳۹۸ نشان میدهد که در پنج سال اخیر بهطور میانگین سالی حدود ۱۰۰ هزار شغل و فقط نیم میلیون شغل جدید ایجاد شده است. وقتی نسبت شاغلان به جمعیت بالای ۱۵ سال را بررسی کنیم، درمییابیم که پایان ۱۴۰۳ همان جایی ایستادهایم که سال ۱۳۹۵ بودیم و بازار کار کشور در یک دهه گذشته تقریبا درجا زده است.
کشاورزی؛ مصرفکننده آب، بیثمر در اشتغال
بخش کشاورزی در ایران، همچنان متهم اصلی بحران آب و خشکسالی است. با اینکه نزدیک به ۹۰ درصد منابع آبی کشور در این بخش مصرف میشود، سهم آن در اشتغال و تولید ارزش افزوده ناچیز است. سال ۱۳۹۵، بیش از ۴ میلیون نفر یعنی از هر ۱۰۰ شاغل ایرانی حدود ۱۸ نفر در کشاورزی فعالیت میکردند که این رقم سال گذشته به کمتر از ۱۴ نفر رسید و جمعیت شاغل کشاورزی به حدود ۳.۵ میلیون نفر کاهش یافت. به این ترتیب طی ۹ سال گذشته حدود ۶۰۰ هزار نفر یا سالی 70 هزار نفر کشاورزی را رها کردهاند؛ بنابراین کشاورزی نهتنها شغل تازهای ایجاد نکرد، بلکه بخشی از شاغلان خود را هم از دست داد.
رویای دستنیافتنی صنعت
طبق آمار، سال ۱۳۹۵ تعداد ۷.۲ میلیون نفر حدود یکسوم شاغلان کشور در صنعت مشغول بودند. در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۹ سهم صنعت حتی به ۳۴ درصد هم رسید اما بعد دوباره کاهش یافت. پایان ۱۴۰۳ جمعیت شاغلان صنعتی به حدود ۸.۲ میلیون نفر رسید. این افزایش یک میلیونی، در مقایسه با رشد جمعیت در سن کار (بیش از ۵.۸ میلیون نفر در همین سالها) نشان میدهد که صنعت نتوانسته پاسخگوی نیاز کشور به اشتغال باشد.
خدمات؛ موتور اصلی اشتغال
در میان سه بخش یادشده، خدمات همچنان ستون اصلی بازار کار ایران باقی مانده است. کرونا در سال ۱۳۹۹ حدود ۷۴۰ هزار شغل خدماتی را نابود کرد اما این بخش به سرعت دوباره جان گرفت. سال گذشته حدود ۱۳ میلیون نفر یعنی بیش از نیمی از شاغلان کشور در بخش خدمات مشغول بودند. در مقایسه با سال ۱۳۹۵، نزدیک به ۱.۸ میلیون شغل جدید در این بخش ایجاد شد. این یعنی تقریبا تمام شغلهایی که در سالهای اخیر به وجود آمدند، از دل بخش خدمات بودهاند.
جویندگان کار همچنان به دنبال شغل پایدارند
نگاهی به ۹ سال گذشته روشن میکند که بازار کار ایران نتوانسته همپای رشد جمعیت پیش برود. کشاورزی نهتنها شغلی تازه نداد، بلکه بخشی از نیروهایش را از دست داد و 90درصد آب کشور را بلعید. صنعت هم با وجود برنامهها و کارخانهها، در عمل توانی برای جذب نیروی جدید نشان نداد. تنها خدمات بود که توانست کمی جلو برود و بار بقیه بخشها را به دوش بکشد. اما این کافی نیست زیرا بسیاری از این مشاغل به شکل دستفروشی یا رانندگی اینترنتی نمود پیدا کردهاند؛ مشاغلی که پایدار و مطمئن نیستند.