کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۶۴۰۷
تاریخ خبر:

تله دلاری آمریکا| یک زلزله ژئوپلیتیکی

تله دلاری آمریکا| یک زلزله ژئوپلیتیکی

‌چرا آمریکا مجبور است برای تامین ارز ذخیره جهانی، خود را تضعیف کند؟

هفت صبح،‌ فرشید فرحناکیان، ‌دکترای حقوق نفت و گاز | کشوری که ارز ذخیره و دارایی ذخیره جهانی را تامین می‌کند، باید کسری‌های دوقلوی پایدار (کسری تجاری و کسری بودجه دولت فدرال) داشته باشد تا دارایی‌هایی را که بقیه جهان به آن نیاز دارند، تامین کند. این گزاره به یکی از پارادوکس‌های بنیادین در نظام مالی جهانی اشاره دارد که معمولاً با عنوان «پارادوکس تریفین» (Triffin Dilemma) شناخته می‌شود. این موضوع به‌ویژه برای کشوری که ارز ذخیره جهانی را صادر می‌کند (امروزه: آمریکا)، از اهمیت حیاتی برخوردار است.

 

ضرورت اینکه چرا باید این پارادوکس و این کسری‌های دوقلو وجود داشته باشد به این بازمی‌گردد که برای اینکه دلار (یا هر ارز دیگری) به‌عنوان ارز ذخیره جهانی عمل کند، جهان باید به مقدار کافی از آن دسترسی داشته باشد. این اتفاق تنها زمانی ممکن است که در مورد دلار، آمریکا:

 

(1) کسری تجاری (Trade Deficit) داشته باشد؛ یعنی آمریکا باید بیش از آنچه صادر می‌کند، وارد کند تا دلار را به اقتصادهای دیگر منتقل کند. (2) کسری بودجه دولت فدرال (Fiscal Deficit) داشته باشد؛ یعنی دولت آمریکا باید بیش از درآمد خود خرج کند و این هزینه‌ها را از طریق صدور اوراق قرضه دولتی (Treasuries) تامین کند؛ اوراقی که بانک‌های مرکزی جهان آن‌ها را به‌عنوان دارایی ذخیره امن (Safe Assets) خریداری می‌کنند.

 

این وضعیت منجر به یک تناقض ساختاری و بنیادی (پارادوکس تریفین) می‌شود: اگر آمریکا کسری نداشته باشد، جهان به‌اندازه کافی دلار و دارایی دلاری نخواهد داشت و نقش دلار به‌عنوان ارز جهانی تضعیف می‌شود. اگر آمریکا کسری زیادی داشته باشد، اعتماد به ثبات مالی و ارزش دلار کاهش می‌یابد و ممکن است منجر به فرار از دلار شود.

 

به بیان ساده، آمریکا باید به‌طور مداوم بدهکار باشد تا دنیا بتواند دلار ذخیره کند! کسری تجاری مزمن آمریکا طی دهه‌ها، به انتقال میلیاردها دلار به جهان کمک کرده است. اوراق خزانه‌داری آمریکا یکی از اصلی‌ترین ابزارهای ذخیره‌ای بانک‌های مرکزی و صندوق‌های سرمایه‌گذاری جهانی است.

 

فرض کنید جهان (بقیه کشورها) سالانه نیاز دارد حدود یک تریلیون دلار به ذخایر خود اضافه کند. تنها راهی که دلار می‌تواند از آمریکا به کشورهای دیگر منتقل شود، این است که آمریکا: کالا و خدمات وارد کند (یعنی کسری تجاری داشته باشد)؛ یا اوراق قرضه بفروشد (یعنی کسری بودجه داشته باشد). در سناریوی نخست، آمریکا کسری ندارد: آمریکا صادرات و وارداتش مساوی است، بودجه‌اش هم متوازن. پس هیچ دلار اضافی به جهان منتقل نمی‌شود.

 

در این حالت، کشورها نمی‌توانند ذخایر دلاری‌شان را افزایش دهند. نقش دلار به‌عنوان ارز ذخیره تضعیف می‌شود چون عرضه جهانی آن محدود است. در سناریو دوم، آمریکا کسری دارد: فرض کنیم آمریکا ۵۰۰ میلیارد دلار «کسری تجاری» دارد که این مقدار دلار به کشورهای دیگر منتقل می‌شود، چون آمریکا کالا وارد کرده و به صادرکنندگان خارجی دلار پرداخت کرده است. آمریکا ۵۰۰ میلیارد دلار هم «کسری بودجه» دارد.

 

این را با فروش اوراق قرضه تامین می‌کند و کشورهایی مانند چین، ژاپن یا عربستان این اوراق را می‌خرند. نتیجه آن می‌شود که  درمجموع، یک‌تریلیون دلار از آمریکا خارج‌شده است: بخشی به‌عنوان پرداخت واردات؛ بخشی به‌صورت اوراق قرضه خریداری‌شده توسط خارجی‌ها. این مقدار دلار همان چیزی است که جهان برای ذخیره‌سازی، سرمایه‌گذاری و تجارت جهانی نیاز دارد.

 

برخی اقتصاددانان این مدل را ناپایدار می‌دانند و هشدار می‌دهند که ادامه آن در بلندمدت ممکن است منجر به بحران اعتماد به دلار شود. آمریکا باید سالانه دست‌کم به‌اندازه نیاز جهانی به دلار کسری داشته باشد تا این ارز در گردش جهانی باقی بماند. اگر این کسری نباشد، یا کاهش یابد، دسترسی جهانی به دلار محدود شده و نقش آن به‌عنوان ارز ذخیره به خطر می‌افتد. کشورهایی مانند چین و روسیه که ذخایر دلاری زیادی دارند، از این وضعیت انتقاد می‌کنند، چون به اقتصاد آمریکا وابسته می‌شوند.

 

تا زمانی که دلار ارز ذخیره غالب جهان باقی بماند پارادوکس تریفین نیز ادامه خواهد داشت. این وضعیت اما همیشگی نیست. برای اینکه پارادوکس تریفین ادامه یابد، چند شرط باید برقرار باشد: (1) سلطه دلار بر تجارت و ذخایر جهانی حفظ شود. حدود ۸۰درصد از تجارت جهانی با دلار انجام می‌شود.

 

بیش از ۵۵درصد از ذخایر ارزی بانک‌های مرکزی به دلار نگهداری می‌شود. (2) جهان همچنان تقاضای بالایی برای دارایی‌های دلاری داشته باشد؛ مانند اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا که به‌عنوان امن‌ترین دارایی شناخته می‌شود. (3) اعتماد به اقتصاد و سیاست‌های مالی آمریکا پابرجا باشد. اگر آمریکا بیش‌ازحد بدهی ایجاد کند یا تورم مزمن داشته باشد، این اعتماد تضعیف می‌شود.

 

زمانی ممکن است این پارادوکس تریفین پایان یابد که: (1) موقعیت دلار در نظام مالی جهانی تضعیف شود و کشورها به‌طورجدی استفاده از ارزهای دیگر مانند یوان، یورو، یا ارز بریکس را جایگزین کنند. (2) ایجاد یک نظام چند ارزی جهانی (Multipolar Reserve System) به‌طوری‌که جهان به‌جای اتکا به یک ارز، از چندین ارز برای تجارت و ذخیره استفاده کند. (3) گسترش موفق ارزهای دیجیتال دولتی (CBDC) بدین‌صورت که ارزهای دیجیتال مانند یوان دیجیتال یا روبل دیجیتال جایگزین دلار در مبادلات بین‌المللی شوند. (4) از دست رفتن اعتماد به دولت آمریکا (در پی بحران مالی یا سیاسی شدید) در وضعی که مثلاً در آن آمریکا نتواند بدهی خود را پرداخت کند، یا تورم شدید داشته باشد.

 

اگرچه روند تضعیف دلار آغاز شده (به‌ویژه پس از تحریم‌های مالی و رشد اقتصادهای نوظهور)؛ اما در کوتاه‌مدت (تا ۵ سال آینده) پارادوکس تریفین همچنان برقرار خواهد بود، زیرا هنوز جایگزین عملی و کامل برای دلار وجود ندارد. در میان‌مدت (۵ تا ۱۵ سال آینده) ممکن است نظام مالی جهانی به‌تدریج چندارزی شود و دلار تنها یکی از چند ارز ذخیره باشد. در بلندمدت (۱۵+ سال) اگر روند کنونی ادامه یابد، ممکن است این پارادوکس پایان یابد و جهان از وضعیت تک‌ارزی دلاری خارج شود.

 

دلار، همچنان فرمانروای بلامنازع اقتصاد جهانی است، اما تاج پادشاهی‌اش بر پایه بدهی و کسری‌های پنهان ساخته شده و این، همان «تله دلاری» است: سلطه‌ای که با ضعف تأمین می‌شود. آیا باید از دلار ترسید؟ نه! ولی باید از سیستمی ترسید که جهان را مجبور می‌کند بقای اقتصادی‌اش را گرو بدهی یک کشور بگذارد. این تله دلاری، اگر فروبپاشد، پیامدش چیزی فراتر از مالی است: یک زلزله ژئوپلیتیکی.

 

برای پیگیری اخباراقتصادیاینجا کلیک کنید.
کدخبر: ۵۹۶۴۰۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر