غیبت پرسشبرانگیز ایران در اکسپوی ۲۰۲۵ ژاپن؛ المپیک فرهنگ ملل

جهان رو به جلو میرود و معطل ما نخواهد شد
هفت صبح| جزیره یومشیما در اوساکای ژاپن، شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ شاهد صحنهای از گردهمایی ملتها بود؛ جایی که اکسپو ۲۰۲۵، رویدادی که آن را «المپیک فرهنگ ملل» مینامند، با حضور ۱۶۰ کشور جهان افتتاح شد. جهان آمده بود تا درباره آینده حرف بزند، فرهنگش را به نمایش بگذارد، نوآوریهایش را بفروشد و رویاهایش را بفریبد. تنها یک صندلی خالی چشمها را میزد؛ صندلی ایران.
برگزارکنندگان اکسپوی ژاپن تاکید دارند در این دوران پرتنش، برگزاری چنین رویدادی برای گفتوگوی جهانی ضروری است. آنها عقیده دارند این نمایشگاه فرصتی است تا با وجود تمامی مشکلات جهانی، کشورها دور هم جمع شوند و به گفتوگو بپردازند. نکته مهم برای ما انصراف کشورمان از حضور در این رویداد بینالمللی است. اقدامی که برخی آن را فرصتسوزی دیپلماتیک میدانند.
تصور کنید یک تاجر بینالمللی که شاید بارها نام ایران را شنیده اما فرصت بررسی و همکاری نداشته، مشتاق است از تاریخ کهن و پیشرفتهای امروزی ما بیشتر بداند. اما بهجای فرشی که هزاران نخ از تمدن ما را به تصویر بکشد یا محصولاتی که از دل نوآوری جوانانمان برآمده، تنها با غیاب ما روبهرو میشود. این غیاب چیزی فراتر از سکوت است؛ نشانهای از ناهماهنگی در برنامهریزی، نبود نگاه راهبردی و شاید کماهمیت شمردن پتانسیلهای جهانی.
اکسپو اوساکا که با شعار «طراحی جامعه آینده برای زندگی بشر» برگزار میشود، جایی است که کشورها نوآوریهای علمی، فناوری، محیطزیستی و فرهنگی خود را عرضه میکنند. سه محور «نجات زندگی»، «توانمندسازی» و «پیوند زندگی» در مرکز این رویداد است. نمایشگاهی با وسعت ۱۵۵هکتار و پیشبینی بیش از ۲۸ میلیون بازدیدکننده که کشورها از آن بهعنوان سکویی برای قدرتنمایی نرم استفاده میکنند.
المپیکی که در آن شرکت نکردیم
برای درک اهمیت اکسپو، کافی است بدانیم که بعد از جام جهانی فوتبال و بازیهای المپیک، این نمایشگاه سومین رویداد مهم بینالمللی دنیاست. به همین دلیل، لقب «المپیک فرهنگ ملل» برای آن بیراه نیست. حضور در اکسپو تنها حضور در یک نمایشگاه نیست، بلکه مشارکت در بازتعریف آینده جهان است. چین، هند، عربستان، ترکیه، مصر، حتی کشورهای کوچکی مانند بوتان با برنامهریزی و سرمایهگذاری در آن شرکت کردهاند. ایران اما، تماشاگر مبهوت این میدان شده است.
خاطرهای از اکسپوی شانگهای
سال ۲۰۱۰، ایران در اکسپو شانگهای غرفهای با الهام از معماری ایرانی ساخت. هرچند با نواقصی همراه بود، اما میلیونها بازدیدکننده جذب آن شدند. تجربهای که نشان داد میتوانیم، اگر بخواهیم. آنچه امسال اما از آن خبری نیست، نه فقط غرفه ایران، که ظاهرا «خواست» حضور هم هست.
تصور کنید غرفه ژاپن با رباتهای هوش مصنوعی، غرفه ایتالیا با تلفیق معماری کلاسیک و مدرن، و غرفههای آفریقایی با طعم و رنگ محلیشان چگونه چشمها را میدزدند. حالا در همین میان، گردشگری که مشتاق شناخت فرهنگ و علم ایران است، تنها با جایی خالی روبهرو میشود؛ جایی که میتوانست پر از روایتهای شنیدنی، تکنولوژیهای بومی و فرهنگ باشکوه باشد.
دلایل انصراف ایران
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، دیماه ۱۴۰۳ اعلام کرد که «در نتیجه بررسیهای همهجانبه داخلی و محدودیتهای مربوطه، بنابه نظر متولی موضوع، تصمیم بر انصراف از اکسپو گرفته شد»؛ اظهارنظری که بیشتر شبیه یک اعلام شکست بود تا توضیح.
همان روزها محمدصادق قنادزاده، معاون سازمان توسعه تجارت، هم در توضیحی به تحریمها اشاره کرد. بهگفته او، نبود تبادلات مالی و عدم همکاری ژاپن مانع از حضور ایران شد. اما این استدلالها، بیشتر بهانه به نظر میرسند. چگونه است که ۱۵۸ کشور از جمله کشورهای تحت فشار اقتصادی، توانستهاند حضور یابند، اما ایران نه؟ واقعیت آن است که نهتنها تحریم، بلکه نبود یک برنامه استراتژیک، بیاعتمادی میان نهادها و نگاه کوتاهمدت موجب این غیبت شده است.
اکسپو بستر فوقالعادهای برای دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی است. در دورههای قبل، کشورهایی چون امارات از طریق اکسپو توانستند برند ملی خود را ارتقا دهند، سرمایهگذار جذب کنند و تصویر جهانی خود را بهبود بخشند. ترکیه نیز با ارائه فناوریهای دفاعی و صنایع دستیاش، بهدنبال بازارهای جدید رفت.
اما ایران؟ کشوری که در لبه تحریمها نفس میکشد، بیش از همه به ارتباطات بینالمللی نیاز دارد. در حالیکه همین کشورها، اکسپو را فرصتی برای بسط نفوذ فرهنگی و اقتصادی خود میدانند، ایران ظاهرا تصمیم گرفته از پنجره باز جهان، فقط نظارهگر باشد.نبود ایران در این رویداد زمانی دردناکتر میشود که کشورهای همسایه، یکی پس از دیگری سعی در تصاحب سهم بیشتری از تعاملات جهانی دارند. عربستان سعودی با برنامههای «چشمانداز ۲۰۳۰»، امارات با سرمایهگذاری در گردشگری و علم و حتی قطر با دیپلماسی رسانهایاش، بهدنبال آنند که در صحنه جهانی اثرگذار باشند.
ایران اما، با وجود ظرفیتهای چشمگیر در حوزههای زیستمحیطی، فرهنگ، تاریخ، تکنولوژی و هنر، تصمیم گرفته غیبت کند؛ غیبتی که شاید سالها بعد، وقتی دیگران سود سرمایهگذاری امروزشان را میبرند، حسرتش بیشتر حس شود.اکسپو بهویژه در بخشهایی مانند گردشگری، انرژی و صنایعدستی، محلی مناسب برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی است. بسیاری از کشورها از این فرصت برای معرفی بخشهای مختلف اقتصادی خود به سرمایهگذاران جهانی استفاده میکنند.
نبودن ایران در این رویداد نهتنها فرصتی برای معرفی ظرفیتهای صنعتی و تجاری خود از دست میرود بلکه این کشور از جذب سرمایههای خارجی در حوزههای مختلف اقتصادی نیز محروم میشود. اکسپو درعین حال بستری برای گفتوگو و تعامل با سایر کشورها است که میتواند به گسترش همکاریهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کمک کند.
از این نگاه، اکسپو ژاپن میتوانست آغازگر مسیری تازه برای حضور هوشمندانه ایران در عرصه جهانی باشد. از دانش بنیانها گرفته تا گردشگری سلامت، از صنایع فرهنگی تا انرژیهای تجدیدپذیر، ایران میتوانست صدای متفاوتی باشد در این سمفونی جهانی.
سؤال اینجاست که آیا در غیبت ایران، دنیا متوقف خواهد شد؟ قطعا نه. آیا این غیبت، برای ما خسارت دارد؟ قطعا بله. خسارتی که فقط مالی نیست، بلکه اعتبار، فرصت، مشارکت و داستانهایی است که میتوانستیم تعریف کنیم و نکردیم.
اکسپو ژاپن تنها یک فصل از کتاب فرصتهای بینالمللی است. هنوز دیر نشده که برای فصلهای بعدی آماده شویم. برای اینکه روزی نرسد که صندلی ما در المپیک فرهنگ ملل، همیشه خالی بماند. باید دوباره فکر کنیم: به روایتهایمان، به تواناییهایمان، به جایگاهمان در جهان. چون جهانی که دارد برای آینده طراحی میشود، منتظر ما نخواهد ماند.