جدال چرخیها و دستفروشها با مغازههای بازار

گزارش میدانی از شلوغی و هیاهوی عجیب کوچه پسکوچههای بازار سنتی تجریش
هفت صبح| هیچ وقت نباید از یک بازاری بپرسید که اوضاع چطور است، چون همیشه یک جواب مشخص میدهند:« خیلی هم آش دهانسوزی نیست.» اما اگر سری به بازار بزنید و از نزدیک وضعیت بازار و تعداد مشتریها و ساک خریدشان را نگاه کنید، متوجه میشوید خیلی هم آش دهانسوزی است. البته این روزها کاسبی کمی سختتر از روزهای عادی است. چون هر چه به شب عید نزدیک میشویم، تعداد دستفروشها و چرخیها بیشتر میشود و همین موضوع خیلی به مذاق کاسبهای بازار سنتی خوش نمیآید.
دستفروشها فقط خوراکی نمیفروشند و در بساطشان از لباس مجلسی تا کت و شلوار و کفش پاشنه بلند هم پیدا میشود. انگار برای خودشان بازار جداگانهای دارند، بلال فروشها، لبوفروشها و چرخهای باقالی پشت سر هم ردیف شدهاند . از اول میدان تجریش تا ورودی بازار صف کشیدهاند و بلال و لبو دست مشتری میدهند. تنور و طعمدهندههای مختلف هم دارند تا جذابیت بازار خوراکی بالا برود. بازاری که فعلا کسب و کارش سکه است و بساطش تا وسط بازار هم کشیده شده و شلوغی و کندی حرکت عابران را بیشتر کرده. موضوعی که باعث عصبانیت مغازهدارها شده و این ازدحام جمعیت بازار آنها را کساد کرده است.
ذرت نمکی 50هزار تومان، لبو و باقالی 100هزار تومان
تکیه معروف تجریش هر روز پر از هیاهوی میوهفروشها و سبزی فروشهاست. اما بیرون بازار دست چرخیهایی است که خوراکیهای فصلی میفروشند که این روزها نوبت ذرت مکزیکی، باقالی و لبوست. سرشان هم خیلی شلوغ است و برای خرید هر کدام از این خوراکیها حداقل باید بین پنج تا 10 دقیقه در صف بایستید. تنوع هم تا دلتان بخواهد زیاد است. یکی ذرت را در تنور کباب میکند و روی آن رب انار و رب آلوچه میریزد. یکی بلال درسته را کباب میکند و به سبک قدیم توی آب نمک میزند و میفروشد.
قیمتها هم به قول خود فروشندهها اندازه یک چیپس و پفک است. یکی از آنها که با صدای بلند ذرت ملس با رب انار و آلوچه را تبلیغ میکند، میگوید:« کل بازار را بگردید خوراکی به خوشمزه ذرتهای من پیدا نمیکنید. هم خوشمزه است، هم سیرتان میکند، آن طرف بازار پر از رستوران است. یک ساندویچ زیر 300هزار تومان نیست اما با یک ظرف ذرت مکزیکی 100هزار تومانی سیر میشوید. بلال هم داریم که فقط 50هزار تومان است.» این را میگوید و پوست چند بلال را میکند و توی تنور میگذارد.
همسایهاش چرخ باقالی و لبو دارد. روی لبوهایش انگار رزین ریختهاند، زیر نور خورشید برق میزند. یک کاسه لبو و باقالی را 100هزار تومان میفروشد. البته کاسه مخلوط لبو و باقالی پیشنهاد خود فروشنده است اما میتوانید یک ظرف لبو که رویش شربت شکر ریختهاند تا بیشتر بدرخشد و به دهان مشتری شیرین بیاید را با قیمت 80 تا 100هزار تومان بخرید.
یک کاسه باقالی هم بین 70تا 100هزار تومان قیمت دارد. یکی دیگر از خوراکیهایی که چرخیها میفروشند و اتفاقا در سرمای این روزها خیلی هم میچسبد، نسکافه و پیراشگی است. لقمه کوکو سیب زمینی، ساندویچ کالباس، فلافل و سوسیس تنوری هم هست. اگر نسکافه و پیراشگی بخرید باید بین 50تا 70هزار تومان هزینه کنید. قیمت ساندویچ کوکو سبزی با نان باگت کوچک 65هزار تومان ونان باگت بزرگ هم 100هزار تومان است. کسانی که ساندویچ کالباس، سوسیس و فلافل انتخاب میکنند باید بین 80تا 140هزار تومان هزینه کنند.
بفرمایید این طرف بازار، مواد غذایی و لباس بچه
بعد از چرخیها، مغازههایی که مواد غذایی، شیرینی و شکلات و آجیل میفروشند در رده دوم توجه مشتریها قرار دارند. البته به گفته فروشنده یکی از این مغازهها بسیاری از آنها قیمت را میپرسند و میروند و به طور متوسط از هر پنج مشتری که وارد مغازه میشود، یک نفر خرید میکند ولی اگر چند دقیقه در مغازه بمانید متوجه میشوید اوضاع آنطور که فروشنده میگوید، خراب نیست.
این فروشنده که مغازه نسبتا بزرگی هم در بازار تجریش دارد، به هفتصبح میگوید:«فعلا باید به همین مشتریها راضی باشیم تا چند روز پیش که فقط قیمت میپرسیدند. اما در دو سه روز گذشته خرید هم میکنند.» به گفته این فروشنده همیشه بازار از دو هفته قبل از عید راه میافتد و فعلا همین شلوغیها و همهمهها هم خوب است، چون مردم قیمت میپرسند و بعد از مقایسه دوباره برمیگردند، همینجا. داخل یکی از مغازههای شیرینی و شکلات و باقلوا فروشی هم شلوغ است. هر سه فروشنده مشغول کار هستند، صندوقدار میگوید:« تازه کمی بازار تکان خورده. البته اگر بخواهیم با پارسال مقایسه کنیم، تعداد مشتری کم نشده اما وزن خریدشان کمتر شده.
یعنی اگر کسی پارسال دو کیلو باقلوا میخرید امسال بین نیم کیلو تا یک کیلو خرید میکند. البته قیمت یک کیلو باقلوا بین 450 تا 700هزار تومان است، ولی شیرینیهای ارازنتر مثل قبل مشتری خودشان را دارند.» فروشگاههای خشکبار و مواد غذایی بازار هم سرشان شلوغ است. فروشنده میگوید:« هنوز مشتریها به فکر خرید آجیل نیستند، فعلا دارند مواد غذایی میخرند تا خیالشان از بابت تهیه ناهار و شام راحت باشد. بعد از خرید کالاهای اساسی نوبت آجیل و خشکبار هم میشود.» به گفته این فروشنده برنج، روغن جامد چهار کیلویی و حبوبات در صدر خرید مشتریها قرار دارد.
بعد از مغازههای مواد غذایی و شیرینی و آجیل، نوبت فروشگاههای لباس و کفش است. در این بین مشتری لباس کودک به شکل محسوسی از بقیه مغازهها بیشتر است، حتی میتوان گفت سر بیشتر فروشگاههایی که لباس بچگانه میفروشند شلوغ هم هست. این شلوغی به فروشگاههای کفش بچگانه هم رسیده. انگار پدر و مادرها بعد از خرید لباس از مغازههای مجاور، کفش هم میخرند تا خیالشان راحت باشد. بقیه مغازههای بازار تجریش هم مشتری کمتری دارند که شامل فروشگاههای لوازم آرایشی و بهداشتی، لوازم خانگی و ظرف و ظروف، بعضی از پارچه فروشها البته به غیر از مغازههای ملحفه و پردهفروشی، طلافروشی و بدلیجات میشود. البته وجود مجتمعهای خرید قائم، تندیس و ارگ تجریش در مجاورت بازار سنتی در کم بودن مشتری این مغازهها بیتاثیر نیست.