کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۷۳۷۴۷
تاریخ خبر:

رویای از دست رفته بازنشستگی | تحلیلی بر جزئیات پیچیده وضعیت صندوق‌های بازنشستگی در ایران

رویای از دست رفته بازنشستگی | تحلیلی بر جزئیات پیچیده  وضعیت صندوق‌های بازنشستگی در ایران

‌اگر دهه شصتی هستید بهتر است که این گزارش را نخوانید چون ...

هفت صبح| ‌اگر دهه شصتی هستید بهتر است که این گزارش را نخوانید چون خواهید فهمید همانطور که کودکی و جوانی سختی داشتید و مجبور بودید بر سر منابعی اندک با گروهی بزرگ رقابت کنید، در دوران سالمندی‌تان هم برنامه همین خواهد بود. این را به خوبی از وضعیت صندوق‌های بازنشستگی در ایران می‌شود فهمید.

 

ممکن است بگویید که آنها همین حالا هم وضعیت بدی دارند، چطور ممکن است که اوضاع از این هم خراب‌تر بشود؟ برای گرفتن جواب تلخ این سوال جزئیاتی را که از یک نشست منتشر شده ، مرور کنید. در این نشست سمیرا اسماعیلی،  مدیرکل دفتر بیمه‌های تامین اجتماعی، اکبر شیرمحمدی معاون سابق امور فنی صندوق بازنشستگی کشوری و مجتبی قاسمی کارشناس اقتصادی ‌در این نشست کافه خبر حضور داشتند. این گزارش حاصل زیر و رو کردن این گفت وگوی داغ و بسیار طولانی است و تحلیل هفت صبح . 

 

 در تمام 70 سال گذشته تقریبا تمام قوانین و مقرراتی که در مورد کار تصویب شده به نحوی روی کاهش سن بازنشستگی تاثیر داشته‌اند. برای اینکه بیشتر به عمق ماجرا پی ببرید کافی است بدانید که در سال 1332 سن بازنشستگی 65 سال بوده در حالی که در آن زمان سن امید به زندگی در ایران کمتر از 40 سال بوده است. یعنی آن جمعیت اندکی که در آن زمان بیمه پرداز محسوب می‌شدند اغلب آنقدر زنده نمی‌ماندند که خودشان از مستمری بازنشستگی استفاده کنند.

 

بعدتر تازه در سال 54 که قانون تامین اجتماعی تغییر کرد سن بازنشستگی به 60 سال رسید که البته به دلیل میانگین امید به زندگی نزدیک به 50 ساله در آن زمان، باز هم خیلی از بیمه پردازها عملا بازنشسته نمی‌شدند مگر اینکه از کار افتاده محسوب شوند. از آن زمان به موازات افزایش سن امید به زندگی و رسیدنش به 72 سال قوانین مختلف کاری کرده‌اند که سن بازنشستگی کمتر و کمتر شود تا آخرین قانون یعنی حمایت از خانواده که به زنان دارای سه فرزند و بیشتر اجازه می‌دهد که با 20 سال سابقه و 40 سال سن بازنشسته شوند.

 

حالا اوضاع آنقدر خراب شده که متوسط سن بازنشستگی به 50 سال رسیده یعنی خیلی‌ها زودتر از آن بازنشسته می‌شوند و چیزی  بیشتر از 30 سال فقط خودشان مستمری دریافت می‌کنند یعنی همانقدر یا حتی بیشتر از مدتی که بیمه پردازی کرده‌اند. این موضوع باعث می‌شود که منابع صندوق‌ها برای پرداخت حقوق بازنشسته‌ها کفاف ندهد. در واقع آنچه شما به عنوان یک دهه شصتی سال‌ها است به عنوان حق بیمه پرداخته‌اید نه صرف سرمایه گذاری برای تامین نیازهای سالمندی شما بلکه صرف پرداخت حقوق بازنشسته‌ها می‌شود و تازه برای این کار کافی هم نیست. 

 

مشکل دیگری که« بازنشستگی زودتر از موعد» ایجاد می‌کند بازگشت نیروی کار بازنشسته به بازار است، حالا این چه دخلی به آیندگان پیدا می‌کند؟ طبیعتا کسی که بازنشسته است دیگر بیمه پردازی ندارد بنابراین تعداد افراد شاغل که حق بیمه می‌پردازند باز هم کمتر می‌شود و اوضاع صندوق ها بدتر.

 

اتفاق دیگری که وضعیت صندوق‌های بازنشستگی را تیره و تار می‌کند محاسبه حقوق بازنشستگی بر اساس حقوق دو سال آخر خدمت است. در واقع قاعدتا میزان حقوق شخص باید تابعی از کل مدت بیمه پردازی‌اش باشد اما در ایران تعداد زیادی از کارمندان دولت در سال‌های آخر خدمت پست‌های بالاتر می‌گیرند و در همان پست‌ها با حقوق بالا بازنشسته می‌شوند و آخرین دریافتی‌های آنها ملاک قرار می‌گیرد آن هم به مدت سال‌های بسیار طولانی. در حالی که در کشورهای دیگر چنین وضعیتی برقرار نیست.

 

مردم شاید لمس نکنند، ولی وابستگی ۹۰ درصدی صندوق بازنشستگی  کشوری به بودجه، یکی  دیگر از نشانه‌هایی است که می‌گوید اوضاع  در آینده برای همه بدتر خواهد شد. یعنی همه ما داریم پول می‌گذاریم که صندوق بچرخد. وابستگی ۹۰ درصد یعنی این‌که بدون بودجه، هیچ حقوقی وجود ندارد. در رابطه با صندوق لشکری هم شرایط همین‌گونه هست. اوضاع سایر صندوق‌ها هم خراب است.

 

بروید اکچوئری(بررسی تراز بیمه ها )  انجام دهید و ببینید چند همت،  دستور مصرف صادر کرده‌اند و تعهد ایجاد شده و چقدر در مقابل آن، دارایی دارند. حتی صندوق‌هایی که سوپر جوان هستند و نسبت پشتیبانی‌شان ۴۰ و ۵۰ است، شرایط خوبی ندارند. نسبت پشتیبانی فقط بحران را به تعویق می‌اندازد؛ وگرنه بحران دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد. انگاره‌های بحران همین است. این سال ۱۴۱۰ که می‌گویند و درست هم هست، این است که بنزین پیری جمعیت هم روی این آتش ریخته می‌شود و آن زمان، شعله می‌کشد. اما همین الان هم بحران وجود دارد. بحران یعنی این‌که پول نداریم. کدام صندوق پول دارد؟ صندوق، کل دارایی‌اش را بفروشد، حقوق دو ماه را ندارد بدهد.

 

وابستگی سنگین صندوق‌های بازنشستگی به دولت اصلا چیزی نبوده که قرار باشد از ابتدا اتفاق بیفتد اما در سال‌هایی که درآمد نفتی خوب بود و یا قوانینی که در دوره‌های مختلف در مجلس مصوب شد، بار مالی‌ای را به صندوق‌های بازنشستگی تحمیل کردیم. متاسفانه قوانین مصوب شده؛ بدون این‌که یک پیوست محاسبات بیمه‌ای مشخصی داشته باشد که چه آثار بلندمدتی روی صندوق‌ها دارند. نگاه‌ها کوتاه‌مدت بوده است. برای مثال، از سال ۱۳۸۶ یک‌سری معافیت‌های بیمه‌ای را برای برخی از اقشار در نظر گرفتیم؛ حالا از بیمه قالیبافان شروع شد و بعد از هدفمندی یارانه‌ها هم گروه‌ها افزایش یافت. این باعث می‌شود که از افراد حق بیمه‌ای اخذ نشود.

 

نکته این‌جاست که در یک دوره‌ای درآمد دولت بالا بوده و حالا به هر دلیلی تصمیم گرفته بخشی از حق بیمه را تقبل کند، اما الان توان پرداخت این حق بیمه را ندارد. صندوق بازنشستگی کشوری از سال ۱۳۸۱ نقطه سربه‌سری را گذراند. یعنی کسورات و سرمایه‌گذاری‌ها دیگر جواب‌گوی حقوق نبود، بنابراین کسری می‌آوردند و به بودجه عمومی وابسته شدند. به طور طبیعی تا امروز هم این روند ادامه پیدا کرده و به ابربحران و ابرچالش تبدیل شده است. آن‌طور که کارشناسان صندوق بازنشستگی بررسی کرده‌اند، در آینده هم این روند به صورت تصاعدی خود را نشان می‌دهد.

 

پرداختی صندوق بازنشستگی در سال جاری بیش از ۲۸۰ همت بوده است. با توجه به افزایش تعداد بازنشستگان، کاهش ورودی‌های صندوق و همین‌طور سرمایه‌گذاری پایین، این روند همچنان در سال‌های آینده بیشتر خود را نشان می‌دهد. همچنین کاهش ارزش پول و تورم، وابستگی به بودجه را بیشتر می‌کند.

 

از طرف دیگر، کمک‌های رفاهی که بازنشستگان انتظار دارند و نیز آنچه به‌عنوان متناسب‌سازی حقوق بازنشستگی مطرح شده، عددهای پرداختی و ردیف‌های بودجه را اضافه می‌کند؛ مثل ردیف بودجه کمک دولت برای حقوق بازنشستگی، ردیف بودجه برای متناسب‌سازی، ردیف بودجه برای خدمات درمانی و ... ما می‌بینیم ردیف‌های بودجه خودبه‌خود اضافه می‌شود و عددهای بزرگ را نشان می‌دهد. اگر ما بخواهیم محاسبات اکچوئری داشته باشیم و آینده صندوق را ببینیم، با این روندی که الان وجود دارد، عدد واقعی را نمی‌توانیم ببینیم، ولی می‌توانیم برآورد کنیم که وابستگی به بودجه عمومی براساس محاسباتی که وجود دارد، تصاعدی است.

 

امسال اگر ۲۸۰ هزار میلیارد تومان پرداختی حقوق بازنشستگی است، برآورد شده در سال ۱۴۰۸ با افزایش یکسان ۲۰ درصد، بیش از ۵۶۰ هزار میلیارد تومان پرداختی حقوق بازنشستگی خواهد بود. این نکته هم وجود دارد که امسال ما متناسب‌سازی حقوق را هم اضافه کردیم، بنابراین این روند، اصلا عدد مشخص سال‌های آینده را دگرگون می‌کند.

 

این در حالی است که در تمام دنیا نسخه مربوط به حل بحران صندوق‌های بازنشستگی را اصلاحات سیستمی، اصلاحات ساختاری و اصلاحات پارامتریک یا سنجه‌ای در نظر می‌گیرند. همان طور که خانم اسماعیلی عنوان کردند، قوانین ما تا حدودی سخاوتمندانه است. هیچ‌کجای دنیا محاسبه معدل دو سال با اعمال ضریب سال بازنشستگی نیست؛ بلکه محاسبه، معدل طول دوران خدمت است که کمترین را آنها به میانگین ۱۵ سال آخر خدمت رسانده‌اند. نرخ جایگزین ما به طور میانگین ۹۶ درصد است؛ این نرخ در تمام دنیا کمتر از ۸۰ درصد هست. نرخ جایگزین در صندوق بازنشستگی ۹۶ درصد است، یعنی نزدیک به ۱۰۰ درصد آخرین حقوقی که فرد دریافت می‌کند.

 

ما رضایت‌های کوتاه مدت هم داشته‌ایم. برای مثال طرف آمده حقوق را دو برابر کرده و از مردم رای گرفته و برای خود پایگاه اجتماعی درست کرده است یا طرف در مجلس برای خانم‌ها یک قانونی گذاشته و محبوب شده و رای گرفته است. ما برندگان کوتاه مدتی داریم که زدند و رفتند و نماندند تا ببینند چه آشی پختند. هیچ وقت نخوردند.

 

کدخبر: ۵۷۳۷۴۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر