کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۷۱۲۷۲
تاریخ خبر:

مثل امیرعلی نبویان خسیس نباشید! | همه چیز درباره ‌ساندویچ آماده کاپو

مثل امیرعلی نبویان خسیس نباشید! | همه چیز درباره ‌ساندویچ آماده کاپو

احساس می‌کردم با کاپو خرده برده ندارم ولی ای دل غافل...

هفت صبح|  اجازه بدهید بدون تعارف و رودربایستی مراتب بهت و حیرت خودم را از تبلیغات جدید کاپو، از زیرمجموعه‌های برند کاله با شما به اشتراک بگذارم. دروغ چرا؛ هنوز طعم گس تبلیغات قبلی‌شان درباره ارتباط ذهن برنده و انتخاب ساندویچ آماده زیر زبانم بود که دیدم در بیلبوردهای جدید نوشته‌اند شام دورهمی یهویی رو بسپرش به کاپو!

 

امیرعلی نبویان را اینجا هم در تصویر می‌بینیم در حالی که نصف ساندویچ آماده کاپویش را گاز زده و سرگرم یک بازی فکری است. حداقل نصف تصویر را هوشمندانه انتخاب کرده‌اند چون بازی فکری یادآور ذهن برنده است اما بقیه‌اش را باخت داده‌اند.

 

چرا امیرعلی نبویان تنهاست؟ بقیه مهمان‌ها کجا هستند؟ آیا سرزده آمده‌اند خانه امیرعلی نبویان و دیده‌اند گوشی را برداشته، برایشان ساندویچ آماده کاپو سفارش داده؟ والا حق دارند قهر کنند و بروند. شاید زودتر از امیرعلی نبویان ساندویچ آماده‌شان را خورده‌اند و مثلا رفته‌اند جلوی تلویزیون فیلم ببینند ولی در اصل دارند پشت سر امیرعلی نبویان، ذهن برنده و خساستش در سفارش شام حرف می‌زنند. اگر این طور باشد هم نمی‌توانم بهشان خرده بگیرم.

 

نکته دیگری که با تماشای تصویر به ذهنم می‌رسد این است که شدت غافلگیری به حدی بوده که صاحبخانه فرصت نکرده حتی برای مهمان‌ها نوشابه سفارش دهد. شما را نمی‌دانم اما من چهار بار ساندویچ کاپو سفارش داده‌ام. دفعه اول برای اینکه امتحان کنم و ببینم مزه‌اش چطور است. دفعه دوم برای این کاپو سفارش دادم تا ببینم آیا در سفارش اول مرتکب اشتباه شده‌ام یا نه. 

 

مرتبه سوم که مجبور شدم ساندویچ آماده کاپو سفارش بدهم، تقصیر دوستم بود. با هم بحث‌مان شد و پایش را توی یک کفش کرده بود که الا و بلا ساندویچ کاپو خوشمزه است. مقاومت کردم و گفتم با حرفت موافقم به شرطی که معنی کلمه خوشمزه را تغییر دهیم. آخرش کوتاه آمد و پذیرفت کاپو در قیاس با بقیه انواع ساندویچ‌های آماده بهتر است. این یکی را هم نمی‌توانستم بپذیرم.

 

به نظرم کانسپت ساندویچ آماده به طور کلی غلط است. حتی اگر به ژامبون و کالباس خشک رضایت بدهید، باز اصل قضیه و مخلفاتی مثل گوجه مقداری آب دارند. تولیدکننده آنها را می‌گذارد لای یک قطعه نان که خمیرهایش را هم بیرون نمی‌آورند. وقتی ساندویچ را باز می‌کنید در بهترین حالت یک چیز خمیرشده و سرد پیش رویتان قرار می‌گیرد با حداقل انتظاری که آدم از مزه و طعم غذا دارد. ساندویچ آماده شاید فقط به درد سیرکردن بخورد. در این صورت چرا شکممان را با بیسکوئت یا حتی کیک پر نکنیم یا مثلا یک مشت آجیلی، میوه‌ای چیزی!

 

دوستم همان تاکتیکی را به کار گرفت که آدم‌ها در کل‌کل‌ درباره غذا استفاده می‌کنند. گفت خوبش را نخوردی و رفت یک مزه عجیب و غریب سفارش داد. مخالفتی نکردم چون قرار بود خودش پول را بدهد. ساندویچ‌ها آمدند و بله حدسم درست بود. نتوانستم بیشتر از یک گاز به آن خمیر نم کشیده بزنم.

 

چشم‌هایم را بستم، توی دلم به دوستم چندتا فحش دادم و با خودم عهده کردم هرگز دیگر سمتش نروم. ولی قولم را شکستم و برای چهارمین بار ساندویچ آماده کاپو سفارش دادم. به خدا دیوانه نیستم. نه اتفاقا تصمیمم کاملا حساب شده بود. همکاری دارم که از دستش دلخور بودم و دنبال فرصتی برای انتقام می‌گشتم. توی دفتر نشسته بودیم و باید صبر می‌کردیم تا سهمیه قطع برق تمام شود. برایش کمی درباره ساندویچ آماده کاپو حرف زدم و قبل از اینکه آنتن موبایل برود، یکی سفارش دادم. خورد و خوشش آمد!

 

از آن به بعد احساس می‌کردم با کاپو خرده برده ندارم ولی ای دل غافل. در بیلبورد دیگرشان به جای کلمه «ناهار» از عبارت «نهار» استفاده کردند. یعنی توی مجموعه به آن بزرگی، با کلی ذهن برنده کسی نبود بهشان بگوید نهار کلمه‌ای است عربی، به معنای جمع روز و نباید آن را به جای «ناهار» که نام یک وعده غذایی مصرفی در نیمه روز است، به کار برد. این مورد آخر که دیگر در نوع خودش نوبر است. اتاق فکرشان نشسته، کلی فسفر سوزانده و نتیجه‌اش شده این: شام دورهمی یهویی رو بسپرش به کاپو! 

 

واقعا جل‌الخالق! فکر کن نشسته‌ای سرگرم کارهایت هستی و زنگ در را می‌زنند که چی؟ آمده‌ایم دورهمی یهویی. خب دیگه چی؟ نمی‌دانم واقعا چه فعل‌و‌انفعالی باید توی ذهن آدم رخ بدهد تا در آن موقعیت ابزورد، کسی بخواهد برای مهمان‌هایش ساندویچ آماده کاپو سفارش دهد. 

 

قیمت ساندویچ آماده کاپو تقریبا 93 هزار تومان است. بطری نوشابه یک نفره هم 15 تا 20 تومان فروخته می‌شود. هزینه پیک را هم توی محاسباتمان قرار بدهیم، تقریبا می‌شود نفری 120 هزار تومان. اگر در بیابان و برهوت گیر افتاده باشید، همان کاپو هم جلوی دست نیست اما اگر شرایط عادی باشد، قول می‌‌دهم با 150 هزار تومان می‌توان غذای واقعی بخرید و جلوی مهمان‌های یهویی بگذارید. به خدا حرفم غیرمنطقی نیست و می‌ارزد حداقل به آن فکر کنید. شاید برعکس امیرعلی نبویان در این بیلبورد تبلیغاتی جدید، مهمان‌هایتان قهر نکردند و مجبور نشوید به اجبار تنهایی بازی فکری را تمام کنید.

 

کدخبر: ۵۷۱۲۷۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر