نفت، ستاد، پرشیا و بخش خصوصی
درباره انتشار یک ویدئو که در آن وزیر نفت بابت نسپردن پروژه ها به بخش خصوصی تذکر میگیرد
روزنامه هفت صبح، فاطمه رجبی| دیروز رسانهها ویدئویی منتشر کردند که از چندین جهت مختلف اهمیت زیادی دارد اما در این ویدئو چه حرفهایی رد و بدل میشود که توانست در شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری توجه زیادی به خودش جلب کند؟
فیلم مربوط است به بخشی از بازدید چهار روز پیش آیتالله خامنهای از نمایشگاه توانمندیهای تولید ایرانی و غرفه مربوط به شرکت ملی نفت. در فیلم محسن خجستهمهر، معاون وزیر نفت و رئیس شرکت ملی نفت ایران و جواد اوجی وزیر نفت در دو سوی آیتالله خامنهای ایستادهاند و به او در مورد میدان نفتی و فعالیتهای دانشبنیان در آنها توضیح میدهند: بعد از خروج توتال شرکت پتروپارس ما توانست بهرهبرداری اولیه را شروع کند...
وقتی از آنها درباره میدان نفتی یاران و نحوه بهرهبرداری از آن سوال میشود، خجستهمهر میگوید که بهرهبرداری از این میدان برعهده شرکت پرشیا است و جواد اوجی هم در ادامه با افتخار میگوید که این شرکت یکی از زیرمجموعههای ستاد اجرایی فرمان امام است و فاز یک و دو بهرهبرداری از میدان نفتی یاران در قراردادی مجددا به ستاد سپرده شده است.
اینجاست که آنها تذکر میگیرند که باید کار را به بخش خصوصی بسپرند. اوجی با شتاب میگوید که کار دست بخشخصوصی است اما اینطور جواب میگیرد: «بسپرید به بخش خصوصی، ستاد اجرایی که بخش خصوصی نیست.» در آخر ویدئو صدایی میگوید که در دل این مجموعهها هم بخش خصوصی هست هم بخشهای غیردولتی...احتمالا تا همین جای کار فهمیده باشید که چرا این فیلم تا این اندازه مهم است و انتشار چنین بریدهای از بازدید چطور توجهها را جلب کرده است.
اهمیت بخشخصوصی
اصلیترین دلیل اهمیت این فیلم که باعث دستبهدست شدن آن شده تاکید روی واگذاری کارها به بخشخصوصی و این موضوع است که ستاد اجرایی فرمان امام خصوصی نیست. ستاد اجرایی فرمان امام در سال ۶۸ تاسیس شد.
در واقع ماجرا از آنجا شروع شد که حدود یک ماه پیش از درگذشت امام خمینی، او در حکمی حبیبالله عسگراولادی، مهدی کروبی و حسن صانعی را مامور اداره همه وجوه و اموال مجهولالمالک بلاصاحب و بلاوارث کرد که شامل تمام اموال مصادره شده هم میشد.
همچنین اموالی که بابت تخمیس و خروج از ذمه و اجرای اصل ۴۹ قانون اساسی و دیگر قوانین، در اختیار ولی فقیه قرار گرفتهاست. به این ترتیب ستاد اجرایی فرمان امام شکل گرفت. در حکم انتصاب آن سه نفر آمده بود که آنها اختیار دارند که هرگونه صلاح میدانند در تمامی ابعاد فروش، نگهداری و اداره آن دارایی ها و درآمدها اقدام کرده یا قسمتی از این اختیارات را به وزارت امور اقتصادی و دارایی واگذار کنند.
این ستاد طی این حکم موظف شد همه درآمدهای حاصل را در موارد مقرر شرعی، بنیاد شهید، بنیاد پانزده خرداد، بنیاد مسکن، کمیته امداد، سازمان بهزیستی، طرح شهید رجایی و بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی و مواردی از این دست مصرف کند. پس از درگذشت امام خمینی، ریاست ستاد در سال ۱۳۷۳ توسط آیتالله خامنهای به محمد شریعتمداری واگذار شد و بعد هم در سال ۱۳۷۶ محمدجواد ایروانی در این جایگاه قرار گرفت.
محمد مخبر هم از سال ۱۳۸۶ تا سال ۱۴۰۰ ریاست ستاد اجرایی را برعهده داشت تا اینکه به سمت معاون اولی رئیسجمهور رسید و در آذر سال ۱۴۰۰، اعضای هیات امنای ستاد اجرایی فرمان امام، عارف نوروزی را به عنوان سرپرست این ستاد انتخاب کردند و در نهایت در ۷ آبان سال ۱۴۰۲ سید پرویز فتاح به ریاست ستاد اجرایی فرمان امام منصوب شد. حالا ستاد اجرایی که خیلیها آن را بعد از ماجرای کرونا و واکسن برکت (بنیاد برکت زیرمجموعه ستاد است)
شناختند یکی از بزرگترین مجموعههای اقتصادی ایران است که نه در فهرست شرکتهای خصوصی جا میشود و نه زیرمجموعه نهادهای عمومی قرار میگیرد. این مجموعه مالک چند ده شرکت بزرگ و بنیاد مهم اقتصادی است. ستاد اجرایی به صورت ویژه در حوزه نفت مالک نزدیک به 10 شرکت نفتی است از جمله همین شرکت توسعه صنعت نفت و گاز پرشیا که در فیلم به آن اشاره میشود و ستاد اجرایی مالک صددرصد سهام آن محسوب میشود.
نهچندان قدیمی اما بسیار مهم
شرکت توسعه صنعت نفت و گاز پرشیا یکی از هشت شرکت ایرانی است که در فرایند تعیین صلاحیت شرکتهای مستعد برای انجام فعالیت اکتشاف و تولید از سوی وزارت نفت دارای صلاحیت شناخته شدهاند.
این شرکت در زمینه اکتشاف و توسعه میادین نفت و گاز، ارائه خدمات حفاری، فنی، مهندسی و جانبی نفت و گاز، همچنین احداث خطوط لوله انتقال فعالیت میکند و عمر چندان بلندی ندارد. پرشیا فعالیتش را از سال ۸۹ شروع کرده و زیرمجموعه گروه توسعه انرژی تدبیر به حساب میآید.
این شرکت در سال ۲۰۲۱ همراه با تعداد زیادی از شرکتهای دیگر از سوی وزارت خزانهداری آمریکا تحریم شد. آخرین آماری که در مورد درآمد این شرکت وجود دارد به سال ۹۴ یعنی هشت سال پیش بر میگردد که گفته میشد ۷۰۰ میلیارد تومان درآمد داشته است اما همه اینها قبل از ورود پرشیا به فاز دوم میدان نفتی یاران و بهرهبرداری از کل آن بوده است.
در اولین قرارداد نفتی بین ستاد اجرایی و وزارت نفت برای بهرهبرداری از یاران، فاز شمالی به ستاد سپرده شد، بنابر قراردادی که گفته میشد بیشتر از ۶۰۰ میلیون دلار ارزش دارد اما اتفاق اصلی در سال ۹۵ افتاد زمانی که زنگنه وزیر نفت و سعدونی مدیرعامل پرشیا و مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام بودند. در قرارداد دوم بهرهبرداری یکپارچه از کل میدان نفتی یاران به پرشیا سپرده شد.
در مورد ارزش قرارداد اطلاعات روشنی نداریم اما همان موقع خبرگزاری تسنیم ارزش آن را ۲میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار اعلام کرده بود. خبرگزاری شانا که خبرهای حوزه نفت را پوشش میدهد هم «دستیابی به تولید تجمعی اضافی حدود 39/5 میلیون بشکه طی ۱۰ سال» را از جمله مفاد این قرارداد اعلام کرد و نوشت که «هزینههای سرمایهای مستقیم این پروژه، معادل ۲۲۷میلیون دلار و هزینههای بهرهبرداری از تأسیسات در طول مدت قرارداد (شامل تولید خط پایه و اضافی) معادل ۲۳۶ میلیون دلار برآورد شده است.»
در همان قرارداد بهرهبرداری از میدانهای کوپال و مارون هم به ستاد اجرایی فرمان امام سپرده شد اما کار تا سال ۹۹ چندان پیش نرفت. در تیرماه سال ۹۹ کار رسما کلید خورد. میدان نفتی یاران در ۱۳۰کیلومتری جنوب غربی اهواز و غرب میدان آزادگان جنوبی قرار دارد و با میدان مجنون عراق مشترک است.
مدیرعامل کنونی شرکت پرشیا هم چهره بسیار مهمی است. سید جعفر حجازی که او را در دولتهای نهم و دهم به عنوان استاندار خوزستان میشناختیم و از فرماندهان قدیمی سپاه و چهرههای مدیریتی خوزستان است.
چند شرکت خصوصی داریم؟
بنابر همه اینها به سختی بتوان گفت که بخشخصوصی در بهرهبرداری از میدان نفتی یاران نقشی دارد اما غیر از ستاد اجرایی و شرکت پرشیا بقیه هفت شرکتی که بنابر اعلام وزارت نفت صلاحیت فعالیت در زمینه اکتشاف و بهرهبرداری از میادین نفتی را دارند کدام هستند؟ آیا نام آشنایی بین آنها وجود دارد؟
درست هفت سال پیش یعنی همان سال ۹۵، دو سال قبل از خروج آمریکا از برجام، وزارت نفت اعلام کرد که کارنامه فعالیت ۴۰ شرکت نفتی را بررسی کرده و در نهایت ۸ شرکت موفق شدهاند صلاحیت لازم برای اکتشاف و تولید را پیدا کنند:
یک: پتروپارس که از شرکتهای تابعه شرکت نیکو بهشمار میرود و از زیرمجموعههای فرعی شرکت ملی نفت ایران است.
دو: مهندسی و ساختمان صنایع نفت (OIEC) که یک شرکت بورسی است اما عمده سهام آن در اختیار شرکت سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی صنعت نفت است.
سه: انرژی دانا که یک شرکت خصوصی است و در سال ۷۹ تاسیس شده و در جریان حفاری بعضی فازهای پارسجنوبی حضور فعال داشته است. در واقع شاید بتوان گفت تنها شرکت واقعا خصوصی که از وزارت نفت مجوز دارد همین شرکت انرژی دانا است که آن هم بیشتر در حوزه حفاری متخصص محسوب می شود.
چهار: توسعه پتروایران که این شرکت هم زیرمجموعه شرکت نیکو و زیرمجموعههای فرعی شرکت ملی نفت است. اصلا این شرکت در سال ۷۵ به دستور مستقیم بیژن زنگنه که آن زمان وزیر نفت بود تاسیس شد. یک بار هم با پتروپارس ادغام شد اما این ادغام خیلی طول نکشید.
پنج: گروه مپنا (شرکت نفت و گاز مپنا) که زیرمجموعه مپنای بزرگ است و سهامی عام محسوب میشود. میدانیم که نزدیک به ۵۰درصد سهام مپنا در اختیار شرکت سرمایهگذاری صبا است و این شرکت هم از زیرمجموعههای وزارت نیرو محسوب میشود. ۲۵درصد هم در اختیار گروه عدالت است پس عملا بعید به نظر میرسد که بخش خصوصی نقشی در اداره آن داشته باشد.
شش: قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا که یکی از معروفترین زیرمجموعههای اقتصادی و عمرانی سپاه پاسداران است.
هفت: سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران یا همان ایدرو هم آخرین عضو این گروه است که یک شرکت کاملا دولتی محسوب میشود و از زیرمجموعههای وزارت صنایع است.