کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۲۴۱۵۸
تاریخ خبر:
بازار سرمایه تهران زیر سایه سیاست رنگ می‌بازد

ارزش بورس تهران؛ کمتر از ۸۰ میلیارد دلار

ارزش بورس تهران؛ کمتر از 80 میلیارد دلار

شاخص کل بورس تهران یکی از سنگین‌ترین سقوط‌های ماه‌های اخیر را پشت سر گذاشت

هفت صبح| ‌ بازار سرمایه ایران روز شنبه قبل از تعطیلات صحنه‌ای پرالتهاب را تجربه کرد؛ صحنه‌ای که هم سهامدار خرد را درگیر کرده و هم نگاه تحلیلگران کلان را به خود خیره ساخته است. هرچند بازار بورس دیروز به واسطه تحرک حقوقی‌ها شرایط بهتری داشت اما ریزش‌های سهمگین همچون ریزش روز شنبه حجم انبوهی از سرمایه را از بازار خارج کرده، به بازارهای دیگر می‌راند.

 

در این روز شاخص کل بورس تهران یکی از سنگین‌ترین سقوط‌های ماه‌های اخیر را پشت سر گذاشت و در یک روز معاملاتی، ۳۵ هزار و ۳۴۴ واحد از شاخص کل ریخت؛ یعنی معادل ۱.۴۶ درصد ارزش بازار از دست رفت و شاخص به ۲ میلیون و ۳۹۵ هزار واحد سقوط کرد و سطح روانی ۲.5 میلیون واحدی را از دست داد. حتی افزایش رشد شاخص روز یکشنبه را می‌توان بازگشت دوباره به خط حمایتی قبلی (پول‌بک) تحلیل کرد که البته باز هم موفق نشد کف  2.5 میلیونی را بازپس بگیرد. 

 

این ریزش در حالی رخ داد که بورس تنها سه ماه قبل در اوج خود ایستاده بود. روز دوشنبه، بیست و نهم اردیبهشت، شاخص کل رکورد تاریخی ۳ میلیون و ۲۵۳ هزار واحدی را لمس کرده بود. بسیاری از سهامداران در آن روزها از بازگشت رونق سخن می‌گفتند، اما روند صعودی عمر کوتاهی داشت. از آن قله تا به امروز، بازار در سراشیبی قرار گرفت و سقوط شنبه تنها اوج یک روند ممتد نزولی بود.

 

روز شنبه فقط ده درصد نمادها در محدوده مثبت ماندند و نود درصد با صف فروش یا افت سنگین بسته شدند. شاخص هم‌وزن نیز که به‌خوبی حال و هوای شرکت‌های متوسط و کوچک را نشان می‌دهد، با افت ۷۰۸۱ واحدی (معادل ۰.۹۳ درصد) به ۷۵۳ هزار واحد رسید. این یعنی موج ریزش تنها بر سر چند غول بورسی فرود نیامده بود، بلکه کل بازار را فرا گرفته است.

 

در همین حال، سایت جماران مدعی شد ارزش دلاری بازار هم بعد از شش سال به زیر هشتاد میلیارد دلار  کاهش یافته است؛ عددی که به زبان ساده یعنی بورس تهران در ابعادی بسیار کوچک‌تر از ظرفیت اقتصاد ایران در حال حرکت است. برای مقایسه کافی است بدانیم ارزش بازار بورس در اقتصادهای مشابه منطقه‌ای چند برابر این رقم است؛ شکافی که بخش بزرگی از آن به بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران بازمی‌گردد.

 

   رکود در معاملات و کوچ سرمایه‌ها

ریزش شنبه فقط به شاخص‌ها محدود نماند؛ در حجم و ارزش معاملات نیز نشانه‌های رکود آشکار بود. ارزش کل معاملات بازار به ۹۲۸۶ میلیارد تومان کاهش یافت و معاملات خرد هم به ۳۷۸۲ میلیارد تومان رسید؛ رقمی که افتی نزدیک به چهار درصد را نسبت به روزهای گذشته نشان می‌داد. 

 

اما شاید مهم‌ترین اتفاق در پشت این اعداد، جریان جابه‌جایی پول حقیقی بود. در همین روز ۳۸۹ میلیارد تومان پول تازه وارد سهام شد، اما در سوی مقابل ۲۳۳۰ میلیارد تومان از صندوق‌های درآمد ثابت خارج شد. این تحرک مالی نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران در وضعیت سردرگمی به سر می‌برند.

 

گروه کوچکی به دنبال کسب بازدهی بیشتر، ریسک خرید سهام را پذیرفته‌اند، در حالی که گروه بزرگ‌تری با نگرانی از آینده نامعلوم، سرمایه‌شان را از بازارهای پرریسک بیرون کشیده و به سمت طلا، ارز یا صندوق‌های مبتنی بر طلا حرکت داده‌اند. این جابه‌جایی گسترده پول، خود نشانه‌ای روشن از بی‌اعتمادی است. وقتی سرمایه‌گذار به آینده سیاسی و اقتصادی اطمینان نداشته باشد، حتی سود قطعی کوتاه‌مدت هم نمی‌تواند او را در بازار سهام نگه دارد.

 

 سایه سیاست بر سر اقتصاد

تحلیلگران تقریبا بر سر یک نکته اجماع دارند. ریزش این‌چنینی بازار در وهله نخست ریشه در سیاست دارد، نه صرفا عوامل اقتصادی. این روزها دوباره زمزمه فعال شدن «مکانیسم ماشه» در شورای امنیت شنیده می‌شود؛ سازوکاری که می‌تواند تحریم‌های سازمان ملل را بازگرداند و ایران را به وضعیت سال‌های پیش از برجام برگرداند.

 

برای سهامدار ایرانی، خاطره چنین روزهایی هنوز زنده است. بازگشت تحریم‌ها یعنی محدود شدن صادرات نفت، کاهش دسترسی به منابع مالی و بانکی، افت ارزش پول ملی و در نهایت فشار سنگین بر شرکت‌ها و صنایع بورسی. در چنین فضایی طبیعی است که سرمایه‌گذار ترجیح دهد پولش را از ریسک بازار سهام بیرون بکشد و به پناهگاه‌هایی مثل سکه و دلار ببرد.

 

نمودار رشد اقتصادی دهه ۹۰

برای فهم بهتر همین ترس، کافی است به مسیر پرپیچ‌وخم اقتصاد ایران در دهه ۹۰ نگاه کنیم؛ دهه‌ای که هر بخش آن با سیاست گره خورده بود. دهه با سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ آغاز شد؛ روزهایی که تحریم‌ها به اوج رسید و اقتصاد ایران به‌یکباره در سراشیبی افتاد. رشد اقتصادی در این سال‌ها به منفی هشت درصد سقوط کرد. برای بسیاری از فعالان اقتصادی این دوران یادآور رکود سنگینی بود که هم تولید را فلج کرد و هم معیشت مردم را تحت‌فشار گذاشت.

 

اما ورق خیلی زود برگشت. مذاکرات هسته‌ای و امضای برجام در میانه دهه، نسیم امیدی تازه بر اقتصاد ایران وزید. از ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ بازارها دوباره جان گرفتند. سال ۱۳۹۵ نقطه اوج بود؛ رشد اقتصادی به بالای ۱۲ درصد رسید، هرچند بیشتر این جهش مرهون افزایش صادرات نفت بود. در هر حال فضای عمومی اقتصاد، فضایی آمیخته با امید بود و بسیاری از سرمایه‌گذاران تصور می‌کردند راه ثبات گشوده شده است.

 

با روی کار آمدن ترامپ و خروج آمریکا از برجام، سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ به دوران فشار حداکثری تبدیل شد. تحریم‌های نفتی و بانکی دوباره ایران را در محاصره اقتصادی قرار دادند و رشد اقتصادی به سراشیبی افتاد. این بار هم بازارهای مالی اولین قربانیان بودند؛ بی‌ثباتی و ناامنی سرمایه‌گذاری دست بالا را پیدا کرد. با آغاز ریاست‌جمهوری بایدن بارقه‌ای از امید دوباره زنده شد.

 

بسیاری گمان می‌کردند مذاکرات به سرعت از سر گرفته می‌شود و تحریم‌ها تخفیف پیدا می‌کنند، اما واقعیت این بود که تغییر چندانی رخ نداد. از ۱۴۰۰ تاکنون رشد اقتصادی در بازه‌ای نزدیک به صفر تا مثبت پنج درصد نوسان داشته است و ثبات لازم برای جذب سرمایه و ایجاد رونق پایدار شکل نگرفته است. به این ترتیب، نمودار دهه ۹۰ شبیه ضربان قلب اقتصادی است که با سیاست‌های جهانی و مذاکرات بین‌المللی بالا و پایین می‌شود. هر بار که پنجره‌ای از تعامل باز شده، اقتصاد نفسی تازه کرده است. 

 

آینه‌ای از بی‌اعتمادی

وضعیت نابسامان این روزهای بورس تهران فقط یک عدد در کنار سایر شاخص‌ها نیست؛ بلکه بازتاب بی‌اعتمادی عمیق سرمایه‌گذاران به آینده است. کافی است سری به کانال‌های تلگرامی بورسی بزنیم. واژه‌هایی مانند «مکانیسم ماشه»، «تحریم»، «فشار حداکثری» و «فرار سرمایه» پررنگ‌تر از هر تحلیل تکنیکال یا بنیادی تکرار می‌شوند. بازار سرمایه فقط از عوامل اقتصادی تغذیه نمی‌کند؛ بلکه پیش از هر چیز از فضای سیاسی اثر می‌گیرد. 

 

 آیا بازار به اعتماد بازمی‌گردد؟

اقتصاد ایران بارها نشان داده که بیش از هر چیز به سیاست گره خورده است. تجربه سه دوره مهم تحریم‌های اوایل دهه ۹۰، رونق برجامی میانه دهه و رکود فشار حداکثری اواخر دهه برای سهامداران ایرانی تبدیل به حافظه‌ای تاریخی شده است. همین حافظه امروز هم رفتار آنان را شکل می‌دهد. 

 

بازگشت اعتماد به بازار نیازمند چیزی فراتر از وعده‌های اقتصادی داخلی است. سرمایه‌گذار تنها زمانی در بورس ماندگار خواهد شد که چشم‌انداز سیاسی روشنی ببیند. بدون ثبات در روابط خارجی، شاخص‌ها هرچند ممکن است مقطعی رشد کنند، اما ریزش‌های بعدی دوباره همه‌چیز را از بین خواهد برد.

 

برای پیگیری اخبارارز و بورساینجا کلیک کنید.
کدخبر: ۶۲۴۱۵۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر