حریق جنگلهای هیرکانی سطحینگری در اصلاح ساختار را آشکار کرد
اگر یک دام زنده و یا یک گونه گیاهی آلوده وارد کشور شود و به راحتی خسارت جبران ناپذیری را بر کشور وارد کند، چه کسی جوابگو خواهد بود؟
هفت صبح، عادل جلیلی| سالهاست با تکیه بر ماهیت، ظرفیت و شکنندگی اکوسیستمهای طبیعی کشور بر رویکرد حفاظتی در این اکوسیستمها تاکید میشود. شرایط طبیعت ایران، رویکرد حفاظتی را به اولیترین و اجتنابناپذیرترین رویکرد برای مدیریت این اکوسیستمها تبدیل کرده است. حدود ۲۵ سال پیش مهندس سعیدیکیا، وزیر وقت جهادسازندگی از من سوال کرد اگر ناچار بشوید فقط یک راه حل برای مدیریت جنگلها و مراتع کشور پیشنهاد بدهید، آن راه حل چه خواهد بود؟
جواب سوال او را طی نامهای اینچنین نوشتم «تشکیل گارد حفاظتی مجهز، مدرن و تخصصی» تا بتواند هم از تجاوز به حریم عرصههای طبیعی کشور جلوگیری کند و هم آتش سوزی را کنترل کرده و ارتباط بین مردم و بهرهبرداران با طبیعت را متعادل کند. چرا که بزرگترین تهدید عرصههای طبیعی کشور، تغییر کاربری اراضی، بهرهبرداری بیرویه و چرای مفرط و آتشسوزی است که به تدریج تغییر اقلیم و خشک شدن ماندابها، تالابها و سایر اکوسیستمهای وابسته به آبهای زیرزمینی نیز به آنها اضافه شد.
علت پذیرش رویکرد حفاظتی نسبت به رویکردهای احیا و توسعه نیز کاملا مشخص است زیرا اولا اکوسیستمهای طبیعی بزرگ و گسترده هستند و دوما این اکوسیستمها بسیار پیچیده و شکنندهاند بنابراین با اعمال روشهای حفاظتی این فرصت را به طبیعت میدهیم تا خود را سازگار و بازسازی کند. به این ترتیب میتوانیم عملیات احیا و توسعه را عمدتا در عرصههای بسیار تخریب شده متمرکز کنیم. این رویکرد هم کم هزینه است و هم رویکرد نزدیک به طبیعت به حساب میآید. ولی متاسفانه این رویکرد بهرغم تاکید مکرر اساتید و پژوهشگران موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و دانشکدههای منابع طبیعی مورد توجه قرار نگرفته و حتی ظرفیت سازمان متولی حفاظت نیز روز به روز ضعیفتر شده است.
نمونه آشکارش سرگردانی و بیبرنامگی مطلق در حفاظت از جنگلهای هیرکانی بعد از توقف بهرهبرداری از جنگلها است. نهایتا دستاورد شورای عالی استخدامی کشور هم تحت عنوان اصلاح ساختار آخرین کلنگ تخریب را بر این بدنه وارد کرد. این تصمیم نگرش اولترا- لیبرالیسم حاکم بر تفکر کسانی که دنبال اصلاح ساختار دولت هستند را نمایان کرد.
چنین تصمیماتی به جز رها کردن وظایف سازمانهای دولتی مفهوم دیگری ندارد. حال باید از آقایان سوال کرد زمانی که با مصوبه ناهنجارتان دنبال تضعیف و نهایتا انحلال سازمان منابع طبیعی کشور و سایر سازمانهای حاکمیتی بودید از خودتان سوال نکردید با توجه به روند گرم شدن زمین و ظهور پدیده خشکسالی در جنگلها و مراتع کشور اگر آتشسوزی شود، چه کسانی باید آن را کنترل کنند؟!
و یا اگر یک دام زنده و یا یک گونه گیاهی آلوده وارد کشور شود و به راحتی خسارت جبران ناپذیری را بر کشور وارد کند، چه کسی جوابگو خواهد بود؟ نمونهاش کشتار هزاران دام در دامداریها در چند هفته اخیر به دلیل اینگونه نگرشهاست. با اینکه خسارت آتشسوزی جنگلهای هیرکانی و مرگ و میر در دامداریها جانکاه و دردآور است، ولی باید از این فجایع برای تغییر نگرش خود و دوری از رویکردهای نامناسب مدیریتی استفاده کنیم تا از پدیدار شدن خسارتهای بزرگتر جلوگیری کنیم.
* عادل جلیلی: عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور