آب رفت، زندگی بیرنگ شد

برداشت بیرویه آب و سدسازیهای متعدد کاهش چشمگیر منابع آبی رودخانه و تالاب گاوخونی را به دنبال داشته است
هفت صبح، سارا زکائی | تا چشم کار میکند خاک است و خشکی. حالا به جای رودی که تا همین چند سال قبل، بهترین بهانه برای سرزندگی اصفهان بود، دشتی از تشنگی از شهر عبور میکند. اینجا زاینده رودی است که شبها پل خواجو پل سی و سه پلش مامنی شده بود برای آوازخوانی و گعدهها و جمعهای دوستانه. از جوانان تا سالخوردگان.
جمعهایی که تنها بهانه شادی کردنشان، همین رودی بود که امروز دیگر اثری از آن به جا نمانده است و مامنی شده برای گشت و گذار حیوانات و پرندگان. رودی که روزگاری آنچنان شکوه و عظمتی داشت که روزی را به نامش کردند. روزی به نام زاینده رود. 18مهرهمان روز است. روزی که قرار بود یادآور شکوه زاینده رود باشد و امروز، به خاطرهای بدل شده است، روز زاینده رود؛ بدون آب!
برداشت بیرویه زیرزمینی
یکی از اصلیترین دلایل خشکی زایندهرود، برداشت بیرویه و بدون مدیریت منابع آب است. سدهای متعدد و انتقال آب به مناطق دیگر به ویژه شهرهای یزد، کاشان، دلیجان و حتی شهرکرد و بروجن باعث کاهش چشمگیر آب ورودی به رودخانه شده است. هر ساله حدود ۱۹۵ میلیون مترمکعب آب از حوضه زایندهرود برای مصارف خارج از حوضه تخصیص داده میشود که فشار زیادی بر منابع آبی منطقه وارد کرده است.
وعدههای بیعمل متولیان
در این میان مسئولان و نمایندگان مردم اصفهان در مجلس، در دورههای مختلف وعدههای متعددی را در نشستها و در مقابل خبرنگاران برای احیای زایندهرود دادهاند که البته اغلب آنها در حد حرف و شعار باقی ماندهاند! موضوعی که در عمل باعث کمرنگ شدن اعتماد شهروندان اصفهانی به اقدامات مسئولان در این زمینه شده است.
فاجعهای زیست محیطی به نام خشکی تالاب گاوخونی
زایندهرود اما علاوه بر تبعاتی که برای کشاورزی و زندگی مردم اصفهان داشته، باعث خشک شدن رودها و مسیرهای آبی منشا گرفته از آن شده است که تالاب گاوخونی مسلما یکی از مهمترین آنهاست. این تالاب که در پایان زایندهرود قرار دارد و یکی از تالابهای بینالمللی ایران محسوب میشود، بیش از ۴۷۶ کیلومتر مربع مساحت دارد و اکوسیستم مهمی برای هزاران گونه جانوری و گیاهی است. این تالاب در سالهای اخیر به دلیل کاهش آب ورودی از زاینده رود، به شدت خشک شده و نابودی زیستگاههای طبیعی را به همراه داشته است.
از فرونشست تا آلودگی هوا
افت سطح آبهای زیرزمینی و خشک شدن رودخانه، علاوه بر خسارات زیستمحیطی، موجب بروز پدیده فرونشست زمین در اصفهان شده است. علی بیتالهی، مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در حوزه آب و فرونشست، میگوید: «فرونشست در اصفهان در صدر لیست بیشترین فرونشستها در کشور است. پدیدهای که اگر فکری برای آن نشود موجب وارد آمدن آسیبهای جدی بیشتری به بناهای تاریخی مهمی مانند میدان نقش جهان و پلهای تاریخی خواهد شد و حتی میتواند باعث تخلیه و کوچ شهروندان اصفهانی شود.
کمااینکه همین الان هم برخی از خانهها و محلات این شهر عملا تخلیه شدهاند. چون هر لحظه ممکن است بخشی از زمین ریزش کند و بسیاری از خانهها و ساختمانها و تجهیزات را ببلعد.» علاوه بر این خشکسالی زاینده رود نیز عاملی شده برای افزایش غلظت گرد و غبار و در نهایت تشدید آلودگی هوا. چالشی که نه تنها اصفهان را جزو یکی ازآلودهترین شهرهای کشور قرار داده که باعث شده تا سلامت شهروندان نصف جهان نیز به شدت در معرض خطر قرار گیرد.
خطری که تالاب گاوخونی را تهدید میکند
چه بخواهیم و چه نخواهیم، زایندهرود و تالاب گاوخونی جزئی از جاذبههای طبیعی و تاریخی استان اصفهان هستند. بخشهایی از تمدن ما که هر ساله گردشگران داخلی و خارجی فراوانی به عشق دیدنشان راهی نصف جهان میشوند. برای همین خشک شدن رودخانه و نابودی تالاب، باعث کاهش شدید گردشگری شده و درآمدهای مرتبط با آن را به شدت کاهش داده است.
همه این عوامل باعث شده تا کارشناسان تاکید داشته باشند که زایندهرود میراث همه مردم ایران است و حفظ آن باید در اولویت برنامههای ملی و استانی باشد.نکته قابل توجه تاکید استاندار به گردشگری و تشکیل میز گردشگری در اصفهان در حالی انجام میشود که زاینده رودی که حالا دیگر اثری از آن به جا نمانده، از مهمترین دلایل اصلی جذب توریست بوده و هست...
وضعیت کشاورزی و تغییرات در سطح زیر کشت
یکی دیگر از پیامدهای خشکی زایندهرود، کاهش سطح زیر کشت کشاورزی به ویژه در شرق اصفهان است. در دهه ۸۰ سطح اراضی کشاورزی در این منطقه حدود ۷۰ هزار هکتار بود که در دهه ۹۰ به ۲۵ هزار هکتار کاهش یافته است. این کاهش شدید، معیشت کشاورزان را به خطر انداخته و موجب تشدید مهاجرت روستاییان به شهرها شده است.
اقدام عجیب شهرداری اصفهان
در سالهای اخیر، شهرداری اصفهان با ایجاد دبیرخانه زایندهرود تلاش کرده تا به نحوی در مدیریت مسائل مرتبط با رودخانه حضور داشته باشد. اما این دبیرخانه بیشتر به نهادی تشریفاتی و سیاسی تبدیل شده است که از نام زایندهرود سوءاستفاده میکند. همچنین ایجاد جایگاههای اختصاصی، آنهم درست زیر پل «خواجو» توسط این نهاد، طی چند هفته اخیر بارها مورد انتقاد رسانهها قرار گرفته است.جالب اینجاست که این دبیرخانه در حالی فعالیت دارد که مدیریت حوزه زاینده رود در حیطه وظایف شهرداری نیست و به نظر میرسد هیچ کارکرد شفافی بهجز هدر رفت هزینه و انجام فعالیتهای نمایشی نداشته باشد!