خاکستر خرما| عاملی به نام سد گتوند و آتشسوزی نخلستانها

درصورت لایروبی نشدن نهرها و پاکسازی نخلستانها از نیزار، خطر آتشسوزی و از بین رفتن نخلهای بارور همچنان وجود دارد
هفت صبح، حمیدرضا خالدی| روی خاک نشسته و به شعلههای آتش خیره شده. ماتش برده از آنهمه شکوه. شکوهی که معلوم نشد از کجا شروع شد و به یکباره، باغش را به جهنمی عینی بدل کرد. حالا بعد از چند ساعت مبارزه با آتش، دیگر خسته شده از این همه تلاش برای نجات تنها دارایی زندگیاش و ترجیح داده که بنشیند و خاکستر شدن حاصل عمرش را نظارهگر باشد! «پاشو بیا کمک... اینجا نشستهای که چه...؟ باید آتش را خاموش کنیم»؛ اینها را پدرش میگوید که بیش از نیم قرن است که در این نخلستان کار کرده، عرق ریخته تا خرماهایی پرورش دهد که به قول خودش همه آنها صادر میشوند. اما حالا...
پسرجوان اما اعتقادی به این حرفها ندارد. بلند میشود و انگار اتفاقی نیفتاده باشد، خاک شلوارش را میتکاند و در حالی که میرود تا از باغ خارج شود به آرامی خطاب به پدرش میگوید:«اینطوری فایدهای ندارد. چقدر گفتم مثل بقیه برویم جای دیگر زندگی کنیم. امسال دومین باری است که باغ آتش میگیرد. دیگر درختی نمانده که برایش دست و پا بزنیم. همه چیز دود شد و رفت هوا. گفتم که؛ باید برویم... همین!» اینها را میگوید و بدون توجه به فریادهای پدرش از باغ خارج میشود. شاید هم میرود تا زندگی جدیدی را برای خودش و خانواده تازه عروسش تشکیل دهد. زندگی بدون نخل و نخلستان.
تابستان امسال را میتوان فصلی جهنمی برای نخلهای آبادان و مناطق مختلف خوزستان دانست. قصه دردناک و غمانگیزی که باعث شده تا هر سال هزاران نخل در آتشسوزیهای مختلف به زغال بدل شوند و در برابر طبیعت و بیتدبیری انسانها سرخم کنند. از سویی تنشهای آبی و شوری آن نیز باعث شده تا بخش قابل توجهی از نخلستانهای این استان عملا خشک شوند یا به اصطلاح بسوزند. سریالی که در نهایت منجر به از بین رفتن 60 تا 70درصد نخلستانهای خوزستان طی 4 دهه اخیر و سقوط این استان به دومین ردیف جدول استانهایی که بیشترین تولید خرما را در کشور دارند، شده است.
به گفته کارشناسان کمبود آب یکی از مهمترین عوامل موثر در مرگ نخلستانهای خوزستان بوده و هست. سالهاست که بخش اعظمی از کشور با بحران آب دست و پنجه نرم میکند. بحرانی که فقط محدود به کمبود آب شرب و قطعیهای آب مشترکان نمیشود بلکه بخش اعظمی از صنایع و کشاورزی کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده است. چالشی که باعث شده تا یا مزارع و باغها و کشتزارها خشک شوند یا در آتش بسوزند و از بین بروند. سناریویی که نخلهای خوزستان بهترین مصداق آن است! استانی که کاهش منابع آبی و شوری آب در آن باعث شده تا نخلستانهای این منطقه به مرز نابودی کشیده شود.
«برداشت خرما به دلیل تنشهای آبی و بالا بودن شوری آب از ۱۳۰ هزار تن با کاهش 40 درصدی، به ۶۲ هزار و ۵۰۰ تن کاهش پیدا کرده است و در حال حاضر از ۶۲ هزار و ۵۰۰ تن حدود ۷ هزار تن برداشت شده و این برداشت تا ۱۵ و نهایتا ۲۰ مهرماه ادامه دارد.» اینها بخشهایی از آخرین آمار و ارقام ارائه شده در مورد وضعیت نخلستانهای استان زرخیز خوزستان است که اخیرا توسط حسن دشتینژاد مدیر جهاد کشاورزی آبادان اعلام شده و نشان از وخامت وضعیت بخشی دارد که بیشترین سهم را در محصولات تولیدی کشاورزی استان دارد.
به گفته وی، کمبود آب پشت سدها و قرار گرفتن شهرستان آبادان در آخرین مسیر رودخانه کارون، وارد شدن آب شور خلیجفارس به رودخانه بهمنشیر که منبع اصلی تامین آب و آبیاری کشاورزی و نخیلات شهرستان است، باعث افزایش EC – سختی - آب شده است.
براساس گزارشهای رسمی منتشر شده، در شرایطی که آستانه تحمل نخل شوری آب (EC) تا چهار هزار میکروموس است، بر اساس آمار سازمان آب و برق خوزستان، این میزان در محل تأمین آب نخلستانهای خرمشهر و آبادان، یعنی ایستگاههای پمپاژ مارد و طرهبخاخ، بین ۱۰ هزار تا ۲۴ هزار میکروموس و گاهی تا ۳۰ هزار نیز بوده است. نتیجه این تنشهای آبی به همراه کیفیت پایین آب و البته آلوده شدن به انواع پسابهای صنعتی، کشاورزی و کشتوصنعت نیشکر مستقر در منطقه، باعث شده تا کیفیت خرمای این استان نیز افت محسوسی را داشته باشد بطوریکه بخشی از خرمای تولید شده به حدی بیکیفیت و پژمرده است که جز خوراک دام مصرفی ندارد.خسارت به نخلها اما تنها محدود به آتش سوزیهای پیاپی نمیشود بلکه جنگ تحمیلی 8 ساله نیز باعث از بین رفتن بخش مهمی از آنها شده است. ضمن آنکه بعد از آن نیز تلاشی برای جایگزینی نخیلات فرسوده و قدیمی که در جنگ آسیب دیدهاند، صورت نگرفته است.
درسی از گذشتگان
حالا ممکن است این سوال مطرح شود که پیشترها و زمانی که هنوز تنشهای آبی در این حد نبوده، نخلستانهای خوزستان به چه روشی آبیاری میشده است؟ بررسی گزارشهای تاریخی نشان میدهد که پیش از این در آبادان و خرمشهر کانالهای متعدد آبی در طول تاریخ ساخته شده است که با پدیده جزر و مد آب، رودخانههای کارون، اروند و بهمنشیر را به نخلستانهای مجاور هدایت میکرد.
این کانالهای جذاب، از طرفی محل ساخت خانه و استقرار لنجها هم بوده است. اما به تدریج بیتوجهی به جریانهای ورودی و خروجی و انتقال آب از کارون طی سالهای طولانی و برداشتهای بیرویه برای رونق صنعت کاشت نیشکر و کشاورزی بالادست باعث شده تا دوبی و حجم آب کارون ورودهای منتهی به آن به شدت کاهش پیدا کرده و در عین حال شوری آب بیشتر و بیشتر شود.
عاملی به نام سد گتوند
در این میان گروهی معتقدند که سد گتوند که بر روی کارون زده شده، نیز یکی از عوامل موثر در شوری آب منابع آبی خوزستان بوده است. به عنوان مثال در سال 1394 احمدرضا لاهیجانزاده مدیرکل وقت حفاظت محیط زیست استان خوزستان با اعلام اینکه ۴۰۰ هزار نخل در اروندکنار نابود شدند گفته بود که خشکسالی، انتقال آب از سرشاخههای رودخانه و بحثهایی که در ارتباط با سد گتوند وجود دارد، در حال حاضر تهدیدی برای نخیلات این مناطق هستند.
پرویز کردوانی استاد دانشگاه تهران و پدر کویرشناسی ایران نیز چندی بعد در همین زمینه گفته بود که با احداث سد گتوند، آب شور این سد بر محصولات کشاورزی شهرهای پایین این سد از جمله نخلستانهای آبادان و خرمشهر تأثیر گذاشته و آنها را نابود کرده است. برای همین احداث چنین سدی همواره با مخالفتها و اعتراضهای گستردهای از سوی کارشناسان زیستمحیطی همراه بوده است. آنها مدعیاند که به علت قرار گرفتن بستر دریاچه بر روی یک کوه نمک، باعث شور شدن آب رودخانه کارون خواهد شد و مزارع و نخلستانها را خشک خواهد کرد.
با این حال این سد، طرفدارانی هم دارد. محمدنژاد زاده، معاونت اسبق سازمان تعاون روستایی خوزستان درمورد نقش سد گتوند در شوری آب و در نتیجه قطع درختان نخل میگوید: نمیخواهم که از سد گتوند دفاع کنم ولی باید گفت تنها مقصر این جریان سد گتوند نیست چرا که کارون از منابع دیگری هم تغذیه میشود. درست است که با احداث این سد آب رودخانه کارون شور شد اما شوری که موجب خشک شدن و در نتیجه قطع درختان نخل شده است به علت پیشروی آب دریا در رودخانه کارون به علت کم شدن آورد حجم رودخانه است طوری که آورد آن طی ۴۰ سال ۷۵ درصد کاهش داشته است و از یک چهارم حجم گذشته کمتر شده است و در نتیجه در اثر جزر و مد دریا، آب دریا در بستر رودخانه پیشروی کرده است.»
داریوش محجوب علیا مدیر مطالعات طرح سد و نیروگاه گتوند نیز همان زمان یعنی حدود یک دهه قبل در دفاع از ساخت این سد گفته بود؛ سهم خود را در شور شدن آب کارون میپذیریم اما هر کس دغدغه کارون را دارد نباید فقط از سد گتوند صحبت کند.به گفته وی مشکل کارون فقط سد گتوند نیست و رودخانههای شور منطقه که از دیرباز وارد کارون میشدند، سالانه سه میلیون تن نمک وارد این رودخانه میکنند.
آتش سوزی، دومین عامل مرگ نخلستانها
اما همانطور که گفته شد، علاوه بر بحران کم آبی، در سالهای اخیر آتش سوزیهای پی در پی نیز سهم مهمی در کاهش آمار نخلهای خوزستان داشتهاند. به عنوان مثال در مرداد ماه امسال و در یکی از سهمگینترین آتشسوزیهای سالهای اخیر جنوب کشور، بیش از هزاران اصله نخل بارور در روستاهای نهر کوت، ابوشکر، کوت شنوف و ابوغزلان از توابع دهستان منیوحی آبادان طعمه حریق شد؛ فاجعهای که حاصل زنجیرهای از ترک فعل، سوءمدیریت در منابع آب و غفلت نهادهای مسئول است.
آتش سوزیهای سریالی ناشی از خشکی و داغی هوا در نخلستانهای خوزستان ولی فقط مختص تابستانهای داغ نیست کما اینکه چند روز قبل نیز بار دیگر آتشسوزی در یکی از روستاهای آبادان باعث از بین رفتن بیش از هزار اصله درخت نخل دیگر شد. موضوعی که به گفته میرامین تاجزاده بخشدار مرکزی آبادان باعث شده تا حدود یکهزار اصله نخل خرمای مثمر در جریان آتشسوزی در روستای تنگه سه آبادان از بین برود.
گرچه پیش از این نیز آتشسوزیهای دیگری نیز در تابستان امسال نخلستانهای استان را عزادار کرده بود که شاید بزرگترین آنها، آتش سوزیهای زنجیرهای در نخلستانهای روستاهای خوزستان در تیرماه بود که به گفته مسئولان باعث مرگ بیش از 20 هزار اصله از نخلهای نجیب منطقه شد. آمارها و گزارشهایی که نشان میدهد اگر هر چه سریعتر فکری برای بهبود وضعیت نخلهای خوزستان شود، باید منتظر مرثیه خوانی بر مزار این درختان نجیب که حیات و اقتصاد استان به آن وابسته است، باشیم!
آتش سوزیهای منطقهای با خشکسالی به شدت تشدید میشود. این را میرامین تاجزاده بخشدار مرکزی آبادان اخیرا اعلام کرده و گفته است؛ در صورت لایروبی نشدن انهار و پاکسازی نخلستانها از نیزار، خطر آتشسوزی و از بین رفتن نخلهای بارور همچنان وجود دارد.وی همچنین خشکی نخلستانهای بخش مرکزی آبادان را ناشی از کمآبی و شوری آب رودخانه بهمنشیر دانسته و مدعی شده که این شرایط خشکی، گسترش آتش را تسهیل میکند.اظهاراتی که باز هم تاکیدی است بر اینکه آب و تنشهای آبی، مهمترین قاتل نخلستانهای خوزستان هستند.
مهاجرت، راهکاری برای فرار از بحران
هر چه هست، تنشهای زیست محیطی در چند دهه اخیر به شدت مهمترین رکن کشاورزی استان خوزستان را تحت تاثیر قرار داده است بطوریکه از آمار تعداد نخلهای استان که اوایل انقلاب و در دهه 60، به بیش از ۶ میلیون نخل میرسید، امروز تنها ۲ میلیون اصله باقی مانده و تولید خرما بهشدت کاهش یافته است. موضوعی که کارشناسان زیست محیطی از آن به عنوان یک فاجعه یاد میکنند.
اما خشک شدن و آتش گرفتن نخلها و نخلستانها فقط از بین رفتن تعدادی درخت و کاهش تولید خرما در استان و کشور نیست. بلکه چالشی است که همه ابعاد زندگی مردم این استان را تحت تاثیر قرار داده و حتی باعث شده تا مهاجرت روستاییان به دشت افزایش پیدا کند و از سویی به گسترش فقر و نابرابری اجتماعی دامن زده است. محمدرضا جعفری، پژوهشگر توسعه و محیط زیست، با ذکر اینکه بحران آب در اواخر دهه ۷۰، که به شور شدن آب اروند و بهمنشیر منجر شد، ناشی از کاهش دبی آب به دلیل ساخت سد در بالادست، انتقال و برداشت آب برای طرحهای متعدد نیشکر، از جمله طرحهای فارابی، میرزاکوچکخان، دعبل و امیرکبیر بود میگوید: این شرایط همچنین باعث پیشروی آب دریا به سمت اروند و بهمنشیر شد و در نهایت به مرگ و بهاصطلاح سوختگی نخلها در این منطقه منجر شده است. موضوعی که در نهایت باعث شده تا بافت اجتماعی منطقه نیز تحت تاثیر قرار گیرد و حتی گروهی از روستاییان مجبور به ترک محل زندگی خود و کوچ به دیگر نقاط کشور شوند.