کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۳۲۰۳۱
تاریخ خبر:
روستاهای تاریخی و پلکانی چهارمحال و بختیاری هر روز به ویرانی نزدیک‌تر می‌شوند

قلعه‌های خاموش زاگرس

قلعه‌های خاموش زاگرس

قلعه دزک با دیوارهای ترک‌خورده و سقف‌های آسیب‌دیده، در خطر فروپاشی و نابودی کامل قرار گرفته است

هفت صبح،‌محمد عبدالعلی‌پور|  وقتی از گردنه‌های پرپیچ‌وخم زاگرس می‌گذرم و به دشت‌های چهارمحال و بختیاری می‌رسم، اولین چیزی که چشم را می‌گیرد نه فقط طبیعت بکر است، که بناهایی استوار اما زخمی که در دل این خاک جا خوش کرده‌اند. قلعه‌ها، روستاهای پلکانی، محوطه‌ها و خانه‌های قدیمی، هر کدام تکه‌ای از هویت تاریخی‌اند؛ اما آنچه امروز پیش چشم مسافر می‌گذرد، چیزی شبیه فراموشی است.

 

در روستای دزک، کمی آن‌سوتر از شهرکرد، قلعه‌ای نیمه‌فروریخته به چشم می‌خورد. دیوارهای قاجاری قلعه دزک با نقش‌ونگارهایی که هنوز از اصالت و زیبایی خبر می‌دهند، حالا ترک برداشته‌اند. سقف‌ها در برابر باران و برف هر زمستان تاب نمی‌آورند و سنگ‌های فرو ریخته در حیاط، روایت خاموش سال‌هایی هستند که هیچ دستی برای مرمت‌شان دراز نشده است. این قلعه سال‌هاست ثبت ملی شده، اما ثبت ملی در ایران چیزی شبیه مُهری است که هیچ ضمانتی برای حفاظت نمی‌آورد.

 

در گزارش‌های رسمی کمتر تصویری از وضعیت فرسایش جدی قلعه دزک منتشر می‌شود. این نبود تصویر، خود نشانه است. گویی اگر چیزی را نشان ندهیم، تخریبی هم رخ نداده. این رویکرد اما تنها در استان چهارمحال و بختیاری نیست. در سراسر ایران، بارها دیده‌ایم بناهایی که بعد از ثبت ملی، نه‌تنها مرمت و حفاظت نشدند، بلکه در سکوت کامل از بین رفتند.

 

در این استان بیش از چهار هزار اثر تاریخی شناسایی شده، اما تنها ۶۴۴ اثر در فهرست آثار ملی ثبت شده‌اند. همین تفاوت عددها نشان می‌دهد که بخش بزرگی از تاریخ این سرزمین هنوز حتی در مرحله شناسایی رسمی هم رها شده است. قدرت‌الله ولی‌زاده کاجی، معاون میراث فرهنگی اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی چهارمحال و بختیاری در خردادماه سال جاری اعلام کرد که برای محافظت از حدود ۷۰۰ بنای تاریخی، تنها ۷ میلیارد تومان بودجه تخصیص یافته؛ رقمی که اگر میان بناها تقسیم شود کمتر از ۱۰ میلیون تومان برای هرکدام خواهد بود.

 

«این عدد را باید کنار هزینه‌های مرمت واقعی بگذارید تا ببینید که عملاً هیچ کاری با آن نمی‌توان کرد.» هر بار که مدیران وزارت میراث فرهنگی به استان سفر می‌کنند، وعده‌هایی تکراری به گوش می‌رسد. از تدوین سند میراث فرهنگی و تصویب طرح‌های ویژه تا کمک به بافت‌های تاریخی. اما این وعده‌ها سال‌هاست روی کاغذ باقی مانده‌اند. نه سندی به اجرا درآمده و نه طرحی به تصویب رسیده است. نتیجه اینکه مردم در بافت‌های تاریخی، حتی برای تعمیر خانه‌های خود هم با مشکلات حقوقی و اداری روبه‌رو هستند.

 

فعالان حوزه میراث بارها در دیدار با مدیران وزارت میراث فرهنگی و در نامه‌های سرگشاده هشدار داده‌اند که اعتبارات کنونی تنها به‌عنوان مسکن‌های موقت عمل خواهند کرد. با این ارقام و روند مدیریتی وزارت میراث فرهنگی نهایتا بتوان بخشی از یک دیوار را به‌صورت اضطراری مرمت کرد یا سقفی که در آستانه فرو ریختن است را مقاوم‌سازی نمود. اما نگاه توسعه‌ای، یعنی حفاظت بلندمدت و پایدار، در برنامه‌های وزارت جایی ندارد.

 

بررسی وضعیت میراث فرهنگی کشور و خاصه استان چهارمحال و بختیاری را باید از نگاه مدیریتی وزارت میراث آغاز نمود. بسیاری از مدیران ارشد این وزارتخانه نه سابقه‌ای در باستان‌شناسی دارند، نه تجربه‌ای در حفاظت از بناهای تاریخی. ایشان عمدتا از سازمان صداوسیما به این وزارتخانه آمده‌اند و ذهنیت‌شان بیش از آنکه بر حفاظت متمرکز باشد، بر نمایش و تبلیغ است.

 

برای مدیران رسانه‌ای مهم است که دوربین‌ها کدام بنا را ثبت کنند، نه اینکه کدام بنا واقعاً از تخریب نجات پیدا کند. این نگاه رسانه‌ای باعث شده هر بار مرمتی نمایشی اجرا شود، در حالی که بناهای بی‌شمار دیگری بی‌سر و صدا در حال فروپاشی‌اند. نمونه بارز این امر مرمت گنبد مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان بود که در گزارشی دیگر مبسوط به آن پرداختم. به زبان ساده، مدیریت میراث فرهنگی امروز بیش از آنکه دغدغه هویت تاریخی داشته باشد، دغدغه تصویرسازی دارد.

 

از قلعه دزک که فاصله بگیریم، به سرآقاسید می‌رسیم؛ روستایی پلکانی در دل کوه که شبیه ماسوله اما مهجورتر است. زمستان‌ها راه‌های دسترسی‌اش بسته شده و گردشگری‌اش تعطیل می‌شود. خانه‌های خشتی روستا ترک خورده‌اند و سقف‌ها با کمترین بارش سنگین، فرو می‌ریزند. مرمت این خانه‌ها نیاز به حضور کارشناسان و بودجه دارد، اما فعلاً سهم روستا تنها وعده‌هایی است که از پشت میزهای تهران صادر می‌شوند.

 

این روستا می‌توانست یکی از قطب‌های گردشگری غرب ایران باشد، اما نبود زیرساخت‌ها، راه‌های دسترسی خاکی و فقدان سرویس‌های اولیه باعث شده حتی اندک گردشگرانی هم که می‌آیند، تجربه‌ای تلخ از سفر با خود ببرند. حفاظت از یک روستای تاریخی بدون بهبود زیرساخت‌ها، چیزی شبیه تعمیر یک خانه روی آب است. اداره کل میراث فرهنگی استان به‌جای پیگیری و رفع مشکلات، خود زبان انتقاد را گشوده و هم‌صدا با منتقدان از کمبودها می‌گوید.

 

ولی‌زاده کاجی بارها در رسانه‌ها اعلام کرده که کمبود نیروی متخصص دارد. از مرمت‌گر و باستان‌شناس گرفته تا مهندس حفاظت سازه‌ای و حتی راهنمای محلی. در چنین شرایطی وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به جای جذب نیروهای تخصصی، بیشتر مدیرانی با رویکرد رسانه‌ای را به کار گرفته است. نتیجه هم روشن و قابل پیش‌بینی است. 

 

وقتی معاونان وزارتخانه به جای اینکه اهل پژوهش و مرمت باشند، سابقه کار در رسانه و تبلیغات دارند، طبیعی است که رویکرد غالب، ساختن تصویر باشد نه نجات میراث. این همان تغییری است که در سال اخیر به وضوح دیده می‌شود: افزایش نمایش‌ها و کاهش کارهای واقعی.

 

در بسیاری از مناطق استان، بناها تنها با کمک مردم محلی حفظ شده‌اند. گاهی روستاییان برای نگهبانی از مسجد یا خانه‌ای تاریخی داوطلب شده‌اند، چون دولت بودجه‌ای برای نگهبان رسمی اختصاص نداده است. این هم از تناقض‌های میراث فرهنگی ماست. مردمی که خودشان با مشکلات معیشتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، به‌جای مدیران وزارت میراث بار حفاظت از تاریخ کشور را هم بر دوش می‌کشند.

 

چهارمحال و بختیاری فقط یک نمونه است. از شمال تا جنوب ایران، بناهایی وجود دارند که هر روز تکه‌ای از هویت تاریخی ما را از دست می‌دهند. اما استان چهارمحال و بختیاری به خاطر تنوع و غنای میراث‌اش، تصویری روشن از این فروپاشی خاموش به دست می‌دهد. اگر همین امروز اقدام جدی نشود، فردا باید به جای خبر بازدید گردشگران از قلعه دزک، خبر فرو ریختن سقف‌هایش را بخوانیم.

 

اگر سند میراث فرهنگی استان تصویب نشود، اگر بودجه‌ها افزایش نیابد، اگر مدیران متخصص جایگزین مدیران رسانه‌ای نشوند، چیزی جز حسرت برای نسل‌های آینده نخواهد ماند. این گزارش‌ برای تلخ‌کردن دل مردم نیست، بیان واقعیتی ساده است. میراث فرهنگی ایران در حال از دست رفتن است و مسئولیت این فاجعه بیش از همه بر دوش مدیرانی است که به جای نگاه تخصصی، نگاه تبلیغاتی دارند، به جای مرمت، وعده می‌دهند و به جای اقدام، تصویرسازی می‌کنند.

 

اکنون زمان آن است که وزارت میراث فرهنگی از پشت میزهای رسانه‌ای بیرون بیاید، کارشناسان واقعی را به میدان بفرستد، بودجه‌های جدی تخصیص دهد و بیش از هرچیز، احساس مسئولیت واقعی در برابر تاریخ و هویت این سرزمین داشته باشد. اگر امروز اقدام نکنیم، فردا برای نوشتن گزارش از قلعه‌ها و روستاهای تاریخی، چیزی جز عکس‌های سیاه‌وسفید در آرشیو باقی نخواهد ماند.

 

آخرین تحولاتاجتماعیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۳۲۰۳۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر