اهدای خون توسط مردم مجاور پتروشیمیها ممنوع

فلزات سنگین موجود در هوا مانع اهدای خون توسط ساکنان شده و احتمال ناهنجاریهای مادرزادی هم در آنها وجود دارد
هفت صبح| شعلههای آتشی که در دل تاریکی فوران میزنند به همراه هزاران چراغی که در محدوده پالایشگاه روشن هستند، حکایت امیدوارکنندهای است از اینکه نبض اقتصاد کشور همچنان از دل خاک بیرون میزند و میتپد. طلای سیاهی که گرچه ضامن تامین پولی است که میتواند چرخهای صنعت و تولید را به حرکت درآورد و رفاه را برای هموطنان به ارمغان بیاورد ولی، همین طلای ناب سالهاست که به مردم ساکن این مناطق وفا نکرده است.
مردمیکه با وجودیکه روی دریایی از گنج قدم میزنند اما همچنان از داشتن بسیاری از امکانات اولیه مانند آب و هوای سالم و پاک نیز محروم هستند و چند سالی است که با توسعه مناطق نفتی و پتروشیمی، سلامتشان نیز به شکلی جدی به خطر افتاده است!
بعد از اینکه نتیجه یک پژوهش که در آن قید شده بود، اقامت در مناطق مسکونی مجاور با صنایع پتروشیمی و صنایع نفتی منجر به افزایش ریسک ابتلا به سرطان کبد، ریه، مغز و خون خواهد شد، بار دیگر فعالان محیط زیستی نسبت به افزایش آلودگی هوا و بیماریهای ناشی از آن در این نقاط هشدار دادهاند. به گفته معترضان، دولتها با وجود مصوبات قانونی، نتوانستهاند از پس مهار آثار مخرب زیست محیطی پالایشگاهها و مجتمعهای پتروشیمی برآیند و بیشتر به فکر استخراج بیشتر نفت و تولید محصولات پتروشیمی بودهاند.
رویهای که باعث شده تا امروز «سلامت» شهروندان ساکن در این مناطق به چالشی جدی برای کشور بدل شود. بر اساس مطالعات و مستندات علمی ارایه شده در سالهای اخیر، صنایع مرتبط با پتروشیمیانواع مختلفی از آلایندهها را تولید میکنند که به صورت گاز، ذرات، لجن و پساب مایع در محیط زیست منتشر میشوند.
آلایندههایی که مطالعات انجام شده در مورد آنها نشان میدهد که اقامت در مناطق مسکونی مجاور با صنایع پتروشیمیمنجر به افزایش ریسک ابتلا به سرطان کبد، ریه، مغز و خون خواهد شد، برهمین مبنا، این آلودگیها باعث ایجاد مشکلات باروری، عقیم شدن، سقط و تولد نوزادان دارای نقص ژنتیکی میشود. همچنین آلایندههای صنایع پتروشیمی از طریق تنفس، خوردن، آشامیدن و یا جذب از طریق پوست وارد بدن میشوند.به همین دلیل مقدار این آلایندهها در هوا، مواد غذایی و نوشیدنیها اندازهگیری میشوند.
کسی به اعتراضها و هشدارها توجهی نمیکند
با این حال این گزارش و گزارشهای مشابه تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند تا اینکه در یکی از آخرین گزارشها، ساکنان محلی مناطق نفت خیز، حضور صنایع نفت و پتروشیمیکیفیت هوا را به شدت کاهش داده و مشکلاتی همچون بیماریهای قلبی و تنفسی، آلرژی و حتی برخی بیماریهای ناشناخته را افزایش داده است.
در همین زمینه، محمدرضا برازجانی به عنوان یک فعال محیط زیست در بوشهر میگوید: «در عسلویه و نخل تقی، نفس کشیدن عادی نیز برای خیلیها به یک چالش روزانه تبدیل شده است. گرد و غبار کانونهای بحرانی خارجی همراه با آلایندههای شیمیایی و گازی، هوایی تولید کرده که بهطور مستقیم سلامت مردم را تهدید میکند. مردم بارها اعتراض کردهاند، گزارشهای محلی منتشر شده، اما در سطح ملی صدای این مناطق شنیده نمیشود.»
سرنوشت مبهم یک مصوبه
این گزارشها زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بدانید براساس مصوبه هیئت وزیران طرح جامع رفع آلودگیهای منطقه عسلویه آماده شده و در بحث فلرینگ تکلیف زمان خاموشی و اجرای پروژههایی مانند تصفیه خانه فاضلاب مشخص شدهاست، در قالب طرح جامع مدت زمان اجرای پروژههای طرح یک تا سه ساله و برخی نیز پنج ساله باید اجرایی شود. این طرح در آذر ماه سال ۱۳۹۹ در هیئت دولت مصوب و به عنوان یک سند بالا دستی برای بهبود کیفیت محیط زیست منطقه معرفی و در نهایت از سوی معاون اول رئیس جمهوری ابلاغ شد.
در این مصوبه مقرر شده تا وزارت نفت با تخصیص یک میلیارد و دویست میلیون دلار، اعتبار لازم برای اجرای برنامههای زیست محیطی منطقه را که از جمله عظیم ترین پروژهای محیط زیستی در سطح کشور به شمار میرود، تامین کند. با این حال برازجانی و دیگر کارشناسان معتقدند سرنوشت اجرایی این مصوبه هنوز مشخص نبوده و معلوم نیست که بودجه یاد شده در کجا هزینه شده و چه نتایجی را برای بهبود وضعیت به همراه داشته است؟
کاهش ۸۵ درصدی گازهای مشعل پالایشگاهی
یکی از مهمترین و دشوارترین اقدامات صنعتی در حوزه کاهش آلودگی ها در صنعت نفت، جمع آوری گازهای همراه و جلوگیری از سوزانده شدن آنها در مشعلهای پالایشگاهی است. در این رابطه، مدیران وزارت نفت مدعیاند که با تلاش متخصصان و کارشناسان نفت، کاهش ۸۵ درصدی مشعل سوزی در پالایشگاههای اول تا پنجم شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی طی ۱۰ سال اخیر محقق شده است؛ به طوری که میزان مشعل سوزی در این پالایشگاهها از ۲۹۰۰ میلیون متر مکعب در سال ۱۳۸۷ به ۴۳۳ میلیون متر مکعب در انتهای سال ۱۳۹۷ کاهش یافته است.
همچنین در ادامه اقدامات زیست محیطی در حوزه منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، مدیریت و برطرف کردن مشکل فلرینگ و مشکل بازیافت واحدهای گوگرد در دستور کار قرار گرفته و بر این مبنا طبق برنامه مصوبه دولت یک میلیارد و دویست میلیون دلار اعتبار به رفع این مشکل اختصاص یافت. اما هنوز هیچ گزارشی از نتیجه این هزینه کرد منتشر نشده است!
این دقیقا همان موضوعی است که برازجانی نیز به آن اشاره میکند و میگوید: «وقتی دادهای وجود ندارد یا محرمانه باقی میماند، نه مردم میتوانند فشار بیاورند، نه خبرنگاران ابزار کافی برای پیگیری دارند. به همین دلیل این بحران در سایه میماند. رسانهها معمولا درباره آلودگی کلانشهرها و شهرهای پرجمعیت مینویسند، اما چه کسی به عسلویه یا گچساران توجه میکند؟»
به گفته این فعال محیطزیستی بوشهری هر دولتی که روی کار میآید، وعده خاموشی فلرهای نفتی در عسلویه را میدهد، اما نه تنها هیچ فلری خاموش نمیشود، بلکه تعداد آنها روزبهروز افزایش پیدا میکند. موضوعی که باعث شده تا هم اینک، تقریبا روزی نباشد که در آسمان عسلویه و شهرهای اطراف ابری از آلایندهها دیده نشود. برازجانی در عین حال به برخی از نتایج پژوهشهای درز پیدا کرده به رسانهها در این خصوص اشاره کرده و میگوید:
برخی مطالعات نشان میدهد که فلزات سنگین موجود در هوا مانع اهدا خون توسط ساکنان شده و احتمال ناهنجاریهای مادرزادی هم وجود دارد، هرچند هنوز بررسی جامعی در این مورد صورت نگرفته و دادههای رسمیمنتشر نمیشود. در این مورد پزشکان و رسانههای محلی بارها هشدار دادهاند اما وقتی این هشدارها در سطح ملی بازتاب پیدا نمیکند، مسئله در حد گزارشهای پراکنده باقی میماند.
چالشی برای همه مناطق نفتی ایران
این بحران اما تنها مختص مناطق جنوبی کشور نیست بلکه شامل تمامیمناطق نفت خیز دیگر هم میشود. مناطقی مانند بهمئی، گچساران و دهدشت و... مناطقی که مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد، نیز آلودگی هوای آنها را ناشی از فعالیتهای نفت و گاز و سوزاندن گازهای همراه نفت میداند و میگوید: «این دو شهرستان جزو مناطق نفتخیز کشور هستند و فرسودگی خطوط انتقال و سوزاندن گازهای همراه، هوا، خاک و آب را آلوده میکند.»
عبدال دیانتینسب معتقد است که نوسازی خطوط نفت و گاز، جمعآوری گازهای همراه (فلرینگ)، گسترش فضای سبز و ایجاد کمربند سبز در اطراف شهرها میتواند بخشی از مشکلات را کاهش دهد. او همچنین میگوید: «اخیرا مجوزی صادر شد تا گازهای همراه نفت از گچساران به بیدبلند بهبهان هدایت و در آنجا استفاده شود. اگر از فناوریهای نوین استفاده شود و از سوزاندن این گازها جلوگیری کنیم، بسیاری از مشکلات محیط زیستی برطرف خواهد شد.»
وقتی که مسئولان هم اقدامات را کافی نمیدانند
با تمام این تفاصیل همچنان مردم خوزستان و عسلویه قربانیان اصلی آلودگیهای نفتی هستند. موضوعی که به قدری حاد شده که هم مدیرکل محیط زیست استان بوشهر و هم فعالان زیست محیطی در این استان اقدامهای انجام شده در زمینه کاهش اثرات آلودگی در عسلویه و مناطق همجوار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس را کافی نمیدانند و معتقدند باید دراین زمینه فعالیتها و کارهای بسیار بیشتری صورت گیرد تا سلامت مردم ساکن و فعالان مستقر در این منطقه و ادامه حیات آب، خاک و پوشش گیاهی و جانوری آن امکانپذیر شود.
براساس آخرین اظهارات، عبدالرحمن مرادزاده مدیرکل کنونی حفاظت محیط زیست استان بوشهر بیان کرده که براساس مصوبه دولت روش، برنامه و میزان رفع آلودگی فلرها مشخص شده و در همین ارتباط برخی از دستگاههای مورد نیاز برای کاهش فلرینگ، خریداری و نصب شده اما باید این پیگیری به صورت جدیتر انجام شود.