مهر با چشمهای خوابآلود!

ماه آغاز درگیری دانشآموزان با ساعت زنگدار و جدا شدن از رختخواب
هفت صبح| مدیرکل آموزش و پرورش تهران چندی پیش در مانور بازگشایی مدارس گفت: همهچیز برای آغاز حضوری کلاسها در اول مهر آماده است؛ نه کمبود نیرو داریم، نه مشکل تجهیزات و «روز اول مهر روزی بهیادماندنی برای دانشآموزان خواهد بود». این سخن در ظاهر آرامشبخش است و نوید یک روز شاد و به یادماندنی را به دانشآموزان میدهد. اما کافی است در این روزها پای صحبت دانشآموزان به ویژه دانشآموزان ابتدایی بنشینید تا از دل آنها خبردار شوید.
بسیاری از آنها با دشواری بزرگتری دستبهگریباناند و آن سحرخیزی اجباری پس از سه ماه تعطیلات است. کافی است برای آنها سرود شاد «باز آمد، بوی ماه مهر، بوی ماه مدرسه» را پخش کنید تا گوشی دستتان بیاید که چقدر بوی ماه مهر را دوست دارند که هیچ، برای آن طنزهای جذابی هم ساختهاند.
تضاد میان اجبار اداری و تجربه کودک
مدرسهها در نخستین روزها با سرود و پرچم و مانور صبحگاهی به استقبال دانشآموزان میروند، اما بسیاری از دانشآموزان ابتدایی در دلشان چیزی جز خستگی و بیحوصلگی حس نمیکنند. روانشناسان اجتماعی میگویند این فاصله میان «احساسی که کودک تجربه میکند» و «تصویری که به او عرضه میشود» میتواند حس دوگانگی و حتی دلزدگی از مدرسه ایجاد کند.
این وضعیت پرسشی را برابر ما میگذارد که آیا مثلا کودک هفتساله باید ساعت هفت صبح در مدرسه باشد؟ واقعیت این است که نظام آموزشی بر اساس ساختارهای اداری و هماهنگی با ساعات کار والدین شکل گرفته و تغییر آن در کوتاهمدت ممکن نیست. بنابراین پاسخ ساده به این پرسش چنین است: بله، کودک هفتساله ناچار است رأس ساعت مقرر در مدرسه حاضر باشد. اما پرسش اصلیتر این است: چگونه میتوان کودک را برای این سحرخیزی آماده کرد؟
خواب، رشد و سلامت
دیر خوابیدن نهتنها برای بزرگسالان بلکه برای کودکان هم مضر است. تحقیقات پزشکی نشان میدهد هورمون رشد اغلب در ساعات اولیه شب از ساعت نه تا دو بامداد ترشح میشود و بیخوابی یا دیر خوابیدن میتواند بر رشد قدی، سلامت جسمی و حتی خلقوخو اثر منفی بگذارد.
بنابراین بیدار ماندن کودکان تا نیمههای شب، چه در تابستان چه در ایام مدرسه، آسیبی جدی به شمار میآید. بنابراین بهترین روش برای آنکه کودکان از سحرخیزی نالان نباشند عادت دادن آنها به خواب در ساعات اولیه شب است. در این میان نقش خانواده اهمیت پیدا میکند.
البته قدیمترها که برنامههای تلویزیونی 24 ساعته نبود و شبکههای مجازی و تلویزیونهای اینترنتی نبود و وقتی هوا تاریک میشد کسی کاری نداشت انجام دهد، لاجرم با تاریک شدن هوا و پس از شام معمولا به خواب میرفتند اما امروزه همه چیز در جریان است. ثانیهای از شبانهروز نیست که انسان نتواند خود را سرگرم نکند. بنابراین در چنین فضایی نقش خانواده اهمیت پیدا میکند.
نقش خانواده در آمادهسازی
خانوادهها در ماه منتهی به مهر بهتدریج باید ساعت خواب و بیداری فرزندشان را تنظیم کنند. تغییر ناگهانی، مثلا از خواب نیمهشب به خواب ساعت ۹ شب، فشار شدیدی بر بدن و روان کودک میآورد. اما اگر والدین دو تا سه هفته پیش از شروع مدرسه، هر شب ۱۵ تا ۲۰ دقیقه زودتر کودک را به رختخواب ببرند و صبح هم کمی زودتر بیدار کنند، بدن بهآرامی خود را تطبیق میدهد. این آمادهسازی علاوه بر جنبه زیستی، جنبه روانی هم دارد. وقتی کودک میبیند خانوادهاش با برنامه و آرامش او را برای آغاز مدرسه آماده میکند، اضطرابش کمتر و انگیزهاش بیشتر میشود.
تغییر سبک زندگی تابستانی
تعطیلات تابستانی معمولا با دیر خوابیدن، استفاده بیش از اندازه از گوشی و فضای مجازی، بازیهای رایانهای و آنلاین، سفر و مهمانیهای شبانه همراه است. بازگشت ناگهانی از این سبک زندگی به انضباط مدرسه دشوار است. والدین میتوانند در هفتههای پایانی تابستان تغییراتی ساده ایجاد کنند: کاهش تدریجی استفاده از تلفن همراه و تلویزیون در شب، برنامههای ورزشی یا پیادهروی و ورزش در صبحها و حتی آمادهسازی وسایل مدرسه پیش از مهر. این تغییرات کوچک به کودک کمک میکند حس کند فصل جدیدی در راه است.
استرس خانوادهها و ترافیک صبحگاهی
مسئله فقط کودک نیست؛ والدین هم با بازگشایی مدارس تحت فشار قرار میگیرند. همزمانی شروع کار ادارات و مدارس، ترافیک صبحگاهی را تشدید میکند و خانواده را در وضعیت استرسآور قرار میدهد. اگر خانوادهها ساعت خواب خود را همزمان با فرزندانشان تنظیم کنند، این فشار کمی کاهش مییابد. در حقیقت، آمادگی برای مهر یک پروژه خانوادگی است و فقط دغدغه کودک نیست.
تجربه نخستین جامعه
مدرسه نخستین جامعهای است که کودک تجربه میکند. اگر این جامعه کوچک با بینظمی و بیخوابی آغاز شود، پیام ضمنی آن برای کودک ناخوشایند خواهد بود: «مدرسه یعنی خستگی و اجبار». اما اگر آغاز سال تحصیلی با خواب کافی، آرامش صبحگاهی و همراهی خانواده شکل بگیرد، پیام دیگری منتقل میشود.مسئولان میگویند همهچیز برای روز اول مهر آماده است. اما آمادگی واقعی در خانهها شکل میگیرد. مدرسه میتواند ساختمان و معلم فراهم کند، اما این خانواده است که باید آهنگ زندگی کودک را بازتنظیم کند.
مهر را باید از خانه آغاز کرد
نمیتوان تمام نظام آموزشی را بهخاطر دشواری بیدارباش تغییر داد. اما میتوان خانوادهها را به تغییر تدریجی عادتها دعوت کرد. خواب بهموقع، کاهش استفاده از رسانههای دیجیتال در شب و آمادهسازی گامبهگام، همه ابزارهاییاند که آغاز سال تحصیلی را برای کودک آسانتر میکنند. مهر اگر در خانه با مهربانی آغاز شود، مدرسه هم کمتر به میدان جنگ صبحگاهی شبیه خواهد بود و بیشتر به جایگاه رشد و یادگیری تبدیل میشود.