کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۱۱۱۶۵
تاریخ خبر:
ماجرای سدهای ترکیه و خشک شدن تالاب‌های ایران

وقتی آب را گروگان می‌گیرند

وقتی آب  را گروگان می‌گیرند

پروژه گاپ باعث خشکی هورالعظیم، افزایش گردوغبار، بحران آب در شمال‌غرب و تهدید امنیت غذایی ایران شده است

هفت صبح|   در دنیای امروز خاصه در مناطقی که همچون بخش‌های مهم خاورمیانه با خشکسالی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند به ویژه ایران، کمتر چیزی به اندازه آب حیاتی است. اما تصور کنید همین مایه حیات، در دستان یک کشور تبدیل به ابزاری برای فشار سیاسی، بحران زیست‌محیطی و تهدید امنیت غذایی همسایگانش شود. این دقیقاً همان چیزی است که پروژه عظیم سدسازی ترکیه با نام گاپ (GAP) به آن تبدیل شده است و ترکیه آب را نه فقط برای آبادانی بلکه همچون اسلحه برای اعمال قدرت به کار می‌گیرد.

 

 پروژه‌ای به وسعت سه کشور اروپایی

پروژه گاپ از دهه ۸۰ میلادی کلید خورد. ترکیه تصمیم گرفت برای توسعه جنوب‌شرقی‌اش و منطقه آناتولی منطقه‌ای که اغلب جمعیت آن کردنشین است ۲۲ سد بزرگ و ۱۹ نیروگاه برق بسازد. همچنین زمین‌هایی به وسعت ۱.۸ میلیون هکتار باید آبیاری می‌شدند. برای این کار، ترکیه دست روی دو رودخانه بسیار مهم منطقه یعنی دجله و فرات گذاشت، رودهایی که فقط به ترکیه تعلق ندارند.

 

دجله و فرات از دل ترکیه می‌گذرند، اما زندگی میلیون‌ها نفر در عراق، سوریه و حتی ایران به آن‌ها وابسته است. ترکیه برای گاپ چیزی حدود ۳۰ سال زمان و ۳۲ میلیارد دلار بودجه در نظر گرفت. محدوده اجرای این طرح از استان‌های غازی‌آنتپ و دیاربکر تا شیرناک و ماردین را شامل می‌شود. به زبان ساده، وسعت پروژه از مجموع مساحت سه کشور هلند، دانمارک و بلژیک بیشتر است!

 

 یک تصمیم بالا‌دستی، یک فاجعه پایین‌دستی

همزمان با پیشروی این پروژه، فاجعه‌ای آرام اما گسترده در پایین‌دست شروع شد. هورالعظیم در مرز ایران و عراق، یکی از مهم‌ترین تالاب‌های منطقه، کم‌کم خشک شد. این تالاب بخشی از مجموعه هورهای بین‌النهرین است که زمانی بهشت پرندگان مهاجر، زیستگاه گونه‌های نایاب و منبع ارتزاق هزاران کشاورز و صیاد بود. امروز اما، ۳۰ درصدی از هور که در ایران قرار دارد تقریباً از نفس افتاده. خاک ترک خورده، نی‌زارهای خشکیده و جاده‌هایی که روزی از میان آب عبور می‌کردند، حالا بر بستر بی‌آب تالاب کشیده شده‌اند.

 

 ریزگردهایی که از ترکیه می‌آیند

خشکی هورها و تالاب‌ها فقط یک پیامد ندارد. با خشک شدن هورالعظیم و دیگر تالاب‌های پایین‌دست، موج ریزگردها از عراق تا اهواز کشیده شده است. همین گردوغبارهایی که روزهایی در سال آسمان جنوب و غرب ایران را خاکستری می‌کند، نتیجه سدهایی است که هزاران کیلومتر آن‌سوتر، در ترکیه بسته شده‌اند. براساس مطالعات، سدهای ترکیه قادرند تمام آورد سالانه رود دجله را در پشت خود نگه دارند. یعنی اگر مقامات ترکیه اراده کنند، می‌توانند برای مدت طولانی حتی قطره‌ای آب هم از مرزهایشان عبور ندهند.

 

   آب، بهانه توسعه یا ابزار قدرت؟

ترکیه می‌گوید هدفش از اجرای گاپ توسعه جنوب‌شرقی این کشور است؛ منطقه‌ای محروم با جمعیت بالا. اما منتقدان زیادی معتقدند این کشور فراتر از توسعه اقتصادی، به دنبال استفاده سیاسی و امنیتی از آب است. به‌ویژه علیه کشورهای پایین‌دست مثل عراق، سوریه و حتی ایران. آمار نشان می‌دهد تا امروز حدود ۷۴ درصد از طرح‌های برق‌آبی و ۲۱ درصد از طرح‌های آبیاری گاپ اجرا شده‌اند. در کنار آن، طرحی دیگر به نام داپ نیز از سال ۱۹۹۸ در شرق ترکیه کلید خورده که رودخانه‌های ارس و کورا را هدف گرفته است. رودهایی که مستقیما بر شمال‌غرب ایران و کشورهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان تاثیر دارند.

 

   از خشک شدن دریاچه ارومیه   تا بیکاری در آذربایجان

سدسازی‌های ترکیه فقط جنوب غرب ایران را تهدید نمی‌کند. با سدهای داپ که روی رود ارس در حال ساخت است، امنیت آب شرب در آذربایجان شرقی و بهره‌وری سدهای ایرانی مانند خداآفرین به خطر افتاده‌اند. تاثیر منفی بر کشاورزی منطقه، افزایش بیکاری، مهاجرت روستاییان و حتی کاهش سرمایه‌گذاری در استان‌های شمال‌غرب، از دیگر پیامدهای این پروژه‌هاست.در نهایت همه این بحران‌ها، دست در دست هم داده‌اند تا یک تهدید جدی برای امنیت غذایی و زیستی ایران شکل بگیرد. همان آب‌هایی که می‌توانستند زمین‌ها را سیراب کنند، حالا در دل سدهای ترکیه محبوس شده‌اند.

 

 قانون چه می‌گوید؟  ترکیه  چه می‌کند؟

در قوانین بین‌المللی، آب رودخانه‌های مرزی، میراثی مشترک میان کشورهای بالادست و پایین‌دست به حساب می‌آید. اصل «عدم استفاده زیانبار» از محیط‌زیست، دولت‌ها را موظف می‌کند که از منابع طبیعی‌شان طوری استفاده نکنند که به دیگران آسیب بزنند. اما ترکیه در دهه‌های اخیر، به دکترین منسوخ «حاکمیت مطلق سرزمینی» تکیه کرده است. یعنی می‌گوید چون این رودها از خاک من سرچشمه می‌گیرند، هر کار بخواهم می‌کنم! این رویکرد در هیچ‌کدام از مراجع بین‌المللی پذیرفته نشده و با اصول حقوق بین‌الملل، از جمله کنوانسیون‌های آب ۱۹۹۷ سازمان ملل و ۲۰۰۴ برلین در تضاد است.

 

   فراموش‌شدگان پایین‌دست

شاید بد نباشد بدانیم که از ۲۳ میلیون نفری که در منطقه دجله و فرات زندگی می‌کنند، فقط ۳۱درصدشان در ترکیه هستند. بقیه، یعنی حدود ۷۰ درصد در عراق و سوریه‌اند. اما این مردم، عملا حق خود را از آب از دست داده‌اند. بسیاری از مناطق کشاورزی نابود شده، گونه‌های آبزی بومی از بین رفته‌اند و در برخی مناطق حتی امکان تامین آب آشامیدنی وجود ندارد. در ایران، تبعات خشک شدن هورالعظیم و کاهش ورودی رودهای مرزی، به بحران‌های شدید زیست‌محیطی و اجتماعی انجامیده است. بیکاری، مهاجرت، فقر و افزایش بیماری‌ها در مناطقی که روزی سرسبز و زنده بودند، حالا واقعیت تلخی است.

 

 چه می‌توان کرد؟

راه‌حل این بحران فقط دیپلماسی است. ایران، عراق و سوریه باید با فشارهای سیاسی و حقوقی در سطح بین‌الملل، ترکیه را وادار به رعایت حق‌آبه‌ها کنند. انعقاد معاهده چندجانبه در خصوص بهره‌برداری عادلانه از دجله و فرات، گام اول است. البته وضع سوریه و عراق بدتر از آن است که بتوانند به ترکیه فشار بیاورند. در کنار آن، آگاهی عمومی و مطالبه‌گری از سوی رسانه‌ها و نهادهای محیط‌زیستی، می‌تواند نقش مهمی ایفا کند. مردم باید بدانند این بحران فقط مربوط به مرزها یا سیاست نیست، بلکه پای جان میلیون‌ها نفر و سرنوشت زمین‌های کشاورزی، آب شرب و هوای سالم در میان است.

 

سایر اخباراجتماعیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۱۱۱۶۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر