پاسبانِ خلیجفارس | مردی از خطه جنوب فارس و سرزمین لار و گراش

درباره خلیجفارس پژوهیهای «احمد اقتداری» که اگر بود، اینروزها ١٠٠ ساله میشد
هفت صبح، حمیدرضا محمدی| تخصص و رویه احمد اقتداری در انتخاب موضوع خاص، سرزمین خود و اطراف آبهای خلیجفارس که مایه حیات قسمت عمده ایران است، ستودنی است.
محمدابراهیم باستانی پاریزی
اینروزها «احمد اقتداری» اگر بود، یکصدسالگیاش را جشن میگرفتیم. مردی از خطه جنوب فارس و سرزمین لار و گراش، از تبار فرهنگمداران و از خیل دانشیمردانی که در سرتاسر عمر جز به ایران نیندیشیدند. در دانشگاه تهران حقوق خوانده و وکیل بود، ریاست اداره فرهنگ لارستان (١٣٢٧ تا ١٣٢٩) و شهرداری لار (۱۹ اردیبهشت ۱۳۳۲ تا ۱۰ بهمن ١٣٣٣) را در کارنامه داشت، اما هرچه رفت و آمد و گفت و خواند و نوشت، همهاش برای مام وطن و از آن مهمتر، طنینانداز شدن نام بلند خلیجفارس بود. بههمیندلیل هم بود که در پاییز ١٣٨٧، کتابخانهاش را به مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی اهدا و دفتر مطالعات خلیجفارس بر آن نام نهاد.
سهسال پس از انتشار کتاب «خلیج فارس» در موسسه انتشارات فرانکلین، در ۴۴ سالگی سواحل خلیجفارس و دریای عمان را با روش و منشی پژوهشمحورانه و تحقیقنگرانه، با پای پیاده طی کرد و در کتابی با نام «آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیجفارس و دریای عمان» در انجمن آثار ملی به طبع رساند.
چهاردهه بعد، «خلیجفارس از دیرباز تاکنون؛ دریای پرماجرای ایرانی: یکصدسال کشمکش پس از پنجهزار سال جنگ و ستیز در گاهواره تمدن» را در موسسه انتشارات امیرکبیر و دست آخر، «گناه نابخشودنی؛ جدایی بحرین از ایران: رفراندوم دروغین» را در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی سامان داد که یکسال پس از درگذشتاش (١٣٩٩) نشر یافت.
خلیجفارسپژوهیهای او محدود و محصور به این نماند و چهار اثر از محمدعلیخان مینابی بندرعباسی ملقب و معروف به سدیدالسلطنه کبابی را تصحیح کرد؛ «سفرنامه»، «بندرعباس و خلیجفارس»، «تاریخ مسقط و عمان، بحرین و قطر و روابط آنها با ایران»، «سرزمینهای شمالی پیرامون خلیجفارس و دریای عمان در صدسال پیش» و «صید مروارید» و همچنین «آیینهای دریانوردی کهن در اقیانوس هند و خلیجفارس» اثر احمد بن ماجد، دریانورد و نقشهنگار اهل بندر کُنگ.
بر این همه فراوانفراوان ترجمه و یادداشت و مقاله و نامه و سخنرانی در راه ادای دِین به این پهنه آبی را باید علاوه کرد که تنها ذکر فهرست عناوین آثار او در اینباب از این مقال و مجال برون خواهد بود؛ ازجمله سخنرانی «زبانهای محلی و فولکلور خلیج فارس» در نخستین سمینار خلیجفارس به تاریخ مهر ١٣۴١ در باشگاه افسران و در حضور کسانی چون سعید نفیسی، سیدمحمدتقی مصطفوی، مسعود کیهان، سلطانعلی سلطانی شیخالاسلامی، سیدمحمد محیط طباطبایی که انتقاد تندش به رومن گیرشمن، باستانشناس و ایرانپژوه فرانسوی در «خلیج»نامیدنِ خلیجفارس، او را به عذرخواهی از دولت و ملت ایران واداشت، چنانکه ٢٩ خرداد ١٣٨٧ در نشست «خلیجفارس؛ گذشته، اکنون و آینده» بیان کرد؛
«من از شصتسال پیش، این بیانصافى و طمعورزى و کوردلى و گره دشمنی کور هزارلاى عربها با ایرانیان را کمابیش میدانستم و از آن روزگار که نوجوانى پرشور و شوق و امید بودم، سهلانگارى مسئولین فرهنگى و سیاسی مملکت را با نامه، ملاقات و گفتوگو به این خطر قریبالوقوع آگاه مىکردم.»جای او در این روزگار انتسابهای مجعول به نام شکوهمندِ «خلیجفارس» خالیست تا داد سخن دهد و از حقانیت آن به دفاع برخیزد.