گربههایی که از موش میترسند

کلاغها و سگهای شهری با مشکلات گوارشی و ضعف ایمنی روبهرو هستند
هفت صبح، لیلا مهداد| به شکارش زل زده اما جرأت نزدیک شدن، ندارد. شکار بیهیچ ابایی از شکارچی با قدمهای کوتاهش به این سو آن سو میرود. شکارچی یک قدم پیش میگذارد و دوباره پا پس میکشد. دقایقی بعد شکارچیها دو تا میشوند اما طعمه شکار راحت برای خودش جست و خیز میکند.
تعلل شکارچیها حوصله شکار را سر میبرد و به سمت آنها حملهور میشود تا کمی به ماجرا هیجان بدهد، شکارچیها پا به فرار میگذارند. ویدیویی چند دقیقهای از تقابل دو گربه با یک موش که واقعیت تلخی را به رخ تماشاگر میکشد؛ اینکه گربهها دیگر شکارچی موشها نیستند.
حذف شکار از حافظه ژنتیکی گربهها!
غذا دادن به حیوانات شهری مانند گربهها، سگها و کلاغها در تهران چرخه طبیعی حیاتشان را مختل میکند. متاسفانه گونههایی مانند گربههای ولگرد و کلاغها بهجای شکار به رژیم غذایی غنی از کربوهیدرات (نان، برنج) و پروتئینهای فرآوریشده (پسماند گوشت) روی آوردهاند و این یعنی اینکه نسلهای جوان این حیوانات هم فرصت یادگیری تکنیکهای شکار از والدینشان را از دست میدهند.
بهزاد نوربخشنیا، دامپزشک هم معتقد است اگرچه غذا دادن به حیوانات شهری با نیت انسانی انجام میشود، اما پیامدهای اکولوژیک گستردهای دارد. این دامپزشک به «هفتصبح» میگوید: «وابستگی حیوانات به غذای دستی، غریزه شکار را در گونههایی مانند گربهها کاهش میدهد، بنابراین ما شاهد چاقی مفرط و بیمیلی آنها به شکار موش هستیم، بنابراین همین مسئله سبب شده تعادل زنجیره غذایی برهم بخورد.» البته مطالعات روی گربههای شهری هم نشان میدهد نسلهای متوالی تغذیه دستی سبب شده گربهها تا 65درصد توانایی شکار موشها را از دست بدهند، درواقع این رویه موجب حذف این رفتار از حافظه ژنتیکی آنها شده است.
عادتی اشتباه و اختلال اکوسیستمی بیشمار!
برخی از مطالعات نشان از این دارند که غذا دادن به حیوانات سبب شده الگوی مهاجرت در میان برخی از گونهها تغییر پیدا کند. به عنوان نمونه کبوترهای چاهی که پیش از این مهاجرت فصلی داشتند، به دلیل دسترسی دائمی به غذا در شهرها ساکن شدهاند. درواقع دادههای ماهوارهای کاهش 40درصدی مسافت مهاجرت را ثبت کردهاند. یک دسته از تحقیقات هم بر این مسئله تاکید دارند که جمعیتهای حیوانات تغذیهشده دارای تنوع ژنی کمتری هستند.
به عنوان نمونه بررسیها روی سنجابهای پارک لاله، کاهش 25درصدی تنوع آللی- تنوع ژنی- را نشان میدهد. مطالعاتی روی سگهای پارک جمشیدیه هم نشان میدهد این جمعیت با کاهش 30درصدی آنزیمهای گوارشی پروتئین روبهرو هستند. درواقع غذا گرفتن از دست انسانها متابولیسم آنها را تحتتاثیر قرار داده است. گربههای برج میلاد هم با افزایش 4برابری زادآوری دست به گریباناند.
کلاغهای میدان انقلاب هم با ضعف سیستم ایمنی درگیر شدهاند. نتایجی که نشان میدهند، شهروندان ناخواسته و با نیتهای خیرخواهانه با این حیوانات سر دشمنی دارند. هرچند نوربخشنیا معتقد است این اختلال اکوسیستمی تنها به حیوانات شهری محدود نمیشود و بیشک سلامت شهروندان هم به خطر میافتد. او خطر اصلی را انتقال بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان میداند و میگوید: «توکسوپلاسموز و هاری دو نمونه بارزند. یک گربه ناقل هاری میتواند حتی با یک خراش کوچک، جان کودکانی را که با آن بازی میکنند، تهدید کند.»
نتایج جالب یک تحقیق
غذا دادن به حیوانات شهری به ظاهر مهربانانه است، در حالی که در واقعیت موجب تخریب سیستماتیک سازوکارهای تکاملی این حیوانات میشود که طی میلیونها سال شکل گرفته است. براساس نظر کارشناسان این مداخله نه تنها تعادل اکولوژیک را برهم میزند، بلکه این موجودات را به موجوداتی وابسته و ناکارآمد تبدیل میکند.
بهعنوان نمونه شکار در میان گربههای شهری طی سه نسل 72درصد کاهش داشته یا روباههای شهری 45درصد کمتر از تولههایشان مراقبت میکنند. هرچند مطالعات میدانی نشان میدهد مادران کلاغ در پارک جمشیدیه تهران، جوجهها را پس از 14روز رها میکنند، در حالی که در طبیعت این پروسه 35روزه است. این در حالی است که برخی همچنان معتقدند غذا دادن به حیوانات حمایت از آنهاست.
محبت یا ویرانی ژنتیک، رفتار و بقای نسلهای آینده حیوانات
اگرچه نوربخشنیا بر این باور است این نگرش دوگانگی دارد. این دامپزشک عنوان میکند: «حامیان حیوانات، غذا دادن را نوعی کمک میدانند، اما اغلب جامعه میدانند این کار هم بر حیوانات و هم بر انسانها اثر منفی میگذارد. گربهها ذاتاً شکارچی هستند و دخالت در غرایزشان، هرم طبیعت را ویران میکند.»
او معتقد است تغذیه نامناسب میتواند بر نسل آینده این حیوانات تأثیر بگذارد. این دامپزشک بیان میکند: «تغذیه نامناسب توسط انسانها نه تنها بر حیوانات کنونی، بلکه بر ژنتیک، رفتار و بقای نسلهای آینده تأثیرات ویرانگری دارد. برخی از غذاهایی که به حیوانات داده میشود حاوی سالمونلاست که عامل مسمومیت و کمبود کلسیم در این حیوانات میشوند.»
دخالت نابجا و چرخه بیماری و انقراض گونهها
نوربخشنیا ادامه میدهد:«به عنوان نمونه گربه باردارِ دچار سوءتغذیه، ممکن است فرزندانی با فلجی یا مشکلات حرکتی به دنیا بیاورد.» این دامپزشک میگوید: «برای مدیریت این بحران نیاز داریم از غذاهای استاندارد مخصوص هرگونه استفاده کنیم.» او ادامه میدهد: «شهرداری باید ایستگاههای تغذیه کنترلشده ایجاد کند، البته آموزش شهروندان درباره خطرات غذا دادن غیراصولی باید در اولویت باشد.» نوربخشنیا اظهار میکند:«طبیعت، سیستم خودتنظیمگری دارد. با دخالت نابجا، نهتنها به حیوانات کمک نمیکنیم، بلکه چرخهای از بیماری و انقراض گونهها را کلید میزنیم.»
مدیریت هوشمندانه میان ترحم انسانی و تعادل اکولوژیک
گزارش 2025 فدراسیون بینالمللی حقوق حیوانات (IFAW) نشان میدهد رویکرد «تغذیه آگاهانه + کنترل جمعیت + آموزش همگانی» توانسته در 15 کلانشهر جهان نرخ مرگومیر حیوانات خیابانی را 40درصد کاهش دهد. در ایران هم پروژه پایلوت «شیراز؛ شهر دوستدار حیوانات» اجرایی شد. این پروژه با هدایت شهرداری شیراز و مشارکت 12 نهاد مردمنهاد حیوانحامی، به عنوان الگویی پیشرو در خاورمیانه شناخته شد.
درخصوص نتایج این پروژه باید گفت شاهد کاهش 35درصدی جمعیت سگهای خیابانی از 9هزار و 200 به 6هزار قلاده طی 2سال بودیم. بنابر گفتههای مریم یاران، فعال و دوستدار حیوانات و محیطزیست، حیوانات شهری حق حیات دارند و غذا دادن به آنها مسئولیت اخلاقی است. یاران معتقد است انسان با شهرسازیهای بیرویه محل زیست حیوانات را تصرف کرده، بنابراین موجوداتی که شکار حیوانات شهری میشدند کوچ کردهاند.
او به «هفتصبح» میگوید: «ما زیستگاه طبیعی این حیوانات را خراب کردیم.» این فعال و دوستدار حیوانات و محیطزیست ادامه میدهد:«حیوانات شهری هم نیازمند بقا هستند، بنابراین کمک به حیوانات بیپناه تکلیف انسانی است.» یاران اظهار میکند:«بحث غذا دادن به حیوانات نیازمند تفکیک بین موقعیتهای اضطراری (مانند نجات حیوان زخمی) و روالهای روزمره است.» او بر این باور است با مدیریت هوشمندانه میتوان میان ترحم انسانی و تعادل اکولوژیک هماهنگی ایجاد کرد.
تغذیه باید همراه با برنامههای استریل ization و بازپروری باشد
مریم یاران در پاسخ به این انتقاد که غذا دادن به حیوانات سبب میشود آنها به انسانها وابسته شوند، میگوید: «تغذیه باید همراه با برنامههای استریل ization و بازپروری باشد.» یاران در باب ایجاد اختلال در زنجیره غذایی هم بیان میکند:«این عمل فقط برای گونههای آسیبدیده از فعالیتهای انسانی ضروری است.»
این فعال و دوستدار حیوانات و محیطزیست عنوان میکند:«غذا دادن به حیوانات شهری باید اصولی باشد. به عنوان نمونه سگهای بیخانمان روزانه به 55-70 کیلوکالری غذا نیاز دارد. در غذا دادن به سگهای بیخانمان باید از غذاهای حاوی سیر و پیاز پرهیز شود.» او ادامه میدهد:«گربههای شهری هم نیازمند 40-50 کیلوکالری هستند. به این حیوانات نباید شیر گاو داده شود. پرندگان مهاجر هم نیاز به دانههای غنیشده دارند. نکته قابل تامل اینکه باید از دادن نانهای کپکزده جدا خودداری شود.»