کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۸۸۱۰۷
تاریخ خبر:
نگاهی به شهرهای ایران که بدون امکانات فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و فضاهای عمومی ساخته می‌شوند

به خوابگاه‌های صد هزار نفری خوش آمدید

به خوابگاه‌های صد هزار نفری خوش آمدید

‌توسعه شهری را به ساختن چهاردیواری تقلیل دادیم در حالی که شهرسازی فقط مسئله اسکان نیست

هفت صبح، راضیه زرگری| تا سال ۱۴۰۰، تعداد شهرهای جدید در ایران به حدود ۳۰ شهر رسیده است. شهرهایی که با هدف کنترل رشد بی‌رویه کلا‌نشهرها و تامین مسکن برای جمعیت مهاجر ایجاد شده‌اند. بر اساس آمارهای موجود، تا پایان سال ۱۳۹۹، جمعیت شهرهای جدید ایران به بیش از ۱.۱ میلیون نفر رسیده است. از میان این شهرها، هفت شهر جمعیتی بیش از ۱۰۰ هزار نفر دارند، که شامل پرند، اندیشه، صدرا، پردیس، بهارستان و چند شهر دیگر می‌شوند .

 

شهرهای جدید ایران با چالش‌های متعددی مواجه هستند؛ از نبود هویت شهری مشخص و کمبود زیرساخت‌های خدماتی تا وابستگی به کلانشهرهای مجاور و توسعه کالبدی بدون مشارکت اجتماعی. شهرهای جدید فاقد تاریخچه، فرهنگ و ساختار اجتماعی منسجم هستند که همین باعث ایجاد احساس بی‌هویتی در میان ساکنان این شهرها شده است. ساکنان شهرهای جدید افرادی با خاستگاه‌های اجتماعی، باورها و ارزش‌های فرهنگی متفاوت هستند که هر کدام از یک جایی آمده‌اند و به دلایلی شهرهای جدید را به عنوان خانه انتخاب کردند.

 

این گردهمایی اما به معنای شکل‌گیری یک اجتماع یا یک محله با هویت و اصالت نیست. آنها احساس تعلقی به جایی که در آن زندگی می‌کنند، ندارند و نمی‌توان در جایی که در آن احساس غریبگی می‌کنند، انتظار مشارکت اجتماعی از آنها داشت. نبود ساختار هویتی منسجم مهمترین چالش اجتماعی شهرهای جدید است. در کنار آن، نارسایی در ارائه خدمات عمومی مانند آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل و امکانات فرهنگی، کیفیت زندگی در این شهرها را در سطح پایین نگه داشته به طوری که ساکنان این شهرها به شدت به خدمات شهرهای بزرگ اطراف وابسته هستند.

 

‌تقلیل توسعه شهری به ساختن چهاردیواری 

«مشکل شهرهای جدید مسئله راه و دسترسی است. اگر پروژه شهرهای جدید شکست خورد و موفق نشدند بحث جمعیت پذیری که برای این شهرها پیش‌بینی شده بود، محقق کنند، به نظر می‌رسد مهمترین موضوع، مسئله دسترسی است. مشکلی که الان هم وجود دارد.»  حسین ایمانی جاجرمی، جامعه شناس شهری این توضیحات را به هفت صبح می‌دهد و می‌گوید: «ما مسئله توسعه شهری را به ساختن چهاردیواری تقلیل دادیم در حالی که دقت نمی‌کنیم که شهرسازی فقط مسئله اسکان نیست؛ راه، دسترسی به امکانات و زیرساخت می‌خواهد. اگر جایی شهر شده یک دوره طولانی را طی کرده است. تهران را در نظر بگیریم که 450 سال قدمت دارد. یک زمین خالی یک شبه شهر نمی‌شود.‌»

 

این جامعه‌شناس و استاد علوم اجتماعی معتقد است بخشی از مشکل به بلندپروازی و ندیدن واقعیت و بی‌توجهی به منابع و امکانات و زیرساخت‌های مورد نیاز برمی‌گردد؛ شرکت‌های عمرانی پیمانکار شهرهای جدید به دولت گفتند ما پول نمی‌خواهیم، به ما زمین بدهید و ما ساخت شهرهای جدید را کلید می‌زنیم. دولت هم زمین‌هایی که ارزشی نداشتند به سازندگان داد. البته «صدرا» و «پردیس» استثنا هستند ولی عموما شهرهای جدید در جاهای دور از شهر و بدون امکانات مکان‌یابی شدند و با توجه به کمبود منابعی که داریم، معلوم است سال‌ها طول می‌کشد تا این شهرها بتوانند رنگ عمران و آبادی را ببینند.»

 

توسعه شهرهای جدید پاره پاره است

ایمانی جاجرمی درباره مسئله اجتماعی این شهرها به هفت صبح می‌گوید:« اصولا درباره زیرساخت‌های اجتماعی به عنوان یک ضرورت توسعه شهری فکری نشده است؛ مثلا شهر همان طور که پیاده رو می‌خواهد، پارک، زمین بازی کودک و سرای محله هم می‌خواهد. با این حال توسعه شهرهای جدید پاره پاره است؛ هر قسمت از شهر با قسمت دیگر چند کیلومتر فاصله دارد و همین باعث ایجاد یک انزوای عجیب بین ساکنان این شهرها شده است به خصوص برای زنان و عموما در ابتدای شکل‌گیری این شهرها. زنان شهرهای جدید چون دسترسی به مراکز خرید و فرصت‌های اقتصادی از آنها گرفته شده بود و در همسایگی هم کسی را نمی‌شناختند، طبیعی است احساس غربت و انزوا کنند.»

 

تله جمعیتی در شهرهای جدید 

این جامعه‌شناس شهری با بیان اینکه هدف‌گذاری برای شهرها عموما باید به عنوان تله جمعیتی عمل می‌کرد، تاکید می‌کند:« تله جمعیتی یعنی جریان مهاجری که به سمت تهران، مشهد یا تبریز  را که شهرهای جدید در اطرافشان ساخته شده، در حاشیه شهرها سکونت دهد. منتها در این مسیر دقت نکردند به اینکه اصلی‌ترین مسئله مهاجرت به شهرهای بزرگ، دسترسی به خدمات و اشتغال است. در حالی که برای شهرهای جدید زیرساختی برای اشتغال تعریف نشده بود.

 

البته در دهه اخیر به‌واسطه مشکلات اقتصادی و گرانی مسکن، بخشی از جمعیت شهرهای بزرگ هم مجبور شدند به شهرهای جدید بروند که نوعی مهاجرت اجباری و ناگزیر تلقی می‌شود. به طور کلی  باید توجه داشت که در ابتدای راه هدف‌گذاری بد نبود؛ پردیس قرار بود شهری دانشگاهی با کیفیت خانه‌های ویلایی برای متخصصین و دانشگاهیان باشد اما در دولت احمدی‌نژاد، مسکن مهر را هم به شهرهای جدید تحمیل کردند و سازندگان شهرهای جدید با فشارهای سیاسی مجبور شدند بپذیرند و  بافتی  شکل گرفت که پیش‌بینی نشده بود.»

 

به گفته این استاد علوم اجتماعی، یک بررسی نشان داد شکل‌گیری شهرهای جدید، باعث تشدید مهاجرت روستایی به شهری شده است. یعنی مسکنی که قرار بود در اختیار شهرنشینان که دچار معضل مسکن هستند قرار بگیرد، نصیب روستاییانی شد که دنبال مهاجرت و مسکن ارزان بودند. همین باعث شد گروه‌های اجتماعی متفاوتی در این شهرها ساکن شوند و درباره ادغام اجتماعی این‌ها فکری نشده است. 

 

خوشبختانه اینجا ایران است و تفاوت‌های فرهنگی باعث تنش‌های قومی نمی‌شود

با این حال ایمانی جاجرمی به این تنوع فرهنگی بد بین نیست:«خوشبختانه اینجا ایران است و تنش‌های قومی نداریم ولی مثلا اگر بحث شوراهای شهر مطرح باشد و یک گروه قومی شورای شهر را بگیرد، منافع را به نفع خود مصادره می‌کند و ممکن است مشکل‌ساز شود و  باید برای ادغام و همبستگی اجتماعی شهرهای جدید فکری جدی شود.  وی خاطرنشان می‌کند:«متاسفانه چند سالی است که در امر اجتماعی شهرهای جدید و حتی شهرهای قدیمی هم غفلت شده؛ با اینکه در شرکت عمرانی توسعه شهرهای جدید، دفتر توسعه اجتماعی تاسیس شده ولی در حال حاضر سیاستی در امر توسعه شهری دیده نمی‌شود.

 

اقدامات بیشتر واکنشی است. اگر اعتراضی صورت بگیرد، کاری هم انجام می‌شود.اما به طور کلی برنامه مشخصی در توسعه شهری نداریم. وقتی در گفتارها آشفتگی وجود دارد یعنی سند بالادستی وجود ندارد یا اینکه خوب تدوین نشده است و به آن توجهی نمی‌شود. این مشکل نه تنها برای شهرهای جدید بلکه برای مسئله اسکان در کل پهنه کشور هم وجود دارد.»  به گفته ایمانی جاجرمی، موفقیت شهرهای جدید، به اقدامات اجتماعی برای ایجاد همبستگی و اشتراکات فرهنگی نیاز دارد. همچنین فرصت‌های شغلی واقعی باید در شهرهای جدید ایجاد شود تا بتوان این شهرها را به مکان‌های زندگی پایدار نزدیک کرد.

 

یک فرضیه جالب

«حسین حاتمی‌نژاد» استاد گروه جغرافیای انسانی دانشگاه تهران معتقد است مکان‌یابی شهرهای جدید به صورت علمی صورت نگرفته و به علاوه نبود فرصت‌های شغلی در این شهرها، عملا شهرهای جدید را تبدیل به خوابگاه برای مردمی کرده که کارشان همچنان در کلانشهرها است. به گفته این استاد جغرافیای انسانی، مطالعات در این حوزه این نکته را یادآوری می‌کند که برای ساخت شهر جدید باید کل یک پهنه جغرافیایی را مدنظر قرار دهیم که شامل انواع آبادی‌ها، از یک دهک تا کلانشهرها و مادرشهرها است و باید دورنمایی از رشد و ارتقای کیفیت زندگی را در آنها متصور شویم و در کنارش امتیازات و جاذبه‌هایی را در این شهرهای جدید ایجاد کنیم تا موجب جذب جمعیت به سمت آن‌ها شود؛

 

«اگر به من گفته شود که در مکان‌های جدید شهرهای جدید بسازم، این کار را انجام نمی‌دهم، بلکه مناطقی را انتخاب می‌کنم که طی صدها و حتی شاید چند هزار سال قبل، دارای پتانسیل‌های طبیعی مناسب بوده‌اند و منبع آب کافی دارند، دارای شیب مناسب هستند و آب و هوای خوبی دارند و دور از گسل‌های زلزله قرار دارند. باید همان کاری را که اجدادمان انجام می‌دادند، انجام دهیم و با استفاده از مطالعات جامع، این مناطق را شناسایی کنیم و آبادی‌هایی با تاریخچه و ریشه در تاریخ را آباد کنیم که مقتضیات آنها نیز اجازه این کار را دهد.»

 

با این حال ایمانی جاجرمی معتقد است این نظر واقع‌بینانه نیست:« بدون مطالعه نمی‌توان در مکان‌هایی که در دهه‌های پیش مستعد برای شهرسازی بوده، بارگذاری جمعیتی و زیرساختی انجام داد. ممکن است مناطق روستایی و شهرهای خاصی داشته باشیم که جمعیت خود را به واسطه مهاجرت از دست داده باشند ولی نمی‌توانند به عنوان شهرهای جدید دوباره آباد شوند؛ شهرهای جدید به نوعی مکمل‌کلانشهرها هستند، شهرهایی که نزدیک کلانشهرها ساخته می‌شوند که مسائل جمعیتی آنها را حل کنند.»  

 

از پرندِ مهرطلب تا هشتگردِ خوش خیال

کتاب تهران و شهرهای جدیدش، یکی از سلسله خوانش‌های شهرهای جدید ایران بر اساس مطالعات جامعه‌شناسی شهری است که سال 99 منتشر شده است؛ کتاب به تحلیل و واکاوی سیاست‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و پیامدهای احداث شهرهای جدید پیرامون تهران(مثل پردیس، پرند، اندیشه و هشتگرد) می‌پردازد. در این کتاب به نبود هویت شهری در این شهرها اشاره شده و توضیح داده که این شهرها فاقد گذشته و تجربه اجتماعی‌اند و هویت اجتماعی در آ‌نها شکل نگرفته. به همین نسبت جای امکانات فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و فضاهای عمومی هم در این شهرها به شدت خالی است. گروه نویسندگان این کتاب معتقدند شهرهای جدید تهران عملا  خوابگاه‌هایی برای شاغلان در تهران هستند. نمادهای جالبی برای شهرهای جدید حاشیه پایتخت انتخاب شده است که پردیس را کودک زرنگی شناخته که خود را به تهران نزدیک می‌کند. پرند، مهرطلب و وابسته به تصمیمات پایتخت است و هشتگرد را کودک خوش‌خیال منتظر توجه مادرشهر. در این میان اندیشه، کنجکاو و مقلد است که سعی می‌کند جای پای تهران بگذارد.

 

هشدار درباره سرمایه اجتماعی محدودکننده در شهرهای جدید

کتاب در نگاه اجتماعی مبتنی بر هویت شهری شهرهای جدید، بر لزوم ایجاد و تقویت زیرساخت‌های اجتماعی مثل فضاهای عمومی، مدارس محلی، سراهای محله و شبکه‌های ارتباطی که هویت و حس تعلق را ایجاد کنند، تاکید کرده و همچنین نسبت به «سرمایه اجتماعی محدودکننده» و ضرورت پرورش حس همبستگی و مشارکت محله‌ای هشدار داده است. در توضیح ساده‌تر وقتی می‌گوییم سرمایه اجتماعی «محدودکننده»، منظور این است که آدم‌ها فقط با گروه خاص خودشان (مثلاً فقط هم‌زبان‌ها، هم‌قومی‌ها یا هم‌محله‌ای‌های خودشان) رابطه دارند و نسبت به بقیه جامعه بی‌اعتمادند یا ارتباطی با دیگر گروه‌های جامعه نمی‌گیرند.

 

این دقیقا اتفاقی است که در شهرهای جدید افتاده است؛ مردم از جاهای مختلف برای سکونت به این شهرها آمدند و شبکه اجتماعی ثابتی ندارند و همین باعث می‌شود که حس «غریبگی» و «بی‌تعلقی» در آنها تقویت شود. بر همین اساس مفهوم سرمایه اجتماعی در شهرهای جدید در گروه‌های بسته و کوچک تعریف می‌شود و محدود کننده به حساب می‌آید. کتاب در نهایت به راهکارهایی هم اشاره می‌کند که تصمیم گیرندگان در حوزه توسعه شهرهای جدید باید به آن توجه کنند؛ از بازاندیشی در سیاست‌های توسعه شهری تا توجه به مشارکت مردم در توسعه طراحی شهرها نه فقط از نظر کالبدی، بلکه از نظر اجتماعی و فرهنگی.

کدخبر: ۵۸۸۱۰۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر