کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۸۷۹۵۵
تاریخ خبر:

ژستی بر‌تن خاک | تأملی بر نیکوکاریِ نمایشی در عصر اینستاگرام

ژستی بر‌تن خاک | تأملی بر نیکوکاریِ نمایشی در عصر اینستاگرام

آیا ما واقعا آمده‌ایم تا پل بسازیم یا آمده‌ایم تا این فاصله را بیشتر نمایان کنیم؟

هفت صبح، آزاده ابوطالبی| در انتهای جاده‌های بی‌نام، آنجا که باد بوی خاک سوخته و نان خشک می‌دهد، گاه نورافکن‌های کوچکی ظاهر می‌شود. گوشی‌های هوشمند، رینگ‌لایت‌های قابل حمل و فیلترهای زیبایی، سعی می‌کنند بر زخم‌های عمیق و کهنه‌‌ یک جامعه پلاســتر نقره‌ای بچسبانند.

 

کاروان اینفلوئنسرها و بلاگرهایی که با لباس‌های برند، آرایش‌های اغراق‌آمیز و لنزهایی که جز خودشان چیز دیگری نمی‌بینند، راهی مناطق محروم می‌شوند. کودکانی که تا دیروز، شاید حتی اسمی نداشتند در صفحات دنیای مجازی، حالا نام‌شان هشتگ شده است؛ بخشی از پروژه‌های مهربانیِ رسانه‌ای. ظاهر ماجرا ساده و خیرخواهانه به نظر می‌رسد: کمک به کودکان، ساخت مدرسه، توزیع غذا. اما پرسش اینجاست: نیت اصلی کجاست؟ آیا این اعمال، فارغ از فلاش دوربین و پست اینستاگرامی، همچنان ادامه می‌یافت؟

 

در فلسفه‌‌ اخلاق، نیکی زمانی نیک است که برای خودش انجام شود، نه برای نفعی بیرونی. کانت می‌گوید ‌ کنش اخلاقی، تنها زمانی اخلاقی است که «بدون هیچ غرضی» انجام شود؛ نه برای شهرت، نه برای ستایش.اما در دنیای امروز، جایی که «بودن» در معرض دید، از «بودن» واقعی مهم‌تر شده، کمک به محرومان نیز تبدیل به یک محصول شده است؛ محصولی با قابلیت اشتراک، پسند و تحسین. بچه‌هایی که در کوره‌پزخانه‌های حاشیه‌‌ شهر زندگی می‌کنند، با دنیایی مواجه می‌شوند که هیچ شباهتی به جهان خودشان ندارد. کفش‌های براق، ساعت‌های میلیونی و استایل‌های فانتزی، همچون آینه‌ای تحقیرکننده، شکاف عمیقی میان «آنان» و «ما» حفر می‌کند.

 

آیا ما واقعا آمده‌ایم تا پل بسازیم یا آمده‌ایم تا این فاصله را بیشتر نمایان کنیم؟ در چنین نمایش‌هایی، نیکوکاری به ابزاری برای خودنمایی بدل شده است. می‌توان پرسید: وقتی نیکوکاری برای چشم دوربین‌ها انجام می‌شود، آیا دیگر نیکوکاری است؟ یا چیزی شبیه «خودبرتر‌بینی» در پوشش مهربانی؟

 

افلاطون در «جمهور» خود می‌گوید ‌ حقیقت را باید در تاریکی جست، نه زیر نور فریبنده‌‌ چراغ‌ها. و حقیقت کمک به انسان‌های محروم نیز در سکوت متولد می‌شود، در آن لحظه‌‌ نامستند و بی‌دوربین که دستی خالی، دستی دیگر را می‌گیرد. اینجا، مهربانی، نه نمایش است، نه معامله؛ آینه‌ای است که انسان در آن، حقیقت خویش را بازمی‌شناسد.

 

کمک به مناطق محروم، اگر خالص باشد، باید با احترام به فرهنگ و ارزش‌های بومی آن مناطق انجام شود. ورود ناگهانی تصویرهای لوکس به این فضاها، مانند پرتاب یک تکه شیشه‌‌ براق به میان شن و خاک است؛ می‌درخشد، اما می‌بُرد. روح‌ها را زخمی می‌کند، امید را به سخره می‌گیرد و در نهایت، بر زخم‌های فقر، زخم دیگری می‌افزاید: زخمِ «نداشتنِ شبیه آنها بودن». نیکوکاری حقیقی، نه در تعداد لایک‌ها‌ که در عمق نگاه کودکی ثبت می‌شود که حس می‌کند دیده شده، بدون آنکه به کالا یا ابزارِ تبلیغاتی تبدیل شده باشد.

 

در جهانی که همه چیز به محتوا تبدیل شده، حتی مهربانی، شاید نیاز داریم گاهی دوربین‌ها را خاموش کنیم، لباس‌های رسمی‌مان را کنار بگذاریم و با دستی خالی و دلی پر از احترام، پا به زمین فراموش‌شده بگذاریم.باید بیاموزیم که کمک کردن، یعنی گوش دادن؛ یعنی سکوت در برابر رنجی که در زبان نمی‌گنجد.
 

باید بفهمیم که مهر واقعی، یعنی از خود گذشتن، نه خود را برجسته کردن. و شاید، در روزگاری که نیکوکاری هم به رقابت لایک و کامنت آلوده شده، بزرگ‌ترین مهربانی همین باشد: بودن، بدون نمایش؛ کمک کردن، بدون فریاد.

 

کدخبر: ۵۸۷۹۵۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر