سرنوشت زنان در جهانی بیرحم

داستان ندیمه دیگر از تخیل دور شده و شباهت زیادی به واقعیت پیدا کرده است
هفت صبح، یاسمن طاهریان| تقریبا یادمان رفته بود که الیزابت ماس میتواند لبخند بزند. بازیگر زن نقش اول «داستان ندیمه» که در نقش جون آزبورن حالا در ششمین و آخرین فصل از این سریال بازی میکند، در اکثر مواقع مقابل دوربین چهرهای مضطرب و نگران از خود نشان داده است. او یکی از «ندیمههایی» است که در جهان این سریال که در آن رژیم تئوکراتهای سرکوبگر بهنام گیلیاد حکومت آمریکا را بهدست گرفتهاند، زندانیشده، طبق مراسمی آئینی مورد تجاوز قرار میگیرد و مجبور به وضع حمل است.
ابروهای ماس در التماسهای وحشتزده خود مقابل کارگزاران گیلیاد برای طلب بخشش، رازداری و کمک به او برای فرار از گیلیاد در هم میروند. دهان او هنگامی که با مجازاتهای ابداعی و وحشیانه مثل قطع عضو زنان، کور کردن، سوزاندن، به غل و زنجیر بسته شدن، شلاق خوردن، عقیم شدن، غرق شدن، آویزان شدن و پرتاب از پشتبامها روبهرو میشود، از ترس و خشم بههم میپیچد. فک او از خستگی ناشی از شوک تماشای دستگیری، شکنجه و کشته شدن همراهان خود به لرزه میافتد.
جون آزبورن در فصلهای بعدی در نهایت از گیلیاد فرار میکند و به رهبر شورشیانی تبدیل میشود که بهدنبال براندازی رژیماند. مویرا دونگان در نیویورکر مینویسد، چهره الیزابت ماس حالا نشاندهنده عزم راسخ افسار گسیخته، ابروهای صاف، نگاه نافذ و فک مصمم اوست.
نگرانی زنان از آینده ترامپیستی
«داستان ندیمه»، چه خوب چه بد، سال 2017 و در عصر سیاسی خاصی پخش شد و از این زمانبندی مزیتهایی را برد: فصل اول درست 5 ماه پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در دور اول ریاستجمهوریاش پخش شد و آنچیزی را نمایندگی میکرد که آمریکاییهای لیبرال و بهویژه زنان لیبرال از آینده ترامپیستی نگران بودند. زنان در جنبشهای اعتراضی علیه ترامپ لباسهای ندیمههای سریال شامل شنلهای بلند قرمز و کلاههای لبهپهن سفید که به نمادی از نارضایتی سیاسی تبدیل شده بود، بهتن میکردند.
فصل اول در طول 10 قسمت از تمام محتوای رمان مارگاریت آتوود، نویسنده کانادایی در سال 1985 استفاده کرد اما این سریال بارها و بارها تمدید شد. تقریبا یک دهه پس از فصل اول، «داستان ندیمه» همچنان خشونت منحصر به خود را حفظ کرده اما نظریههای روایی اولیه خود را کنار گذاشته است.
کاراکترها همواره تصمیماتی میگیرند که با ارزشها و انگیزههای آنها همسو نیست و به روابط (ومکانهایی) برمیگردند که تمام پتانسیل خود را در آنها مصرف کردهاند. همانند فصل اول روایت اصلی داستان حول جاذبه و کشش جون به نیک، رانندهای که در گیلیاد به سمت فرمانده ارتقا پیدا میکند با بازی مکس مینگلا، شخصیتی کمحرف و گنگ میچرخد که ظاهرا قادر به القای تمام فداکاریهای خودویرانگری که داستان از او میخواهد، نیست.
دونگان مینویسد بزرگترین مشکل نویسندگان پیدا کردن بهانههایی برای بازگرداندن کاراکتر الیزابت ماس به گیلیاد پس از فرار به کاناداست. در فصلهای اول، جون در زمانهایی که فرصتی پیش میآمد بهطورمرتب از ترک گیلیاد امتناع میکرد اما در نهایت در فصل 4 به کانادا فرار میکند و نویسندگان به دنبال راههای جدیدی برای بازگرداندن او بودند. با آغاز فصل 6، افزایش احساسات ضدپناهجویان و حمایت از گیلیاد در تورنتو، خانه جدید جون، او را مجبور میکند با دخترش که در فصل دوم او را بهدنیا آورد به یک کمپ پناهجویان آمریکایی در آلاسکا برود (در این سریال، آلاسکا و هاوایی تنها ایالتهایی از آمریکای پیشیناند که گیلیاد آنها را تصرف نکرده است.) در نهایت جون برای کمک به دوست صمیمی خود در گیلیاد و همسرش که برای راهاندازی عملیاتی شورشی در داخل تلاش میکنند، میپیوندد و دوباره خود را در همان شنل قرمز منحوس میبیند.
مابهازای سریال در دنیای امروز
آتوود که کتاب خود را در سالهای ریاستجمهوری رونالد ریگان نوشته، اقتدارگرایی از نوع اقدامات سرکوبگرایانه مسیحی را به تصویر میکشد. با این حال سادیسم جهان خیالی این سریال باعث میشود موارد مشابهی را در دنیای امروز خود پیدا کنیم. یالین چانگ، تهیهکننده کنونی این سریال در گفتوگو با واشنگتنپست از مشاوره با روانشناسان و سازمان ملل برای خلق صحنهای در فصل دوم میگوید در آن جون اجازه دارد بهطور مخفیانه به مدت 10 دقیقه با هانا، دخترش که ربوده شده بود، دیدار کند. واشنگتن پست نوشت: «یک هفته بعد، ترامپ سیاست جداسازی خانوادهها در مرز را اعلام کرد.»
چه بلایی برسر مقاومت آمده؟
حالا که میشود از دور به این سریال نگاه کرد، دیگر اثری از محکومیت هرج و مرج در آن دیده نمیشود. بسیاری از مشخصههای جهان «داستان ندیمه» که زمانی هشداردهنده بود حالا به رئالیسم بیمبالغه تبدیل شده. دموکراسی در دوران ریاستجمهور دونالد ترامپ فرسوده شده است.
حق سقط جنین قانونی با نام «رو علیه وید» واقعا لغو شده است. زنستیزی آشکار و سادیسمی به برتری فرهنگی تبدیل شده که جیدی ونس معاون رئیسجمهور آمریکا نیز نظریات اینفلوئنسرهای زنستیز مانند اندرو تیت را که تجاوز به زنان را بهمثابه چیرگی مردانه میداند، بازتاب میدهد و زنانی را که فرزند نمیآورند را گربهبازان بیبچه خطاب میکند.
در روزهای اول دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، انبوهی از گزارشها و تفسیرها به فقدان جنبشهای اعتراضی بزرگ و محو شدن نیروهای ضدترامپ اشاره کردند. چه بلایی برسر مقاومت آمده؟ «داستان ندیمه» سرنخی را ارائه میدهد: طرفداران آن از سوی حملات متحدان درمانده شدهاند.
افرادی که نتوانستند با قدرت و خصومت دشمن خود کنار بیایند و در نهایت بیش از حد فرمانبردار با رفتارهای مسالمتآمیز شدهاند که از ترس از دست دادن محبوبیت خود با ریشههای رادیکال جنبش خود بیگانه شدهاند. معترضانی که باقی ماندهاند نمیتوانند تلاشی جدی برای شکست ترامپیسم را آغاز کنند چون همانند سریال دیگر نمیدانند به چهچیزی اعتقاد دارند.