سوژه کاربران در فضای مجازی | عزای عمومی برای امتحانات
فصل امتحانات است و دانشجویان بیش از پیش زانوی غم بغل گرفتهاند
فصل امتحانات است و دانشجویان بیش از پیش زانوی غم بغل گرفتهاند.
هدیه: نمیدونم. اینطوریه که به بهونه درس خوندن هیچ کاری نمیکنم و بعد درس هم نمیخونم.
ستی: گوشیرو بذار کنار و درسترو بخون. کسی دوستت نداره.
بهرام آبتین: به سالن امتحان میروم شاید کسی در آنجا مراقبم باشد.
یکی از خود شما: درسته که چاقم، بدهکارم، از خانوادهم دورم، نمیدونم دارم تو زندگیم چه غلطی میکنم؛ ولی خدایا بازم شکرت امتحان ندارم!
محدثه: اگه سریالهارو در طول ترم دیده بودم الان همهش نمیموند واسه شب امتحان.
عسل نیستم زهرمارهستم: چرا امتحان میگیرید از من؟ شک دارید بهم؟
شیمبله: امروز سر جلسه امتحان همش خدا خدا میکردم یه پیرمرد رد شه جامرو بدم بهش.
عسل مسل: هیچ شبی به اندازه اون شبی که من باید بیدار بمونم و درس بخونم، بدنم تلاش بر درست کردن ساعت خوابش نداره.
محدثه: به عنوان کسی که 10 دقیقه درس خونده خواستم بهتون بگم زندگی سخت نیست دوستان، زندگی خیلی سخته.
حمید: لطفا نپرسید کل ترم داشتی چیکار میکردی که درس نخوندی! باید برای بدبختیام گریه میکردم و با دوستام آدمارو مسخره میکردم و بابت مسائلی که هیچ وقت حل نمیشن با خودم کنار میاومدم. کلی کافه بود که منتظر بودن من فتحشون کنم و خب مشخصه که نمیشه از فیلم و سریال گذشت.
سیتا: ای کودک بلندپرواز و کنجکاو که آرزو داشتی تو بهترین دانشگاهها درس بخونی و دانشمند بشی، کجایی که ببینی تو گرفتن مدرک لیسانس دانشگاه آزاد هم موندی.
خاکستری: بچهها خیلی دارین با پدیده امتحان و دانشگاه و درس و کنکور عادی و نرمالیزه رفتار میکنید. یکم به خودتون بیاین، غر بزنین، فریاد بکشین، گریه کنین، یعنی چی که انقدر آروم؟
انچنتد ام: اون لحظه شب امتحان که صدای گنجشکارو میشنوی و میفهمی دیگه شب امتحان نیست، روز امتحانه.
الامزد: ما واقعا از اینکه یه درسرو بیفتیم و دوباره امتحان بدیم نمیترسیم، بیشتر از این میترسیم که دوباره باید بریم سرکلاس.
شیخ سوعلی بینا: حالا که فصل امتحاناته بذارید یه خاطره بگم. یه درس مزخرف داشتیم به نام مقاومت مصالح، استاد ما 30 تا سوال داد که حل کنیم، از توی همونها هم قرار بود سوال امتحانی بده، هفده نفر شدیم یه فارغالتحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان را هم پیدا کردیم و بهش پول دادیم اومد تمام سوالها را برامون حل کرد. یه کلاس فشرده هم برامون گذاشت ما هم خوشحال، روز امتحان حتی یه دونه سوال از اون 30 تا سوال توی امتحان نیومد همه هم افتادیم. رفتیم خدمت استاد اعتراض. ایشون گفتن خوبتون شد تا دیگه پسرخاله منو نیارید کلاس خصوصی باهاش بگیرید.
آی ام مهدی: دانشجوهام امتحان دارن، من نمیدونم چرا استرس دارم. به نظرم سالها اثر استرسِ امتحانهایی که قبلا داشتیم در ما میمونه .الان همهش حس میکنم خودم امتحان دارم بعد هی به خودم میگم نه اشتباه نکن تو (امتحان) گیرندهای نه دهنده.