سه چهار تا آلمانی محبوب
درباره افنبرگ و برمه و بکن باوئر و رادیو ورزش و آقای متخصص
روزنامه هفت صبح| یک: نتیجه یک نظرسنجی درباره آرا و عقاید و پایبندیهای بخشهایی از مردم ایران این سو و آن سو منتشر شده که گویی یک نهاد مطمئن دولتی هم پشت ماجرا بوده و قرار هم نبوده که نتایجش عمومی شود و من نمیخواهم به آن اشاره کنم و اصلا به من چه. فقط اجازه بدهید این را بگویم که آنچه از این نظرسنجی شنیدم (وقتی سوار تاکسی بودم!)
موکد این دیدگاه است که برای این که این کشور اگر بخواهد به سمت آرامش آن هم در آیندهای نزدیک حرکت مطمئنتری داشته باشد، باید دست وسط بازها را باز گذاشت. کشوری با این همه تناقض در پسندها و سلیقهها و عقاید. البته اگر مقصد آرامش باشد. ممکن است بزرگان کشور اهداف بلندتر و خاصتری را در منظر خود داشته باشند که خب صادقانه بگویم در مورد آن نظر خاصی ندارم.
دو: آندریاس برمه یکی از سه چهار تا آلمانی محبوب من بود. از بچگی. راستش به عنوان یک طرفدار قدیمی تیمهای ملی هلند و آرژانتین و کسی که شیفته مارادونا و کرویف و فان باستن است طبیعی است که از آلمانیها دل خوشی نداشته باشم.
با این حال بازیکنانی بودند که طی مرور زمان از این دیوار خصمانه کودکانه عبور کردند. خب فرانتس بکن باوئر نفر اول بود. دومین نفر همین آندریاس برمه بود که شیفته شیوه ضربه زدنش به توپ بودم. در انقلابی که بکن باوئر به عنوان سرمربی آلمانها در دهه هشتاد در تیم ملی این کشور به راه انداخت ناگهان نقش فولبکها مهم و سرنوشت ساز شد و برمه در کنار برتولد و رویترز و بعضی اوقات بریگل، موتور محرکه سه پنج دو محبوب بکن باوئر بودند.
برمه تکنیکی بود و با هردوتا پا شوت میزد و نقش بسیار مهمی در قهرمانی آلمان در جام جهانی 1990 داشت و حتی فکر کنم حق او بود که جلوتر از ماتئوس برنده توپ طلای آن سال شود. گل او به هلند و همین طور انگلیس و مهمتر از همه پنالتی سرنوشتساز در فینال مقابل آرژانتین از دلایل بزرگ قهرمانی آلمانها بودند. برمه سه روز قبل در 66 سالگی درگذشت. با سکته قلبی. راستی نفر سوم و چهارم را هم یک اشارهای بکنم و بعدها در موردشان مفصل بنویسم: اشتفان افنبرگ عزیز و تونی کروس.
سه: این که در برنامههای رادیوی ایران بهخصوص رادیو ورزش تبلیغات کالاها بدون هیچ علامت ممیزه انجام میشود. یک گوینده که احتمالا همان گوینده معمول رادیو هست متن بلندی را در مورد یک معضل قرائت میکند و ناگهان در انتهایش به سمت تبلیغ یک کالا (از کالاهای کمک آموزشی تا داروهای روان کننده گوارش!) حرکت میکند. فکر نکنم در یک رادیوی دولتی با بودجه عمومی این حرکت چندان پسندیده باشد.
چهار: دیروز یک آقای متخصص آمد و در حین یک سخنرانی اعلام کرد 37 درصد تهرانیها مشکلات روانی دارند! به همین سادگی شناسنامه روانی برای مردم پایتخت درست کرد. استاد عزیز،کمی با ملاحظهتر،محتاطتر. چه خبر است ؟