پرترههای انتخاباتی قسمت چهارم| در اندیشه پاستور
هفت مقطع مهم از زندگی محمدباقر قالیباف که برند سیاسی امروز او را ساختند
هفت صبح| کسی نیست که محمدباقر قالیباف را نشناسد؛ بنابراین نوشتن یک زندگینامه برای او احتمالا کار چندان مفیدی نیست. او در میان 6کاندیدای فعلی، قطعا مشهورترین کاندیدا است و حدود 20سال است که در سطح اول سیاست ایران حضور دارد. بنابراین، تصمیم گرفتیم که در مورد او، نوشتن پروفایل یا نیمرخ را به شکل دیگری پیش ببریم و 7نقطه کلیدی را بیان کنیم که قالیباف را به نقطهای که امروز در آن است، رسانده است:
زمستان ۶۲: حدود یک سال است که سه تیپ عملیاتی اعزامی از استان خراسان، با هم ترکیب شده و یک لشکر جدید ایجاد شده است به نام لشکر ۵ نصر؛ از رزمندگان اعزامی خراسان. نخستین فرمانده این لشکر، حسن باقری بوده که بعد از ۱۰روز به شهادت میرسد. حدود یک سال بعد از تشکیل این لشکر و بعد از تغییر دو فرمانده دیگر، فرماندهی به محمدباقر قالیباف میرسد و این لشکر میتواند عملکرد مطلوبی از خود در جنگ و به طور مشخص در 5عملیات بزرگ بدر، خیبر، کربلای چهار، کربلای پنج و والفجر هشت نشان دهد. او در یکی از این عملیاتها، برادر خود یعنی حسن را هم از دست میدهد.
۱۳۷۳: پنج سال از پایان جنگ گذشته است. قالیباف در این مدت، فرمانده نیروی مقاومت بسیج بوده است. در سپاه نهادی تاسیس شده به نام قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء و در حال کمک به دولت وقت، برای بازسازی کشور است. فرمانده نخست این قرارگاه، محمد ستاری وفایی نام داشته و پس از 5سال کار برای حدود 3سال به دست قالیباف میافتد. این نخستین بار است که او وارد حوزه فعالیت اجرایی میشود.
آبان ۱۳۷۶: قالیباف به سِمت فرمانده نیروی هوایی سپاه منصوب میشود. این دورهای است که به گفته خود او، حمایتهای زیادی از برنامه موشکی این سازمان که با مدیریت شهید حسن تهرانی مقدم پیش میرفت، انجام میشود. قالیباف در این دوره البته گامی هم برای برند شخصی خود برمیدارد و با حضور در فرانسه به عنوان خلبان هواپیمای ایرباس آموزش میبیند و دوره خلبانی خود را آغاز میکند.
تیر ۱۳۷۹: تقریبا از حوادث سال ۱۳۷۸ کوی دانشگاه، یک سال گذشته است و نیروی انتظامی زیر بار فشار روانی مداخلهای نادرست، در این حوادث است. هدایت لطفیان از سِمت فرماندهی نیروی انتظامی کنار گذاشته میشود و قالیباف به این سِمت منصوب میشود. قالیباف اقدامات چشمگیری برای تغییر تصویر نیروی انتظامی میکند. تصویر پیشین که پلیسهایی بدون تناسب اندام، معمولا با بهرههوشی کم و بدون تجهیزات درست بود (آنطور که مثلا در فیلم مومیایی سه به تصویر کشیده شده) تغییر میکند به مردانی با تناسب اندام بالا که در یک سال، چندین و چند عملیات سنگین رهایی گروگان انجام میدهند، فرماندهای در تهران دارند مثل سردار طلایی که همیشه خنده بر لب دارد و البته تجهیزاتی مثل خودروهای آخرین مدل مرسدس که از آلمان وارد شده است. قالیباف مرکز فوریتهای ۱۱۰ را هم راهاندازی میکند.
بهار و تابستان ۱۳۸۴: قالیباف با کمپینی متفاوت که برخی آن را ترجمه کمپین تونی بلر در انگلستان میخوانند، وارد عرصه انتخابات میشوند. با کتوشلواری سفید در حال قدمزدن در خیابان، با حلقهای در دست به جای انگشتر عقیق و البته با عکس با لباس خلبانی روی پلکان هواپیما. اما اینها افاقه نمیکند و ظاهرا برند «سردار» روی برند جدید «دکتر خلبان» میچربد و او کمی بیش از ۴میلیون رای میآورد و در میان 7کاندیدا، چهارم میشود.
بعد از انتخابات ولی به عنوان شهردار تهران انتخاب میشود و دوره ۱۲ساله خود به عنوان رئیس بلدیه پایتخت را آغاز میکند. در این دوران تونل رسالت و برج میلاد را کامل میکند، اتوبان امام علی را میسازد، اتوبان صدر را دوطبقه میکند، حدود ۱۲۰کیلومتر مترو میسازد و مرکزی تفریحی به نام دریاچه چیتگر برای تهران ایجاد میکند. البته که در همین مدت پروندههای تخلفات اقتصادی هم در شهرداری ایجاد میشود؛ مثل هلدینگ یاس یا املاک نجومی که تاکنون تخلف شخص قالیباف در آنها تایید نشده است.
خرداد ۹۲ و اردیبهشت ۹۶: قالیباف در انتخابات سال ۱۳۸۸ شرکت نکرد ولی از احمدینژاد هم که کاندیدای اصولگرای آن انتخابات بود، حمایت نکرد تا این شایعه که او از حامیان مخالفان او بوده، تقویت شود. حتی از او در مورد جمعیت شرکتکنندگان در تظاهرات ۲۵خرداد معترضان به نتیجه انتخابات نقلقول شد که البته تکذیب شد. با اینحال، میل به ریاست جمهوری او در سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶، منجر به تقابل با حسن روحانی در مناظرات شد و روحانی با دو گزاره «حمله گازانبری» و «لولهکردن» که به گفته او ایدههای قالیباف برای برخورد با دانشجویان بود، قالیباف را از دور خارج کرد. قالیباف در نهایت در انتخابات ۱۳۹۲، ۶میلیون رای آورد و در انتخابات ۱۳۹۶ به نفع رئیسی کنار کشید.
اسفند ۹۹: قالیباف به عنوان نخستین منتخب مردم تهران، وارد مجلس شد و بعد از آن هم به ریاست مجلس رسید. در مجلس، طرحهایی مثل جوانی جمعیت، حذف مجوزهای کسبوکار و طرح عفافوحجاب را به پایان رساند و البته موفق به تصویب نهایی طرح صیانت نشد. نحوه ریاستش بر مجلس با انتقادات طیف پایداری روبهرو بود و همین انتقادات در کنار برخی افشاگریها، مثلا در مورد سفر خانواده او به ترکیه توسط وحید اشتری باعث شد که در انتخابات بعدی مجلس، به نفر چهارم برگزیدگان تنزل پیدا کند ولی باز هم در ائتلافی میان مستقلان در مجلس با حامیان خود در انتخابات هیاترئیسه پیروز شد و به ریاست مجلس رسید. اما با آنکه برخی میگویند تعهد کرده بود که در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نکند، برای چهارمین بار نامزد این سِمت شد.
قدرت اجرایی بالا و نداشتن ایدههای رادیکال در حوزه فرهنگی و اجتماعی، میتواند به عنوان نقاط مثبت قالیباف بیان شود ولی در عوض نداشتن کنترل روی اطرافیان که در اغلب اوقات، به برند او ضربه زدند، حساسیت اندک روی هزینه پروژهها یا آن طور که مصطفی پورمحمدی میگوید گران ادارهکردن شهر و نداشتن ایده و جایگاه مشخص در نقشه سیاسی ایران، نکات منفی قالیباف هستند که دستکم تاکنون مانع از ریاستجمهوری او شدند و در این انتخابات هم تا الان باعث شده که هسته سخت اصولگرایی به او اعتماد نکند و جلیلی را کاندیدای شایسته خود بداند. تا ببینیم نتیجه انتخابات، هفته آینده همین موقع چه خواهد بود.