۵۰خاطره از تاریخ فوتبال ایران | منصور و سایه بلند ناصر
روزنامه هفت صبح، تیمور مستور | داستان منصور رشیدی و رقابتش با ناصر حجازی از جالبترین قصههای فوتبالی ما در دهه پنجاه است. یکی با قیافه آرتیستی و خوشلباس و جذاب و دیگری خوشقدوقامت اما با چهرهای همیشه عبوس که در تصاویر رسمی به سختی کسی لبخندی از او بهیاد دارد. یکی بچه تهران از والدینی ترک و لر و دیگری از نسل فوتبالیستهای مسجدسلیمان (مثل صفر ایرانپاک و سلیمانی) که بعد در خرمشهر فوتبالش متبلور شد.
جالب اینکه رشیدی مثل حسن روشن قرار بوده پرسپولیسی شود، اما اگر حسن روشن بهخاطر جوان بودن از تمرینات پرسپولیس جواب شد، رشیدی هم بهخاطر عدم اعتماد آلن راجرز راهی تاج شد. جاییکه رایکوف متخصص کشف جوانهای بااستعداد هر دو نفر را جذب کرد. و به این ترتیب رقابت حجازی و رشیدی در تاج و تیم ملی شروع شد. سال ۱۳۵۱ در جام ملتهای آسیا حجازی درون دروازه ایستاد و بهرغم گلهایی که خورد قهرمانی آسیا به اسمش نوشته شد.
دو ماه بعد نوبت رشیدی شد تا در غیاب ناصر حجازی در المپیک مونیخ دروازهبان ایران شود. یک آوردگاه بینالمللی بسیار مهم. اما در دو بازی مقابل دانمارک و مجارستان ۹ بار دروازهاش گشوده میشود! و جایگاه حجازی باز هم محکمتر از قبل میشود. رشیدی در چهار فصل از جام تختجمشید دروازهبان تاج بود. از سال ۵۲ تا ۵۵٫ و در سه فصل مجبور شد ذخیره ناصر حجازی باشد. رشیدی در سال ۱۳۵۲ فقط در دو بازی از ابتدا در ترکیب تیم تاج قرار گرفت که یکی از آنها دربی شش بر صفر مقابل پرسپولیس بود!
بگذارید اینطوری داستانش را بگوییم. سال ۱۳۵۲ هرچند در تاج رشیدی زیر سایه حجازی بود اما در تیم ملی این دو نفر رقابتشان بسیار شدید بود. رشیدی دو سه بار این فرصت طلایی را بهدست آورد که به یک قهرمان ملی بدل شود. اما تلاطمات احساسی شدید این دروازهبان خوب جنوبی و ویترین دلفریب رقیب دوستداشتنیاش او را از این اتفاق دور نگه داشت. در انتخابی جام جهانی ۱۹۷۴ در بهار سال ۱۳۵۲، در دیداری بسیار بزرگ با کرهشمالی در تهران، رشیدی در نیمهاول پنالتی حریف را با واکنشی استثنایی مهار میکند.
تماشاگران از شادمانی سرسام گرفتهاند. اما در آغاز نیمهدوم یک گل بد از حریف میخورد و چند دقیقه بعد شانس میآورد که واکنش منفعلانهاش در یک تک بهتک به گل دوم کره شمالی بدل نمیشود. دقیقه ۵۲ رنجبر مربی تیم ملی حجازی را جانشین او میکند. چند ماه بعد در همین سال ۵۲ که وقتی تیم ملی در بازی رفت انتخابی جام جهانی ۱۹۷۴، در استرالیا سه بر صفر مغلوب میزبان شد، رنجبر مربی تیم عصبانی از اشتباهات مهلک حجازی بهخصوص روی توپهای هوایی، او را از ترکیب کنار گذاشت و در بازی برگشت منصور رشیدی در ترکیب اصلی قرار گرفت.
درخشش رشیدی در این بازی و بسته نگه داشتن دروازه و شرایط روحی بد حجازی موجب شد تا رایکوف هم در دربی شهریور ۵۲ مقابل پرسپولیس، رشیدی را درون دروازه تاج بگذارد. بهنظر میرسید دورهای طلایی برای رشیدی آغاز شده باشد. اما دقیقه ۷۰ وقتی که چهار بار دروازه رشیدی گشوده شده بود، تماشاگران برای حضور حجازی بیتابی کردند و رشیدی از دروازه بیرون کشیده شد و حجازی به درون دروازه رفت.
این اتفاق آنقدر دردناک بود که خواهر رشیدی را تا پای خودکشی هم پیش برد. و خب حجازی هم در دقایق ۸۹ و ۹۰ دو گل خورد تا کارنامهاش خیلی از رشیدی بهتر نباشد. به این ترتیب اسم رشیدی با آن شکست شش بر صفر عجین شده است و او در آستانه تبدیل شدن به یک سوپراستار بزرگ، دوباره رفت در سایه حجازی قرار گرفت. در سال ۵۳ رایکوف بیشتر از قبل به رشیدی اعتماد کرد و در مقابل بیست بازی که حجازی درون دروازه ایستاد، رشیدی نیز ۱۰ بار در ترکیب فیکس قرار گرفت.
اما امواج احساسی مرد عبوس تاج موجب شد تا در بازی مقابل صنعت نفت با بازیکن حریف دست به گریبان شود و او را کتک بزند و جای خود را دوباره به حجازی بدهد. حتی در بازی مهم مقابل پاس نیز همان حالت انفعال ناگهانی رشیدی موجب شد تا رایکوف طبق خواسته طرفداران دقیقه ۷۲ رشیدی را بیرون بکشد و حجازی را جانشین او کند. در همین سال در بازیهای آسیایی تهران، فرانک اوفارل بار دیگر هم حجازی و هم رشیدی را به اردوی تیم ملی دعوت کرد.
مصدومیت مچ دست حجازی و مصدومیت رشیدی موجب شد تا در دو بازی اول بازیهای آسیایی تهران، بهرام مودت دروازهبان ایران باشد. در غلبه بر پاکستان و پیروزی دو بر یک مقابل برمه. بعد نوبت رشیدی شد تا در چهار بازی پیاپی مقابل کرهجنوبی، بحرین، مالزی و عراق دروازه تیم ملی را بسته نگاه دارد. تیم ملی با او به فینال میرسد اما در بازی فینال مقابل اسرائیل اوفارل تن به خواسته تماشاگران میدهد و حجازی تازه از بند مصدومیت رسته را به درون دروازه میفرستد.
رشیدی شاهد تشویق دیوانهوار حجازی در بازی فینال میشود و قهرمانی. در حالیکه شاید حق رشیدی بود که در فینال هم بازی کند. در سال ۱۳۵۴ باز هم رشیدی در تاج زیر سایه حجازی است که بهترین دوران خود را سپری میکند. ۹ بازی به رشیدی میرسد. سال ۵۵ اما با قهر کردن حجازی که به شهباز میرود رشیدی حاکم دروازه تاج است. اما خب تاج کمستاره تنها میتواند در جای ششم بایستد. در خرداد ۱۳۵۵ باز هم حجازی آسیبدیده است.
رشیدی که از بیتوجهی به کیفیتاش کلافه است ابتدا با مهاجرانی قهر میکند اما در نهایت با ترفندهای روانی حشمتخان میآید و در ترکیب اصلی تیم ملی برای جام ملتهای آسیا قرار میگیرد. حاصلش باز هم شگفتانگیز است. ۵ بازی بدون گل خورده! (یادمان باشد مرحوم حجازی در دو جام ملتهای در سال ۱۹۷۲ و ۱۹۸۰ در ۱۰ بازی، ۹ گل دریافت کرده بود) اما باز هم این کارنامه درخشان فایدهای نداشت چراکه در المپیک مونترآل رشیدی دوباره ذخیره حجازی بود و مشاهده کرد که در پنج گلی که تیم ملی شایسته ایران از شوروی و لهستان دریافت کرد حداقل در چهار گل حجازی مقصر بوده است!
رشیدی خشمگین از کجرفتاریهای روزگار بنای ناسازگاری میگذارد. در اردوی فرانسه که رشیدی میخواست مقابل فرانسه بازی کند اما مهاجرانی حجازی را در ترکیب گذاشت و حجازی دو تا گل بد خورد و در بازی با پاریسنژرمن و در هوایی بارانی اینبار رشیدی بنای ناسازگاری گذاشت و گفت نمیخواهد در چنین زمینی بازی کند! در نهایت مهاجرانی در تصمیمی سنگدلانه حضور در جام جهانی را از رشیدی دریغ میکند و مودت و کربکندی را با خود به آرژانتین میبرد. این داستان یکی از سه دروازهبان برتر فوتبال ایران با آماری عالی است که هیچگاه محبوب نشد.