قاتلهای سریالی در تاریخ بازیهای ویدئویی
روزنامه هفت صبح، بهادر محمدی| قاتلهای زنجیرهای یا همان «سریال کیلرها»، به افرادی گفته میشود که سه نفر یا بیشتر را به قتل برساند. این قتلها معمولا طی بازه زمانی بیش از یک ماه اتفاق میافتند و بین قتلها یک دوره زمانی قابل توجه وجود دارد. این افراد اغلب از سلامت روانی برخوردار نیستند. با اینکه قاتلهای سریالی افرادی به شدت خطرناک و جامعه ستیز هستند اما آنها همیشه یکی از جذابترین موضوعات داستانی برای نویسندگان فیلمها و البته بازیها به شمار میآیند.
همانطور که از معرفی و توصیف شخصیت این افراد مشخص است، در هنگام حضور آنها در یک اثر باید شاهد خشونت فراوانی بود. در سینما فیلمهای مشهوری همچون «هفت»، «زودیاک»، «خاطرات قتل» حول محور قاتلهای زنجیرهای ساخته شدهاند اما در مورد بازیهای ویدئویی چه؟ حقیقت این است که در طول تاریخ بازیهای ویدئویی ما نیز بارها با قاتلان سریالی روبهرو شدهایم و اینبار به سراغ بیرحمترین و سنگدلترین آنها رفتهایم.
بازی Condemned: Criminal Origins یک بازی ترسناک روانشناختی است که در نسل هفتم توسط سگا منتشر شد و بدون شک یکی از مهمترین عناوین ترسناک تاریخ است. این بازی در کشور آلمان به خاطر مسائلی همانند تاثیر بر سلامتی جوانان ممنوع شد. نسخه اول Condemned یکی از معدود عناوین ترسناک تاریخ است که بدون تکیه کردن بر عناصر خیالی میتواند شما را تا سر حد مرگ بترساند. اما دیگر نکته فوقالعاده این بازی شخصیت منفی اصلی آن یعنی Killer X یا همان Leland Vanhorn است.
للاند دقیقا شما را یاد این ضربالمثل میاندازد: (دزدی که از دزد بدزده شاه دزده). للاند قاتلی سریالی است که تبحرش کشتن دیگر قاتلان سریالی است. للاند همچون دیگر قاتلان سریالی بهخاطر مشکلات روانی به انسانی قاتل و بیرحم تبدیل میشود، اما نکتهای که باید به آن اشاره کنیم، جایی است که للاند ونهورن تصمیم میگیرد از قتل، خروجی مثبتی دریافت کند و به همین خاطر هدف اصلی خود را حذف قاتلان سریالی قرار میدهد. Leland Vanhorn یکی از عجیبترین و به یادماندنیترین شخصیتهای منفی دنیای بازی است که نقش مهمی در شهرت بازی Condemned: Criminal Origins داشت.
«اهریمن درون»، یکی از عناوین هیجانانگیز و موفق در ژانر ترسناک است که شینجی میکامی خالق مجموعه Resident Evil آن را ساخته است. شخصیت منفی بازی این یعنی Ruvik یکی از بزرگترین قاتلهای سریالی در این فهرست است. هدف Ruvik در واقع کسانی هستند که در دستگاه کابوس ساز او بهنام Stem گیر افتادهاند. Ruvik وجود خارجی ندارد و مدتها قبل از شروع داستان بازی کشته شده است، اما به لطف دستگاهی که خلق کرده بود این توانایی را دارد که به این دنیا بازگردد.
Ruvik با کمک روانشناسی به نام خیمنز دستگاهی با نام STEM را میسازد که قدرت آن از ذهن خودش نشات میگیرد. Ruvik در گذشته خود پسر بچهای با هوش و خلاق بوده است اما بهدلیل حادثه آتش سوزی و غم از دست دادن خواهرش تبدیل به موجودی خبیث و زشت به نام Ruvik شده و در ابتدا پدر و مادر خودش را میکشد. او سپس STEM را میسازد هرچند در ادامه توسط یکی دیگر از شخصیتهای منفی بازی کشته میشود هرچند تنها ذهن او توانایی قدرت دادن به این دنیا را دارد. Ruvik شخصیت پردازی بسیاری جالبی دارد و قطعا لایق حضور در این فهرست است.
دیوید کیج کارگردان مشهور صنعت بازی، همیشه با خلق داستانهای درگیرکننده و جذاب باعث تولد آثار فوقالعادهای همچون Detroit become human، فارنهایت و Heavy Rain شده است. اشاره ما در این شماره به شخصیت اسکات در بازی Heavy Rain است. این قاتل بهخاطر اتفاق دلخراش دوران کودکی خود، یعنی جایی که بردار کوچکتر خود را به علت بیاعتنایی پدر از دست میدهد، تبدیل به یک قاتل سریالی بیرحم میشود. هدف اصلی اسکات پسر بچههاست؛ او در حقیقت با این کار به دنبال پدری است که در حد فدا کردن زندگی خود برای نجات جان فرزندش بجنگد. نکته جالب در مورد اسکات این است که به عنوان یک کارگاه، شخص او مسئولیت بررسی پرونده قتلهای خود را دارد و حتی به عنوان یکی از شخصیتهای قابل بازی Heavy Rain هم به شمار میآید.
قاتل کت بارانی بازی Deadly Premonition یکی از عجیبترین نمونههای ممکن است. نقش اصلی داستان بازی کارگاه فرانسیس یورک مورگان نام دارد که به دنبال پرونده قتل دختری ۱۸ ساله وارد ماجرای عجیب قتلهای پیاپی در سطح شهر میشود و با دنبال کردن سرنخها در هر بخش بازی به کت بارانی نزدیکتر میشود. نکته جالب درمورد این قاتل ارتباط بین نام او و قتلهایی است که مرتکب میشود. کت بارانی در حقیقت فقط زمانهایی که باران میبارد هدفهای خود را بهقتل میرساند و در حالت طبیعی نمیتوان به او نزدیک شد. کت بارانی معتقد است با مصرف دانههای قرمز (درون بازی با آنها آشنا خواهید شد) میتواند به زندگی جاودان دست پیدا کند.
با اینکه Deadly Premonition گرافیک به شدت ضعیف و گیم پلی اعصاب خردکنی دارد اما داستان آن یکی از بهترین قصههای جنایی مرتبط با قاتلهای زنجیرهای است که تا امروز شنیدهاید. داستانی که خود به شدت وام دار سریال مشهور دیوید لینچ یعنی Twin Peaks است.
شنل، کلاه و ماسک نقرهای رنگ، ظاهر ترسناک قاتل ساحل شرقی است. بازی Still Life که به عنوان دنباله اثر کلاسیک Post Mortem عرضه شد شما را در نقش یک مامور FBI بهنام ویکتوریا قرار میدهد.
طی جریانات بازی تنها اطلاعات بسیار کوتاه و خلاصهای از قاتل مرموز این عنوان در اختیار شما قرار میگیرد و جالب اینکه بازی دارای دو کاراکتر قابل بازی طی یک بازه ۷۰ساله است که هر دو با قتلهای زنجیرهای مواجه میشوند که نشانههای مشابهی با یکدیگر دارند. قاتل ساحل شرقی، علاوهبر قتل انسانهای بیگناه، از کارگران جنسی به عنوان طعمههایش استفاده میکند. جالب اینکه در قسمت اول هویت او فاش نمیشود و همین موضوع سبب شد تا بسیاری از مخاطبان این مجموعه به پایان بازی اعتراض کنند.