کارت سبز ویژه برای بشیر، جواد و داریوش
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | هفته پیش سیدبشیر حسینی در ویژهبرنامه «بینهایتشو» جملهای عجیب به کار برد که احتمالا شنیدهاید و در ادامه این گزارش آن را مرور خواهیم کرد. ادبیات حسینی با واکنش منفی رسانهها و کاربران مواجه شد اما ظاهرا او را بهزودی در برنامهای دیگر خواهیم دید. به هرحال مشخص است که در مدیریت شبکهها و تلویزیون اعتماد ویژهای به برخی چهرهها وجود دارد تا آن حد که لغزشهای کلامی آنها با سعهصدر پذیرفته و از آنها عبور میشود، برخلاف گروهی دیگر که تاوان اشتباهاتشان را با ممنوعالکاریهای موقت و یا دائم میدهند.
مورد اول| سیدبشیر حسینی
برای برشمردن همه جملههای عجیب سید بشیر حسینی، نیاز به صفحات بیشتری است. او کارشناس معتمد مدیر شبکه سه است و همین موضوع آزادی عمل بیشتری به او داده است. او در برنامه اینترنتی زابیواکا (ویژه جام جهانی ۲۰۱۸) فوتبال را به سکس نسبت داد. در برنامه عصر جدید پانتومیم را نمایشی غیرایرانی دانست و بر لزوم منع استفاده از آن تاکید کرد. و حالا در ویژه برنامه «بینهایت شو» شبکه سه خطاب به مژده لواسانی (مجری برنامه) میگوید: «انشاءالله این کرونا آخرش باشه؛ خانم لواسانی! خیلی اذیت شدیم و خیلی خسته شدیم. از حالا قول اربعین را از شما بگیریم و دوباره سفر اربعین با هم بریم. روز میلاد امام رضا(ع) یکی از عیدیهای ما از امام رضا(ع) همین باشه؛ قشنگ یک اربعین توپ و یک اربعین شیطونبلا بریم و کِیف کنیم.»
سیدبشیر حسینی کارشناس علوم ارتباطات است و دارای سواد رسانهای. او در مقام کارشناس یک برنامه نوجوانانه در برنامه حاضر شده اما برای رساندن منظور خود ادبیاتی این چنین عجیب به کار میبرد. در حالی که رسانهها و فضای مجازی پر شده از انتقاد، تلویزیون هیچ واکنشی نشان نمیدهد. حتی روز گذشته خبرگزاری تسنیم که رسانهای همسو با صدا و سیما است، رفتار و ادبیات حسینی را زیر سوال برد اما مسئولان سیما سکوت کردهاند. مشخص است که تلویزیون بشیر حسینی را در مجموع در راستای دیدگاهها و مواضع خود ارزیابی میکند.
مورد دوم| جواد خیابانی
جواد خیابانی هم دارای شرایطی مشابه است. او به خاطر گزارشهای پر ایراد، مورد انتقاد فوتبال دوستان است اما هر بار یک بازی مهمتر به او سپرده میشود. نمونه تازهاش مسابقه حساس ایتالیا و اتریش است که جواد خیابانی آن را گزارش کرد و داد همه را درآورد. نیاز به آدرس بیشتر نیست چرا که اسم خیابانی گزارشهای عجیب او را یادآور میشود. در شرایطی که مخاطبان از عملکرد این گزارشگر باسابقه راضی نیستند چرا باز هم مسابقههای حساس به او میرسد؟
مورد سوم| داریوش ارجمند
در تلویزیون، فقط روی کارشناسان و مجریان حساسیت وجود ندارد بلکه مهمانها هم باید از یک فیلتر خاص عبور کنند. اگر یک مهمان خارج از چارچوب صحبت کند، تا مدتها اجازه حضور در برنامهها را ندارد. بعضیها اما در این قاعده نمیگنجند. نمونهاش داریوش ارجمند که هر وقت در یک برنامه حضور داشته حرفهای تند و تیزی زده ولی مانعی برای حضور مجدد در تلویزیون سر راه خود ندیده است. داریوش ارجمند نگاهها و نظرهای خاص و خلاف جریان دارد و خب این نوع نگاه معمولا با منویات مدیران سازمان همراه است. بریا همین نقطه نظرهای داریوش ارجمند حتی وقتی با تندترین واکنشها در فضای مجازی روبهرو میشوند بر میزان علاقه مدیران تلویزیون نسبت به ارجمند تاثیری ندارند.
مورد چهارم| سعید پروینی
سعید پروینی تهیهکنندهای است که تقریبا هر جور«صلاح» میبیند، سریال میسازد. تازهترین سریال او «کلبهای در مه» نام دارد که از کیفیت آن اطلاع دارید و پیشتر درباره ضعفهای آن نوشتیم. سعید پروینی ابتدا این سریال را با نام «می جان» و به کارگردانی مرجان اشرفیزاده شروع کرد. سریال به دلیل کرونا متوقف شد و در ادامه تهیهکننده دیر دست جنباند و زمان را از دست داد. در حالی که دیگر تهیهکنندگان شرایطی مشابه داشتند و سریالشان را هر طور بود به آنتن رساندند، او چنین نکرد. در نهایت هم تلویزیون هزینهای دیگر برای سریالش مصوب کرد و او «می جان» را از نو، با عوامل، کارگردان و بازیگران جدید ساخت که حاصلش شده «کلبهای در مه». کسی هم از عاقبت هزینههای برباد رفته نمیپرسد.
مورد پنجم| قربانیها
برای اینکه سختگیری تلویزیون بهتر روشن شود به چند مورد که به دلیل نداشتن کارت سبز قربانی شدند، اشاره میکنیم. سال ۹۲ مبینا نصیری کلمه «جیگر» را به زبان آورد؛ بخش خبری بیست و سی وا اسفا سر داد و این مجری دو سال ممنوعالکار شد. سال پیش مهمان برنامه کلمه رقص به زبان آورد و دود آن به چشم رزیتا غفاری رفت و حالا اجازه اجرا ندارد. این اتفاقی است که برای کارشناسان برنامهها هم میافتد و مدتها مجوز حضور روی آنتن از آنها سلب میشود. به این فهرست مجریان زیاد دیگری هم میتوان اضافه کرد؛ از محمدرضا حیاتی و عادل فردوسیپور تا فرزاد حسنی که از نظر تلویزیون چوب خطشان پر شده است.