چرا توصیه به قناعت ما را عصبانی میکند؟
روزنامه هفت صبح، فاطمه رجبی | به نظر میرسد همان عاملی که باعث میشود حرفهای تند و خشمگینانه خداداد عزیزی در توصیف سال ۹۹ با استقبال روبهرو شود، کاری میکند که حرفهای روانشناس مهمان برنامه زندهباد زندگی، درباره راههای زنده نگه داشتن امید، مردم را عصبانی کند:
فشار همهجانبه مشکلات مالی و کرونا دو روز پیش خانم دکتر پریناز بنیس که گویا در دو زمینه مدیریت آموزشی و روانشناسی تربیتی مدرک دکترا دارد، مهمان برنامه «زندهباد زندگی» بود. موضوع آیتم هم این بود که چطور از امیدواریهایمان مراقبت کنیم؟ نسخه خانم دکتر برای زنده نگه داشتن امید، «قناعت» بود. او گفت: «ما باید سطح انتظاراتمان را پایین بیاوریم. اگر تا دیروز برنج را با خورشت میخوردیم و امروز دیگر نمیشود این کار را کرد، برنج خالی بخوریم…. لازم نیست حتما هر هفته میوه بخوریم، میتوانیم ماهی یکبار میوه بخوریم. وقتی میوه اینقدر گران شده، واجب نیست که در سبد میوه روی میز ما چند مدل میوه باشد.»
این حرفها صدای محمدجعفر خسروی، مجری برنامه را که سابقه قرار گرفتن در چنین موقعیتی را چندبار دیگر هم داشته درمیآورد. او میگوید: «چقدر سطح توقعمان را پایین بیاوریم؟ بچه من وقتی میبیند یک نفر به راحتی سه کیلو موز میخرد و ۱۸۰ هزارتومان راحت میدهد و میرود چطور میتواند تحمل کند؟ دیگر درباره مرغ هم قناعت کنیم؟»
خانم کارشناس دوباره روی موضع خودش پافشاری میکند و میگوید که وقتی مرغ شده کیلویی ۸۵ هزار تومان، ما باید به بچههایمان یاد بدهیم که حقوق و بودجه ما مشخص است و نمیتوانیم همهچیز بخریم و اگر برنامهریزی میکنیم که او را فلان مدرسه ثبتنام کنیم یا فلان وسیله را برایش بخریم، بنابراین باید در سایر هزینهها صرفهجویی کنیم. ما باید تابآوریمان را بالا ببریم و تلاش کنیم که امیدمان را از دست ندهیم.
در انتهای این آیتم هم باز مجری سعی میکند منظور خانم دکتر را برای بینندهها شفافتر کند و توضیح میدهد که قرار نیست با این حرفها مردم به تسلیم در برابر مشکلات و قبول کاستیها دعوت شوند، بلکه اینها راهحلهایی است برای زنده نگه داشتن امید و اجازه ندادن به ناامیدی برای بدتر کردن اوضاع.
این توضیحات اما کمکی به خانم کارشناس نمیکند و بلافاصله بعد از تمام شدن برنامه، سیل انتقادها به سمت او روانه میشود. کاربران شبکههای اجتماعی با انتشار حرفهایش، مخصوصا جاهایی که توصیه به کم خوردن و ماهی یکبار میوه خوردن میکند، با عصبانیت بازخواستش میکنند که دارد برای مردمی که از هر نظر تحت فشار هستند نسخه میپیچد و بهجای دعوت کردن از مردم برای پیدا کردن مقصر و مطالبهگری، آنها را به صبر و کمتر خوردن و تحمل کردن دعوت میکند.
*** قناعت یا ناچاری؟
خیلی از کاربران حتی از شدت عصبانیت پا را از نقد حرفهای کارشناس برنامه فراتر میگذارند و به اضافهوزن او گیر میدهند. آنها میگویند که نشانههای قناعت در خود او دیده نمیشود، بنابراین نباید مردم را به قناعت بیشتر دعوت کند. عدهای هم به قیمتی که او درباره مرغ اعلام میکند استناد میکنند و میگویند که این کارشناس حتی از قیمت واقعی مرغ خبر ندارد و آن را بسیار بالاتر اعلام میکند، پس یا اصلا خرید نمیکند یا از جاهایی خرید میکند که خیلی گرانفروشتر هستند، پس خودش وضعیت مالی خوبی دارد، آنوقت به مردمی که از سر ناچاری در صف مرغ کیلویی ۲۰ هزارتومان میایستند، میگوید که برنج خالی بخورند و ماهی یکبار میوه بخورند.
عدهای از کاربران هم شروع میکنند به تحلیل ارائه دادن و میگویند که قناعت وقتی معنی دارد که حداقلها تامین باشد و یک راهی در برابر مردم وجود داشته باشد، نهاینکه همان برنج خالی که کارشناس توصیه به خوردنش میکند هم کیلویی بیشتر از ۳۰ هزارتومان است، ضمن اینکه کارشناس برنامه گفته بهجای هفتهای یکبار، ماهی یکبار میوه بخورید، درحالیکه ویتامین باید به صورت روزانه جذب شود و برای داشتن بدن سالم باید به صورت روزانه دو تا سه واحد میوه خورد.
چند چهره مذهبی توئیتر هم لب به انتقاد باز کردند و گفتند که قناعت در برابر حرص و آز و چشم و همچشمی قرار میگیرد نه در برابر نیازهای اصلی.جالب اینکه در مورد این برنامه و حرفهای کارشناس آن، رسانههای اصولگرا و اصلاحطلب هم موضع انتقادی و نزدیک به هم گرفتند. تسنیم نوشت: «در شرایطی که مردم با مشکلات مختلف اقتصادی و معیشتی دستوپنجه نرم میکنند، اظهارات اینچنینی نهتنها به آرامش خانوادهها کمک نمیکند که میتواند مردم را بیش از پیش عصبانی کند!»
*** تابآوری بد است؟
نمیتوان گفت که انتقادها از خانم دکتر برنامه زندهباد زندگی، بیراه است، مخصوصا آنجا که از قیمت مرغ خبر ندارد یا میگوید ماهی یکبار میوه بخورید و تاکید میکند که ما باید قبول کنیم شرایط زندگیمان فلانطور است، اما این را هم باید در نظر بگیریم که او (اگرچه به بدترین شکل ممکن) دارد روی مفهومی تاکید میکند که یکی از اصلیترین روشهای دوام آوردن در بحرانهاست؛ یعنی افزایش تابآوری. موضوعی که بهشدت حساس است و متخصصها سعی میکنند با احتیاط تمام دربارهاش حرف بزنند، چون ممکن است مثل مورد همین خانم دکتر، تعبیر به پذیرش بیچونوچرای شرایط شود.
با این وجود تکنیکهای بالا بردن تابآوری روانی از جمله کارهایی هستند که سالهاست برای جوامعی که به نحوی با انواع بحرانها مواجه بودهاند تجویز میشود تا بتوانند شرایط سخت و بحرانی را به سالمترین شکل ممکن پشتسر بگذارند و از قضا دقیقا با اتکا به همین سلامت روان بتوانند برای بهتر شدن شرایط تصمیم بگیرند و عمل کنند، چون آسیبهای روانیای که بحرانها ایجاد میکنند؛ از مشکلات مالی گرفته تا همین مصائب کرونا میتوانند با فرو بردن افراد در چاله افسردگی و انفعال پرخاشگرانه توان تفکر عقلانی و رفتار موثر را از فرد بگیرند، اصلا همین مطالبه و اعتراض را که منتقدان میگویند باید بهجای قناعت، در پیش گرفت به تاخیر بیندازند یا به آن رنگوبوی خسارتبارتری بدهند.
*** صداوسیما بدون راه پس و پیش
نکته دیگری که در مورد ماجرای خانم کارشناس و توصیهاش به قناعت به نظر میرسد این است که شنیده شدن این حرفها از صداوسیما در عصبانیتر شدن مردم موثر بوده است، چون خیلیها آنچه از رسانه ملی منتشر میشود را میگذارند به حساب موضع رسمی مسئولان و تصمیمگیران و این آنها را عصبانیتر میکند.
گواه این ادعا هم برخوردهایی است که قبلا با شبکههای مختلف سیما در موارد مشابه و عکس آن صورت گرفته؛ مثلا همین چندوقت پیش به برنامهای که روی پروتئین بالای حبوبات و سالمتر بودن آنها در برابر گوشت تاکید کرده بود، حمله شد، درحالیکه کمی قبلتر به یک برنامه آشپزی انتقاد شده بود که چرا طرز پخت آبگوشت را آموزش داده، درحالیکه فقط هزینه گوشتی که در آن غذا استفاده شده، برای یک جمع ششنفری ۲۰۰ هزار تومان بوده است، اما کی بعد وقتی آشپز به گرانی مرغ اشاره کرد و جایگزین آن را در غذا معرفی کرد، باز هم از حملهها مصون نبود. بنابراین انگار هر موضعی که برنامههای صداوسیما در مورد گرانی و وضعیت بد معیشت مردم بگیرند، یکجورهایی برایشان تهدیدآمیز محسوب میشود.