نقش گروههای فلق و بدر و ابوذر در نبردهای چریکی
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | در دوران رونق نبردهای چریکی و مسلحانه با حکومت پهلوی، فقط مجاهدین خلق و فدائیان خلق در صف اول نبودند. بیش از ۱۰ گروه اسلامی در نقاط مختلف ایران بهوجود آمده بودند و با پهلوی و جلوههای فرهنگی و سیاسی آن میجنگیدند. میخواهم سریع چندتا از این گروهها را مرور کنم.
گروه صف که در تهران و اصفهان متمرکز بود.حسین مظفر،اکبر براتی،علی تحیری،محسن آرمین، رحیم صفوی،محمد بروجردی،سلمان صفوی و محمد منتظری از اعضای مهم این گروه بودند. این گروه با آیتالله مطهری، آیتالله بهشتی و آیتالله خامنهای در ارتباط بود.خلع سلاح پاسگاه مامازن، خلع سلاح سپهبد شفقت (آجودان مخصوص شاه)، انفجار رستوران خوانسالار در میدان آرژانتین، حمله با بمب به مینیبوس حامل مستشاران آمریکایی در اصفهان، انفجار موتورخانه کاخ جوانان و انهدام بزرگترین دکل برقی که بخش عظیمی از برق تهران را تامین میکرد، انفجار و اشتعال کارخانه کیانتایر و تخریب مشروبفروشیها و مسئولیت نظامی کمیته استقبال امام و… ازجمله فعالیتهای این گروه بود.
همزمان با سفر ژنرال هایزر، فرستاده ویژه آمریکا طرح ترور وی را برنامهریزی کرده بود که با خروج ناگهانی وی از کشور ناکام ماند. مهمترین عملیات نظامی این گروه بمبگذاری در رستوران سنتی خوانسالار تهران، واقع در میدان آرژانتین، در ۲۲ مرداد ۱۳۵۷ بود. روزنامه اطلاعات فردای آن روز در خبری نوشت:«در انفجار رستوران سنتی خوانسالار تهران واقع در حوالی میدان آرژانتین، یک تن کشته و ۴۵ نفر زخمی شدند که حال پنج تن از آنان وخیم گزارش شده است.
در اثر این انفجار دست و پای عدهای قطع شد و یک نفر شنوایی خود را از دست داد. به هنگام انفجار حدود ۷۰ نفر در رستوران بودند.۱۰ تن از زخمیها آمریکایی بودند. انفجار بمب بهوسیله فردی ناشناس رخ داد که بعدا در بیمارستان درگذشت.» عباسعلی احمدی که به همراه علی تحیری مجری این بمبگذاری بود،در این واقعه یک دست و یک پایش را از دست داد و کشته شد.
گروه منصورون در خوزستان پا گرفت. از اعضای شناخته شده گروه منصورون میتوان به محسن رضایی، مجید بقایی، محمدباقر ذوالقدر،علی شمخانی، محمد جهانآرا، غلامعلی رشید، حسن هرمزی، اسماعیل دقایقی، سیداحمد آوایی، اسماعیل زمانی، محمدباقر قاضیانی و محمد فلاح اشاره کرد. تمامی اعضای فعال منصورون، در فاصله سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شدند که هر یک پس از تحمل یک تا سه سال حبس از زندان آزاد شدند.
از جمله فعالیتهای این گروه میتوان به اعدام دو تن از عوامل رژیم، ترور مهندس بروجردی از مسئولان صنعت نفت، ترور سرهنگ عیوضی ریاست گارد دانشگاه جندیشاپور، ترور رئیس پلیس بهبهان و معاون وی استوار فرخشاهی، انفجار کلانتری ۵ آبادان، ترور سرپاسبان یداللهی معاونت ضداطلاعات رفسنجان و مولایی شهردار این شهر، ترور سرهنگ معتمدی رئیس شهربانی کرمان، احمدزاده معاونت گشت آگاهی سفا و… اشاره کرد.
گروه موحدین هم از بچههای مذهبی خوزستان بودند که اعضای آن حسین اعلمالهدی (بنیانگذار) برادرش کاظم و جمعی دیگر بودند. فعالیت این گروه بیشتر در سال ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ است.آتش کشیدن چندین بانک،حمله به کنسولگری عراق در خرمشهر،بمبگذاری در شهربانی کرمان و ترور سرهنگ سروری، ترور پل گریم آمریکایی که از مسئولان شرکت نفت بود، ازجمله فعالیتهای این گروه بود.
گروه امت واحده در زندان پا گرفت و وقت چندانی برای فعالیت نظامی و مسلحانه نداشت اما اعضایش همه کسانی بودند که میخواستند حساب خود را با گرایشات مارکسیستی مجاهدین خلق جدا کنند. اعضای برجسته آن عبارت بودند از بهزاد نبوی، مهدی نیکدل، صادق نوروزی، پرویز قدیانی، علی شجاعیزند و محمد سلامتی.
گروه بدر در شهر ری پا گرفت.حسین فداییآشتیانی (بنیانگذار گروه) عبدالعلی علیعسگری، حسن اسلامیمهر، قلمبر، طابهنژاد و اخوت افراد برجسته گروه بودند.از تحرکات مسلحانه این گروه میتوان به آتش کشیدن اماکن دولتی ازجمله انجمن ایران و آمریکا، کلانتریها و بانکها… اشاره کرد.
گروه فلق ابتدا در میان دانشجویان خارج از کشور پا گرفت و بعد هم در بازگشت به ایران گروهی از آنها برای آموزش نظامی عازم فلسطین و لبنان شدند و در روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن در تسخیر پادگان عشرتآباد نقش مهمی را ایفا کردند.اعضای برجسته آن مصطفی تاجزاده، حسن واعظی، محمود یاسینی، محمد طیرانی و… بودند.
گروه فلاح ابتدا از شهرستان دماوند پا گرفت بعد هم پس از گرایش مارکسیستی مجاهدین خلق تلاش کرد حساب کارشان را از آنها جدا کنند.این گروه در سال ۱۳۵۵مرتضی الویری را به نجف برای دیدار با آیتالله خمینی فرستاد و آنجا آیتالله خمینی آنها را از فعالیت مسلحانه منع و به فعالیتهای تبلیغاتی و روشنگرانه تشویق کرد.
گروه ابوذر در نهاوند پا گرفت و فعالیت اصلیاش ضد بهاییون و نفوذ آمریکاییها بود و روابط نزدیکی با برخی از روحانیون شناخته شده در قم داشتند.مثل آیتالله ربانیشیرازی و حجتالاسلام فاکر، خلخالی، محمد یزدی، جنتی، موحدی ساوجی، حسن صانعی، محمد مومن و…
آنها در آبان ۱۳۵۱ برای تصاحب اموال محمود مومنی معروف به محمود دخا اقدام کردند که از قرار رباخواری میکرد. هدف تامین منابع مالی برای اقدامات مسلحانه بعدی بود.
در واقع یکی از کوششهای آنان برای تهیه پول، زورگیری از منزل محمود مومنی بوده که بهرغم خواست اعضای گروه، به مرگ نامبرده منجر میشود.در آذر ۱۳۵۱ خانه زنان نهاوند را با چند بسته دینامیت منفجر کردند. آنها به خلع سلاح پاسبان شهربانی قم اقدام کردند اما در این عملیات، به علت بیتجربگی اعضا، سروصدای پاسبان شهربانی باعث باخبر شدن ماموران دیگر و در نتیجه محاصره شدن افرادی شد که در این عملیات شرکت کرده بودند. بدین ترتیب چند تن از اعضای گروه دستگیر شدند. پس از بازجوییهای اولیه آنان را به ساواک تحویل دادند.
گروه مهدویون، با خطمشی مسلحانه فعالیتش را شروع کرد. ساواک گزارش داده: « رهبر گروه مهدی امیرشاه کرمی در حال حمل مواد منفجره در جاده اصفهان به خوراسگان بوده که بهطور ناگهانی مواد منفجرهای که همراه داشته، منفجر و بلافاصله به زمین میخورد و پس از سوختگی شدید، فوت میکند.» این گروه طرح انفجار پاسگاه ژاندارمری یکی از روستاهای اصفهان را در دستور کار قرار میدهند. دو نفر از اعضای گروه بهنام محمدعلی اکبری انتفاقی و شمسالدین امیرشاه کرمی در شب ۲۳/۱۱/۱۳۵۳ عملیات را بهعهده میگیرند، اما قبل از هر اقدامی ژاندارمری آنها را دستگیر و بازداشت مینماید و عملیات بینتیجه میماند.