کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۴۷۸۱۷
تاریخ خبر:

ماجرای مک فارلین؛ کیک ‌و‌ انجیل ‌و‌ کلید

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | در رابطه خصمانه ایران و آمریکا در سال‌های پس از انقلاب ماجرای مک فارلین از شگفت‌انگیزترین داستا‌ن‌هاست. ماجرایی که در مرداد سال ۶۴ شروع شد و تا اواخر سال ۶۵ ادامه داشت و نقطه عطف آن حضور هیات آمریکایی در خرداد سال ۱۳۶۵ در تهران بود که به بزرگ‌ترین رسوایی دوران حکومت ریگان بدل شد و دموکرات‌ها که بر سر ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران به شدت از سوی جمهوری خواهان تحقیر شده بودند در این داستان جبران کردند!

صورت مسئله به شکل کلی این‌گونه بوده: این رسوایی با عملیاتی به منظور آزادسازی هفت گروگان آمریکایی که در لبنان اسیر گروه‌های شیعی بودند، آغاز شد. ۱۴ ژوئن ۱۹۸۵ در طی ماجرای پرواز TWA ۸۴۷ که دو لبنانی اقدام به هواپیماربایی نمودند و خلبان را مجبور کردند در فروگاه بیروت بر زمین نشیند، با میانجیگری اکبر هاشمی رفسنجانی در طی سفرش به سوریه و لبنان، گروگان‌ها آزاد شدند. این مسئله موجب توجه رونالد ریگان به نفوذ ایران در لبنان شد و درصدد برآمد مدتی بعد برای حل بحران ربایش برخی کارکنان سفارت آمریکا در بیروت مجدداً از کمک ایران سود ببرد.

آمریکا که متوجه نیازهای تسلیحاتی ایران شده بود به دور از چشم کنگره عملیات پیچیده‌ای را در نظر گرفته بود. برنامه‌ریزی شده بود که از انبارهای سلاح‌های اسرائیل، تسلیحاتی را به ایران ارسال کنند و آنگاه آمریکا انبارهای تسلیحات اسرائیل را از نو تأمین کرده و وجه آن را از اسرائیل دریافت کند. دریافت‌کنندگان ایرانی قول دادند هر چه در توان‌شان باشد را برای آزادسازی گروگان‌های آمریکایی انجام دهند.

سرگرد الیور نورث از شورای امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در اواخر ۱۹۸۵ اصلاحاتی در نقشه تعبیه کرد که بنا بر آن بخشی از عواید حاصل از فروش سلاح برای تأمین بودجه مخالفان جبهه آزادی‌بخش ملی ساندینیستا، یا همان کنتراها، در نیکاراگوئه هدایت می‌شد! طرح موضوع بیشتر به درد کمدی‌های سیاسی دیوانه‌وار می‌خورد. در سبک کارهای بورات. اما به هرحال هیأتی آمریکایی متشکل از رابرت مک فارلین، الیور نورث، جورج کیو، هوارد تیچر و امیرام نیر و یک رابط سیا برای مذاکره و معامله تسلیحاتی به‌طور مخفیانه وارد تهران می‌شوند.

تاریخ ایرانی روایت می‌کند: ریگان می‌دانست که یکی از دلایل پیروزی‌اش بر کارتر در انتخابات ریاست‌جمهوری، عجز جیمی کارتر در حل بحران گروگانگیری سفارت آمریکا در ایران بود. بنابراین کوشید نظر ایران را برای وساطت در آزادی گروگان‌هایش جلب کند. به این ترتیب واسطه‌ها و دلال‌ها در این میان وارد کار می‌شوند تا ارتباطی بین خرید سلاح از آمریکا و آزادی گروگان‌ها در بیروت برقرار کنند. نخستین محموله موشک در واقع سال۶۴ وارد ایران می‌شود .

اما ورود تیم مذاکراتی مک فارلین به ایران در سال۶۵ رخ می‌دهد. محسن هاشمی در کتاب مک فارلین درباره ورود نخستین محموله موشک‌های هاک به ایران به یادداشت‌های پدرش اشاره کرده و می‌نویسد: «قبل از آفتاب آقازاده اطلاع داد نخستین هواپیمای حامل موشک‌های هاک جدید در مهرآباد نشسته است. مدعی هستند برد موشک‌ها ۷۵هزار پاست. گفتم سریع امتحان کنید. شب، کنگرلو از اروپا تلفنی می‌خواست که ما در جهت آزادی گروگان‌های آمریکایی اقدام کنیم.

گفتم منتظر صحت ادعای آنها در مورد هاک‌های جدید هستیم.دکتر روحانی قرار شد از موشک‌های هاک که تازه رسیده و به ادعای نیروی هوایی برخلاف اظهارات فروشنده است، بازدید کند.» نکته مهم این بود که هاک‌ها با توجه به اینکه از اسرائیل بارگیری شده بودند مارک این رژیم را روی خود داشتند. در این زمان با توجه به این مسئله و حتی با وجود نیاز شدید ایران به این سلاح‌ها، هاشمی رفسنجانی اجازه نمی‌دهد که این اقلام از فرودگاه ترخیص شوند و ماه‌ها این موشک‌ها در فرودگاه باقی می‌مانند تا اینکه عودت داده می‌شوند.

تلاش جدیدی برای ارسال مستقیم سلاح به ایران انجام می‌شود. نمایندگان آمریکا به سرپرستی مک فارلین وارد ایران می‌شوند و به عنوان هدیه یک کیک به نشانه دوستی‌، یک کلید طلایی به نشانه گشایش روابط، یک جلد انجیل و یک قبضه تپانچه به نشانه معامله تسلیحاتی با خود آورده بودند. هیأت آمریکایی ۵ روز در ایران معطل می‌مانند و هیچ مقام بلند پایه ایران حاضر به گفت‌و‌گو با آنها نمی‌شود.

این هیات بدون دستیابی به نتیجه مطلوب تهران را ترک می‌کنند اما تازه ماجرا از همین جا شروع می‌شود. مذاکره هیأت آمریکایی در تهران به‌عنوان رسوایی «ایران کنترا» برای دولت ریگان تمام می‌شود. ۸نماینده مجلس ایران خواستار احضار علی‌اکبر ولایتی وزیر خارجه و توضیح وی می‌شوند…
قبول کنید این داستان از حیرت انگیزترین وقایع سیاسی معاصر است.

کدخبر: ۳۴۷۸۱۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر