کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۵۸۱۲۲
تاریخ خبر:

ماجرای عبدالصمد کامبخش، شاهزاده‌ کمونیست!

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | این آخرین قسمتی است که به کمونیست‌های دوره رضاشاه می‌پردازم.بعدش می‌رویم بساط رادیو و موسیقی و طرب! می‌خواهم از عبدالصمد کامبخش بنویسم. یکی از ۹ قزوینی که در گروه ۵۳ نفر قرار داشت و به حبس افتاد. کسی که بعدها تا دفتر مرکزی حزب توده هم پیش رفت و مشهور بود که معتمدترین مرد نزد دولتمردهای شوروی در ایران بوده است.

کامبخش در ۱۴سالگی و در سال ۱۲۹۵ برای آموزش در مدرسه نظام از طرف پدر متمولش و تحت‌تاثیر مادر قفقازی‌اش به روسیه تزاری فرستاده شد. مقارن با سال ۱۹۱۵٫ در اوج جنگ جهانی اول! واقعا پدر موقع‌شناسی داشته است (پدرش نواده ناصرالدین‌شاه بود)! هرچه هست، او سال ۱۲۹۸ یعنی بعد از انقلاب اکتبر و پایان جنگ اول به ایران بازمی‌گردد.

در ۱۷سالگی. او دوباره و در سال ۱۳۰۷ و در سن ۲۴سالگی از طرف ارتش به شوروی اعزام شد تا خلبانی هواپیمای جنگی بیاموزد. به یمن حضور تیمورتاش روابط رضاشاه با دولت شوروی تقریبا حسنه بود. کامبخش به مسکو می‌رود و هم خلبانی یاد می‌گیرد و هم کمونیست می‌شود! وقتی در سال ۱۳۱۰ به ایران بازمی‌گردد این شاهزاده قزوینی قاجاری از مهم‌ترین مدافعان حقوق کارگران و اهداف حزب کمونیست در ایران می‌شود.

وصلت او با خاندان کیانوری نیز مزید بر علت می‌شود. او با اختر، خواهر کیانوری ازدواج می‌کند که خودش نوه شیخ فضل‌الله نوری بوده است. وقتی کامبخش با اختر کیانوری ازدواج می‌کند، ‌نورالدین، برادر کوچک اختر که بعدها همه‌کاره حزب توده می‌شود بیشتر اوقات در خانه این زوج عاشق به‌سر می‌برد؛ یعنی کامبخش داماد خانواده شیخ فضل‌الله نوری است. اما این اختر خودش داستان جالبی دارد.

زنی امروزی و بسیار جسور که پزشک متخصص زنان بود و دور از چشم پدربزرگ نامدار و فقیدش،‌ اولین انجمن‌های نسوان را در ایران راه‌اندازی و همراه با زن احسان طبری، نشریه بیداری ما را منتشر کرد. روایت است که او اولین راننده زن ایران،‌ اولین ویولونیست زن و اولین جراح زن ایرانی بوده است. اختر کیانوری زندگی پرفرازونشیبی در تهران و باکو و مسکو و لایپزیگ داشت و بر دو زبان روسی و آلمانی کاملا مسلط بود. او در سال ۱۳۷۲ در لایپزیگ و در سن ۷۸سالگی درگذشت.

برگردیم به همسر اختر. یعنی ستوان عبدالصمد کامبخش. او در بازگشت به ایران مورد ظن جاسوسی قرار گرفت، اما بعد آزاد شد. او سپس با گرفتن مجوز از مسکو تلاش کرد تا سازمان حزب کمونیست پاگرفته در کنفرانس ۱۲۹۹ در بندر انزلی را دوباره سازمان دهد. در نهایت در سال ۱۳۱۶ همراه با ۵۳نفر به زندان افتاد. درحالی‌که ۳۴سال داشت. او آبان ۱۳۲۰ از زندان خارج شد و به مهره کلیدی روس‌ها در فضای پرهرج‌ومرج دهه۲۰ بدل شد.

او آرام‌آرام و با کمک سرهنگ سیامک و خسرو روزبه سازمان نظامی حزب توده و شبکه افسران را در دل ارتش شاهنشاهی پایه‌ریزی کرد. هرچند به‌خاطر شهرت بدش در همکاری با پلیس رضاشاه در دوران حبس، امکان ریاست بر حزب توده را از دست داد. مخالفان قدرتمندی داشت، اما هرچه بود، با حمایت احسان طبری که زنش، آذر با اختر همسر کامبخش دوستی نزدیک داشت و همینطور نورالدین کیانوری برادرزنش،‌ جایگاهش تثبیت شد.

او از قزوین وارد مجلس شد و سرسپردگی‌اش به شوروی تا حدی بود که طرفدار پروپاقرص اعطای حق نفت شمال به شوروی بود. او در غائله آذربایجان و فرقه پیشه‌وری فعال بود و مشهور است که رزم‌آرا که فرمانده ارتش در سرکوب غائله پیشه‌وری بود،‌ به خون او تشنه بوده است. کامبخش در سال ۱۳۲۶ از ایران فرار و تا آخر عمر خود؛ یعنی سال ۱۳۵۰ در مسکو و لایپزیگ زندگی می‌کند و در تمام این دوران عضو ثابت کمیته مرکزی حزب توده بوده است. او به هنگام مرگ ۶۸ساله بود.

کدخبر: ۳۵۸۱۲۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر