کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۶۳۲۱۶
تاریخ خبر:

ماجرای ساخته‌ شدن «پدرخوانده» در مینی‌سریال «پیشنهاد»

روزنامه هفت صبح، صوفیا نصرالهی| یک: ‌ هالیوود استاد پیدا کردن داستان‌هایی است که از کاراکترهای واقعی الهام گرفته شده‌اند. البته کمتر پیش می‌آید که به خودشان ارجاع بدهند شاید چون حاشیه‌هایش زیاد می‌شود. یکی دو تلاش در قالب به تصویر کشیدن جیمز دین، هاوارد هیوز و مریلین مونرو و همین سال گذشته لوسیل بال انجام دادند که بعضی از آن‌ها جواب گرفت و خیلی‌هایشان هم نه. اما مدیوم تلویزیون در این اقتباس از کاراکترهای حقیقی سینما خیلی بهتر عمل کرده است. دو تا مینی‌سریال خیلی خوب از روی داستان‌های کاراکترهای سینمایی ساخته شده:

یکی «عداوت» که به ماجرای رقابت بتی دیویس و جوآن کرافورد دو بازیگر تراز اول سینمای کلاسیک می‌پرداخت و دیگری «فاسی/ وردون» که درباره‌ رابطه‌ باب فاسی کارگردان بزرگ با زن الهام‌بخش زندگی و بازیگر کارهایش گوئن وردون است. هر دو مینی‌سریال به لحاظ روایت و کارگردانی درخشان هستند و حالا در ادامه‌ این روایت‌های هیجان‌انگیز از دل هالیوود، مینی‌سریال درجه یکی ساخته شده به اسم «پیشنهاد» که ما را با مردی آشنا می‌کند که شاید کمتر او را می‌شناختیم: آل رودی، تهیه‌کننده‌ فیلم شاهکار «پدرخوانده».

دو: «پدرخوانده» از آن فیلم‌هایی است که یک نقطه‌ عطف در تاریخ سینما رقم زد. ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادند و شاهکاری خلق شد که بعد از آن حتی فرانسیس فورد کوپولا کارگردانش و ماریو پوزو نویسنده‌اش هم نتوانستند به آن قله دوباره برسند. چیزی که ما از «پدرخوانده» تا امروز می‌دانستیم نقدهای مثبت و موفقیت در گیشه و افسانه‌ای بود که در تاریخ سینما رقم زد اما سریال «پیشنهاد» به قبل از ساخته شدن فیلم برمی‌گردد.

روایتی از چگونگی ساخته شدن یکی از شاهکارهای تاریخ سینما که خیلی هم پرفراز و نشیب بوده است. نکته‌ سریال اینجاست که عملا کاراکتر مرکزی ندارد. مثلا فیلم «منک» دیوید فینچر داستان نوشته شدن فیلمنامه‌ «همشهری کین» اورسن ولز توسط جوزف منکیه‌ویچ بود. از اسم فیلم هم پیدا بود که قهرمان آن منکیه‌ویچ است. «پیشنهاد» ولی ارجاع به همان دیالوگ مشهور «پدرخوانده» است: «پیشنهادی که نمی‌تونی ردش کنی» و سریال پر از پیشنهادهای سرنوشت‌ساز گوناگون است که در نهایت برآیند آن‌ها منجر به ساخته شدن فیلم «پدرخوانده» می‌شود.

سه: نکته‌ای که «پیشنهاد» را تبدیل به اثری جذاب می‌کند این است که بخشی از آن درباره‌ استودیوها و فیلمسازی در اوایل دهه‌ ۷۰ هالیوود است و بخشی دیگر بافت فرهنگی ایتالیایی-آمریکایی در آن سال‌ها را بررسی می‌کند. شبیه خود فیلم «پدرخوانده» چند وجه دارد. یک وجه به ماجراهای استودیوی پارامونت برمی‌گردد. زمانی که چارلی مدیرعامل استودیو و هیات مدیره تصمیم داشتند پارامونت را بفروشند چون به‌نظرشان سود چندانی نداشته. از آن طرف رابرت ایونز را داریم، که ماتیو گود چقدر جذاب نقشش را بازی می‌کند، مردی که عاشق سینماست. به قول خودش سینما معبدش است.

او مدیر استودیوی پارامونت است و می‌خواهد هر جور شده پارامونت را حفظ کند. نتیجه این می‌شود که باید چند فیلم پرفروش بسازد که دهان سرمایه‌گذاران را ببندد و ساختن فیلم «قصه عشق» آرتور هیلر اول این راه است که خود این «قصه عشق» هم در حد یک سکانس خرده‌پیرنگ جذابی دارد که چطور ایونز از الی مک‌گرا که آن زمان همسرش بوده حمایت می‌کند تا نقش اول فیلم آرتور هیلر را برخلاف میل کارگردان بازی کند. مرکز این دایره هم آل رودی است. کسی که اصلا نسبتی به جز فیلم و سریال دیدن با دنیای سینما نداشته و خیلی ناگهانی و فقط به‌خاطر اشتیاق خودش بعد از تهیه‌کنندگی یک سیتکام پایش به پارامونت باز می‌شود

و ایونز که در این جوان مشتاق رگه‌هایی از خودش را می‌بیند، تصمیم می‌گیرد کار تهیه‌کنندگی دشوار فیلم «پدرخوانده» را به او بدهد. بخش پیدا کردن کارگردان و پروسه‌ نوشتن فیلمنامه توسط ماریو پوزو و دستیار رودی همه بخشی از همین وجه قصه هستند که هر کدام خرده‌پیرنگ‌های دراماتیک مجذوب‌کننده‌ دارند که باعث می‌شود هر قسمت این مینی‌سریال به اندازه‌ یک فیلم سینمایی فراز و نشیب داشته باشد و البته که به لحاظ بصری هم سازندگان سریال هالیوود دهه‌ ۷۰ را خیلی خوب خلق کرده‌اند.

چهار: بخش دیگر داستان همان اتفاقی است که در فیلم «پدرخوانده» می‌افتد. رابطه‌ میان آمریکایی‌های ایتالیایی‌تبار با بقیه‌ جامعه‌ آمریکا دستخوش فرصت‌ها و تهدید‌های زیادی می‌شود. این قسمت سریال شبیه «مرد ایرلندی» اسکورسیزی می‌شود. سفری به داخل مافیای آمریکا و مناسباتشان با استودیوهای فیلمسازی یا حتی پلیس و اف.بی.آی. داستان چگونگی ارتباط مافیا با تولید فیلم «پدرخوانده» و تغییر روند این رابطه یکی از بخش‌های اساسی سریال «پیشنهاد» است که باعث می‌شود حتی نسبت به بخش مافیایی «پدرخوانده» هم بینش جدیدی پیدا کنیم. مافیا فقط جلوی دوربین «پدرخوانده» نبوده بلکه اصلا در شکل‌گیری فیلم نقش اساسی داشته است.

پنج: همه‌ این تعریف و تمجیدها از قصه و چندوجهی بودن آن و بازی‌ها اگر متقاعدتان نکرد اپیزود سوم یا چهارم یک سکانس دارد که معنای اثر هنری است. جایی که سر یک میز مارلون براندو و آل پاچینو حضور دارند با کوپولا و آل رودی. بدون اینکه بازیگران نقش‌های براندو و پاچینو تو ذوق‌مان بزنند. اتفاقی که معمولا در مورد کسانی که نقش بازیگران معاصر را بازی می‌کنند می‌افتد. کوپولا می‌خواهد گروه قبل از فیلمبرداری با هم شام بخورند و ناگهان خانواده‌ کورلئونه سر همان میز شکل می‌گیرد. اگر ما هم آن روز سر آن میز حضور داشتیم مطمئن می‌شدیم که «پدرخوانده» قرار است شاهکار تاریخ سینما بشود.

کدخبر: ۴۶۳۲۱۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر