کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۸۱۱۶۷
تاریخ خبر:

لیلا‌ زمردیان همسرش‌ را به ‌کشتن ‌داد؟

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | نامش لیلا زمردیان بود. پدرش عبدالعلی زمردیان. جواهر فروش. زمردیان‌ها در کنار مظفریان و جواهریان و گوهربین از خانواده‌های مشهور طلا و جواهر ایران بودند. هنوز هم گالری جواهر زمردیان در خیابان فرشته تهران حضور دارد. نسبت عبدالعلی زمردیان با سرشاخه این خاندان چه بوده است؟ نمی‌دانیم.

به هرحال مشخص است که شرایط زندگی مرفهی بر زندگی لیلا و پنج خواهر و یک برادرش حاکم بوده است. لیلا در خانواده‌ای مذهبی رشد کرد و در مدرسه رفاه تحصیل کرد و وارد دانشگاه تهران شد. فیزیک خوانده بود. برادرش علیرضا زمردیان خیلی زودتر به مجاهدین وصل شده بود. مردی به شدت مذهبی و حتی خشکه مقدس که لقب اسقف را گرفته بود به خاطر پایبندی‌اش به شرعیات. سال ۱۳۵۰ علیرضا زمردیان دستگیر و به ۱۵سال زندان محکوم می‌شود و در زندان مارکسیست می‌شود!

لیلا اما در کانالی متفاوت در همان سال‌های قبل از ۵۰ به مجاهدین خلق متصل شد. یک دوره‌ای به عنوان مددکار اجتماعی در جنوب شهر فعال است و کتاب‌های صمد بهرنگی را میان نوجوانان توزیع می‌کند. در اوایل دهه پنجاه او دختری خوش چهره و بیست و چند ساله است. در همین سال‌هاست که رضا رضایی از زندان فرار کرده و در یک خانه تیمی پنهان شده است. لیلا با وساطت بهرام آرام همخانه رضا رضایی می‌شود. ازدواج می‌کند؟ نمی‌دانیم.

روایت‌های مختلفی وجود دارد. دکتر صلواتی و لطف‌الله میثمی از نوعی توافق و برقراری صیغه محرمیت در چنین شرایطی حرف زده‌اند. آن هم با مجوز آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله ربانی شیرازی. سپس لیلا زمردیان به مجید شریف واقفی وصل می‌شود و با او عملیات بمبگذاری در شرکت جنرال موتورز را انجام می‌دهد. عملیاتی که به کشته شدن سرایدار کارخانه منجر می‌شود. با بازداشت کاظم ذوالانوار و کشته شدن رضا رضایی در سال ۱۳۵۲، شریف واقفی به گروه سه نفره رهبری سازمان ارتقا پیدا می‌کند.

لیلا در همین دوران با شریف واقفی همخانه می‌شود و از قرار با او ازدواج می‌کند. روایتی هم هست که می‌گویند روابط زناشویی بین این دو نفر برقرار نبوده است. با گردش تقی شهرام به سمت مارکسیسم داستان اختلاف شریف واقفی با تقی شهرام بالا می‌گیرد. شهرام و بهرام آرام‌، شریف واقفی را از کمیته مرکزی اخراج می‌کنند. شریف واقفی متوجه توطئه احتمالی برای تصفیه درون گروهی می‌شود و با زیرکی از چنگ شهرام و آرام می‌گریزد.

اما در اینجا لیلا در نقش یک یهودای خانوادگی عمل می‌کند. به شهرام می‌گوید که شوهرش و دوستانش (صمدیه لباف و سعید شاهسوندی‌) در حال یارگیری از نیروهای مذهبی هستند و سلاح خودرا نیز پس نداده‌اند‌. در دسیسه‌ای که لیلا در آن نقش مهمی داشته، شریف واقفی بر سریک قرار با وحید افراخته در کوچه‌های فرعی بوذرجمهرنو حاضر می‌شود‌. در این قرار در کوچه ادیب، ‌شریف واقفی توسط افراخته و خاموشی ترور و جسدش هم توسط خاموشی و حسین سیاه کلاه سوزانده می‌شود.

در خرداد ۱۳۵۴٫ از این پس زندگی زمردیان به یک جهنم واقعی بدل می‌شود. عذاب وجدان رهایش نمی‌کند و بی‌اعتمادی فزاینده‌ای نسبت به اعضای سازمان پیدا می‌کند. آن‌قدر که شهرام به فکر ترور لیلا می‌افتد. اما دست سرنوشت این فرصت را از سازمان می‌گیرد. وقتی در نزدیک میدان شاه (میدان جمهوری ) در حالیکه چادری هم بر سر داشته به شکل اتفاقی مورد سوءظن ماموران ساواک قرار می‌گیرد .

و به دستور ایست توجه نمی‌کند و فرار می‌کند و در کوچه شترداران مورد اصابت گلوله از ناحیه لگن قرار می‌گیرد و قبل از رسیدن مامورین با سیانور خودکشی می‌کند. او به هنگام مرگ ۲۶ ساله بود. سرنوشت چند نفر از قهرمانان این داستان کوچک را هم بگوییم: وحید افراخته و خاموشی وقتی در حال عملیات ترور مرتضی صمدیه لباف از دوستان شریف واقفی بودند توسط ساواک دستگیر می‌شوند.

در مرداد ۱۳۵۴٫ افراخته خیلی زود با آنها همکاری نزدیکی را انجام می‌دهد و بسیاری از یارانش را لو می‌دهد اما در نهایت به همراه محسن سید خاموشی به جرم مشارکت در ترور دیپلمات آمریکایی، در سال ۱۳۵۵ اعدام می‌شود. حسین سیاه کلاه و برادرش محسن سیاه کلاه در سنین کهنسالی خارج از کشورو در کمپ‌های سازمان مجاهدین زندگی می‌کنند. محسن سیاه‌کلاه ازعوامل بسیاری از بمب‌گذاری‌های سازمان مجاهدین در سال‌های پس از انقلاب بوده است. علیرضا زمردیان پس از انقلاب به گروه مارکسیستی پیکار پیوسته بود و در سال ۱۳۶۷ اعدام شد. تقی شهرام در سال ۱۳۵۹ اعدام شد.

کدخبر: ۳۸۱۱۶۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر