قهوه فوری؛ از دیوید استرنج تا علی کافه
روزنامه هفت صبح | برای قهوهخورهای حرفهای قهوه فوری یکجور ناسزا یا در بهترین حالت یک شوخی واقعا تلخ محسوب میشود اما برای کسانی که قهوه را به شکل نوشیدنی که هر از گاهی بد نیست میبینند یا فکر میکنند وقتهای خستگی و خوابآلودگی میتواند به باز ماندن چشمهایشان و رسیدگی به کارهایشان کمککننده باشد، قهوه فوری یکی از بهترین ایدههای سرعت بخشیدن به فرایند آماده شدن موادغذایی است.
اصلا قهوه فوری همان نقطه دلپذیری است که آدمهای معمولی را با جهان تلخ اما خوش بوی قهوه آشتی میدهد چه بسا اگر در سال۱۸۹۰ دیوید استرنج در شهر اینورکارگیل نیوزیلند اختراعی به نام «قهوهساز استرنچ» را به عنوان اولین قهوه فوری جهان ثبت نمیکرد بعد از حمله همه جانبه چای به قصد گرفتن جای قهوه در اقصی نقاط جهان، چه بلایی سر جمعیت قهوهخورها میآمد. البته آنچه ما امروز به عنوان قهوه فوری میخوریم تفاوتهای زیادی با قهوهای دارد که آقای استرنچ با دستگاه خشک کن اختراعیاش ساخته بود.
قهوه فوری ما بیشتر به محصولی شبیه است که در سال ۱۹۰۱ مرد دیگری به نام جرج لوئیس واشینگتن به بازار معرفی کرد. تا سالها بعد قهوه فوری هنوز آنطور که باید و شاید جا نیفتاده بود تا وقتی که شرکت نسکافه یک فرایند بسیار پیشرفته برای تولید قهوه فوری ارائه داد که بالاخره دل دوست و دشمنهای قهوه را به دست آورد تا جایی که الان در کشوری مثل ایران یعنی هزاران کیلومتر دورتر از محل تولد این شرکت، نسکافه تبدیل به اسم عمومیقهوه فوری شده است و خیلیها وقتی میپرسند که نسکافه میخوری منظورشان همان قهوه فوری از انواع برندهاست اما برندهای خیلی معروف دیگری هم در بازار ایران و جهان وجود دارند.
سوئیسی تلخ و شیرین
نستله یا نسلِی یکی از همین شرکتهای معروف است که شهرتش حتی در ایران شانه به شانه نسکافه حرکت میکند و سالهاست مشتریهای خاص خودش را دارد که با توجه به قدمت این شرکت سوئیسی خیلی هم عجیب به نظر نمیرسد. البته برای ما ایرانیها نسله یکجورهایی یک محصول وطنی محسوب میشود چون از سال ۱۳۷۳ که هیات وزیران وقت به ابر شرکت نستله مجوز مشارکت در طرح تولید شیرخشک و غذای کودک در کرج را داد تا امروز نستله با فراز و نشیبهای مختلف در ایران سرمایهگذاری کرده و محصولاتش را همین بیخ گوش خودمان تولید میکند.
تلخ مثل علی کافه
همانطور که گفتم قهوهخورهای حرفهای به قهوه فوری روی خوش نشان نمیدهند اما اگر خیلی کافئین خونشان افتاده باشد و هیچ راه دیگری برای تامین آن نداشته باشند حتما انتخابشان اسپرسوی «علی کافه» خواهد بود.پودر قهوهای که به خیلی تلخ و بدون افزودنی بودنش معروف است.کسانی که علی کافه دوست ندارند هم دلیلشان همین است. آنها با نوشیدن اولین جرعه از این قهوه فوری، صورتشان را در هم میکشند.
البته در مورد علی کافه یک نکته کلیدی دیگر هم وجود دارد. اینکه اغلب کسانی که مشتری قهوه فوری هستند آنچنان با این ماجرا تخصصی برخورد نمیکنند مثلا نوع رُست کردن قهوه چندان تفاوتی برایشان نمیکند و از آنجایی که اغلب قهوههای فوری به روش روبوستا رست میشوند، مزه علی کافه که با روش عربیکا رست شده برایشان متفاوت به نظر میرسد. روشی که در آن قهوه تا اندازهای تلخ و ترش میشود و ممکن است بعضیها از آن خوششان بیاید و بعضیهای دیگر ترجیح بدهند که همان قهوه فوری که به روش روبوستا رست شده، بخورند و سمت طعم تلخ علی کافه نروند.
تولیدکنندههای وطنی
حدود ۶۰۰ سال است در ایران قهوه کشت میشود اما به گفته اغلب قهوهخورها تا همین ۱۰، ۱۵سال پیش، قهوه تولید ایران یکی از بدمزهترین قهوههایی بوده که در کشور ما پیدا میشده آن هم در حالی که به نظر میرسد بعضی از نقاط ایران از نظر آب و هوایی بستر مناسبی برای تولید قهوه دارد.حالا انگار چند سالی است که بعضی از شرکتهای داخلی شروع به کشت و بهرهبرداری از قهوه کردهاند اما در زمینه بستهبندی هنوز چنانکه باید و شاید پیشرفت نکردهاند.
اغلب آنها محصولاتشان را به خردهفروشیهای قهوه میدهند تا در بسته بندیهای نه چندان خوب بفروشند.بعضی از شرکتهای ایرانی هم خودشان قهوه را کشت و تولید نمیکنند بلکه آن را وارد کرده و اینجا فرآوری میکنند. یکی از آنها که چند سالی است محصولاتش بیشتر به چشم میآید قهوه پندار است که توانسته توجه مشتریهای قهوه فوری را جلب کند. البته این برند محصولات دیگری هم غیر از قهوه فوری دارد اما قهوههای فوریاش بیشتر از قهوههای تخصصی به چشم میآیند.