شش راز درباره نوسانگیری در بورس
روزنامه هفت صبح | نوسانگیری کار هر کسی نیست. اگر تازه وارد بورس شدهاید این نوشته برایتان بدآموزی دارد اما برای حرفهای شدن بهتر است فوت و فن نوسانگیری را به شکل تئوری یاد بگیرید. شاید بعدا به کارتان بیاید.
* یک: بازار هیجانی یکی از فرصتهای مناسب برای نوسانگیرهاست. زمانی این فرصتها پیش میآید که سرمایهدارها به صورت هیجانی خرید و فروش انجام میدهند. یک نفر که میفروشد، همه شروع به فروش میکنند. وقتی هم که بازار رویه مثبت در پیش میگیرد، همه شروع میکنند به خرید کردن. این مورد باعث میشود یک روز شاخص کل هشت هزار واحد بالا برود و روز بعد شش هزار واحد زمین بخورد. این یعنی بهترین زمان برای یک نوسانگیر حرفهای!
* دو: هدف فروش را از قبل مشخص کنید. اگر سهمی را ۱۰۰تومان میخرید، باید در همان لحظه اول بدانید که هدف نهایی شما چه قیمتی است. نوسانگیرهای طمعکار نهایتا هشت درصد روی یک سهم سود در نظر میگیرند. نرمال نوسانگیری حدود چهار درصد است. البته بدون احتساب ۱٫۴۳درصد کارمزدی که در خرید و فروش سهم نصیب کارگزار میشود. به عبارتی سهمتان را باید ۱۰۵٫۵تومان بفروشید. حتی اگر جای پیشرفت بیشتر داشته باشد.
* سه: بیشتر از یک درصد ضرر قابل قبول نیست. سهامداران میدانند که هر سهمی یک حد ضرری دارد. مثلا سهامی که برای بلندمدت روی آن سرمایهگذاری میکنید تا ۱۰درصد حد ضرر دارد و میتواند پایین بیاید. اصولا حد ضرر را حدود یک چهارم هدف سود تعیین میکنند که برای نوسانگیرها یک درصد است. با فعال شدن حد ضرر بلافاصله باید سهام را بفروشید.
* چهار: حتی یک تومان هم در نوسانگیری اهمیت پیدا میکند. برای سهام ارزنده که در بازه طولانی مدت به شما سود میرسانند، شاید ۱۰۰تومان هم تفاوت چندانی در خرید و فروش ایجاد نکند اما کوچکترین اختلاف در نوسانگیری اهمیت پیدا میکند. برای همین نباید برای خرید کوتاه بیایید و موقع فروش تخفیف بدهید!
* پنج: اختلاف بین قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله بهترین زمان خرید است. رفتار هیجانی سهامداران در بازار بورس گاه باعث میشود اختلاف زیادی بین قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله یا همان لحظهای بیفتد. زمانهایی که قیمت لحظهای حداقل چهاردرصد کمتر از قیمت پایانی است، بهترین زمان خرید برای نوسانگیری است چراکه روز بعد، قیمت پایانی مبنای محاسبه قرار خواهد گرفت.
* شش: نهایتا دو تا پنج درصد سرمایهتان را به نوسانگیری اختصاص دهید. این کار ریسک بالایی دارد. حتی حرفهایها هم میدانند که در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد و حتی اگر ۱۰۰مرتبه پشت سر هم موفق عمل کنند، ممکن است مرتبه صد ویکم شکست بخورند. برای همین نباید سرمایه زیادی را در این کار گذاشت. حرفهایها نهایتا پنج درصد سرمایهشان را به نوسانگیری اختصاص میدهند. ارقام بیشتر ریسک را بالا میبرد.