درباره پتروشیمی، ترائورهها و مسئله جاده مخصوص

روزنامه هفت صبح | یک: این صنعت نیمه دولتی پتروشیمیهای ایران واقعا جالب است. رقمهای رد و بدل شده آنقدر بزرگ هستند که ذهن آدم از دنبال کردنشان خسته میشود. مثلا این که فلان مدیر ۳۵ساله فلان پتروشیمی که عضویتش در هیات مدیره را مدیون پدرخانم متنفذش در وزارت نفت بوده است، فقط از طرف شریک ایتالیایی ۲۶هزار دلار در ماه حقوق میگیرد .
و یا این که میگویند از ارز فروش یک محموله ۱۷۰میلیون دلاری میعانات در اروپا خبری نیست و یا این که معاون فلان پتروشیمی ماهی ۱۴۵میلیون تومان فیش حقوقی دارد و از این جور چیزها. آدم اصلا هول میکند. در شمردن صفرها به مشکل بر میخوریم و شاید به همین خاطر است که رسانهها خیلی پاپی پتروشیمیها نمیشوند.
دو: تلویزیون را باز کردیم دیدیم مستقیم بازی زیمباوه و سنگال را پخش میکند. جالب بود. کیفیت بازیها البته برخلاف انتظار خیلی بالا نیست و فکر کنم به خاطر وجود ستارههایی است که با کلی سفارش از سوی مربیها و ایجنتها به این بازیها آمدهاند که مواظب باشند مصدوم نشوند. در بازی مالی با تونس هم نکته جالب وفور انواع و اقسام ترائوره داخل زمین بود، جالب این که دوتا از این چندین ترائوره اسم کوچکشان هم آداما بود.
سه: این دورجدید هجوم به خودروسازها را درک نمیکنیم. ما خودمان همیشه جزو منتقدین خودروسازها بودهایم اما طی دو سه سال گذشته حرکت کاملا محسوسی در صنعت خودروسازی ما شروع شده است. تحولات جدید، مدلهای تازه و مضاف برآن سروسامان دادن به تعهدات کمپانیهای خودروسازی نسبت به مردم.
درست در بحبوحه چنین تحولات مثبتی، از داخل مجلس و رسانههای اصولگرا خودروسازان را هدف قرار دادهاند. و به تازگی البته از طرف پلیس راه با آن کلید واژه ناپسندشان: ارابههای مرگ! به نظر عجیب نمیرسد؟ در سه سال گذشته این سیر مثبت و واضح بهبود و ترمیم در کدام رشته صنعتی و اقتصادی و حتی هنری و ورزشی قابل لمس بوده است؟