درباره اشتباهات شگفتانگیز میرزا کوچکخان
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | آذرماه سال ۱۳۰۰ دو ماه بعد از مرگ کلنل پسیان، با مرگ میرزا کوچک خان مهمترین طغیان مسلحانه دوره قاجار به پایان رسید. میرزا که متولد رشت بود و در دوره مشروطه هم جنگیده بود، در سال ۱۲۹۳ و در اولین سال جنگ جهانی اول (۱۹۱۴) یک قیام مسلحانه علیه ورود ارتش روسیه تزاری به انزلی و رشت برپا کرد و بلافاصله هم متحدان و یاران معروفی پیدا کرد.
مثل دکتر حشمت، احمد کسمایی و یا علی شیشه بر. در این دوران جنگلیها ارتباط خوبی با دولت مرکزی داشتند و این اطمینان را ایجاد کرده بودند که هدفشان تجزیه و قیام نیست. نهضت در لوای کمیتهای به نام کمیته اتحاد اسلام شکل گرفته بود و دو سه اتریشی و آلمانی هم در اطراف این کمیته حضور داشتند که موجب میشود برخی آغاز نهضت جنگل علیه روسها را بر پایه دسیسههای عثمانیها و آلمانیها بدانند.
با انقلاب بلشویکی روسیه، از سال ۱۲۹۸ شمسی سربازهای روس از ایران خارج شدند اما بخشی ازآنها تحت فرماندهی انگلیسیها قرار بود به جنگ بلشویکها در قفقاز و در جریان جنگ داخلی روسیه وارد شوند. میرزا از همکاری با این گروه سر باز زد و اجازه خروج آنها و تامین پشتیبانی را نداد. قزاقهای روس با هدایت انگلیسیها با نیروهای میرزا سرشاخ شدند و او را شکست دادند و دکتر حشمت را اعدام کردند.
وثوقالدوله نخستوزیر خیانتکار احمد شاه هم تیمورتاش را با نیرویی بالغ بر ۲۰ هزار نفر به گیلان میفرستد تا میرزا و یارانش را ادب کنند. میرزا شکست خورده به فومن بازگشت و پنهان شد. اما چند ماه بعد سروکله کمیسرها و سمپاتهای بلشویکها در گیلان پیدا شد. آنها با کمیته اتحاد اسلام تماس برقرار کردند.
احسانالله خان و حیدرعمواوغلی با پشتوانه مسکو ایجاد جمهوری خلق گیلان و جدا کردنش از حاکمیت مرکزی را مطرح کردند و متاسفانه میرزا نیز با آنها همراه شد. ارتش سرخ شوروی انزلی را تصرف میکند و جنگلیها هم از فرصت استفاده میکنند و رشت را فتح میکنند و ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ جمهوری شوروی خلق گیلان رسما تاسیس میشود.
میرزا کوچکخان متشرع و به شدت مذهبی در اتحاد با نیروهای چپ و کمونیست ایرانی و آذربایجانی، جمهوری شوروی تاسیس میکند! طبیعتا ناسازگاریها شروع شد. میرزا یک ماه بعد قهر کرد،در مرداد ۹۹،کمونیستها قدرت را کامل در دست گرفتند و احسانالله خان و جعفر پیشهوری به چهرههای مقتدر حکومت بدل میشوند و حیدرخان عمو اوغلی هم در پشت پرده حضور دارد.
میرزا کوچکخان، مظفرزاده و گائوک را به مسکو میفرستد تا شرح بدقلقیهای کمونیستهای گیلان را به شوروی اطلاع دهد. در نهایت و چند ماه بعد و با ترور عمو اوغلی، در پاییز ۹۹ کمونیستها دوباره با میرزا متحد شدند! با کودتای سوم اسفند، تلاش برای سرکوب میرزا دوباره شروع شد. بهخصوص با نخست وزیری قوام این تلاشها تشدید هم شد.
قوام، رضاخان را با نیرویی بزرگ به سمت گیلان فرستاد تا پرونده جمهوری شوروی گیلان را ببندد. زد و خوردهای رضاخان و نیروهایش با کمونیستها در نهایت به خروج ارتش سرخ از شمال ایران و فروپاشی جمهوری گیلان انجامید. میرزا پیشنهاد مصالحه رضاخان را نپذیرفت چرا که از سرنوشت دکترحشمت و اعدامش خاطره بدی داشت.
در آذر ماه ۱۳۰۰، او با یار وفادارش گائوک آلمانی (ملقب به هوشنگ ) یک راهپیمایی طولانی را در جنگلهای طالش به سمت خلخال آغاز کردند. برف و برودت هوا هردو را ازپای انداخت و از سرما جان باختند. این پایانی بود بر نهضت جنگل که اشتباهات حیرتانگیزی داشت.
اما در نگره رسمی فعلی جزو قهرمانان مبارزه علیه استعمار ستایش میشود. میرزا کوچکخان به هنگام مرگ ۴۳ ساله بود. این یک پیروزی بزرگ برای قوام و سردار سپه بود. اما قوام دو ماه بعد در جنگ قدرت با رضاخان و برخی نمایندگان مجلس مجبور به استعفا شد.