داستان چنگیز تبر بهدست و دختر شیکپوش آبادانی
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | صفحه اول اطلاعات بیستم شهریور ۱۳۵۶ باز هم هیچ خبر دندانگیری ندارد. جز ادعای روژه گارودی که گفته ایرانیها در جنگ ماراتن از یونانیها شکست نخوردهاند! و اینکه یونانیها امپریالیست بودهاند و نه ایرانیان باستان! در صفحه یازده، یک رپرتاژ کار شده درباره شروع بهکار اولین نان سنگکی ماشینی در ایران. میخواهم برایتان ترکیب تمام فیلمهای روی پرده را مشخص کنم:
چند فیلم روز هالیوودی دارید، مثل صلیب آهنین، کینگکونگ، مرد دوم (با بازی شون کانری) گذرگاه کاساندرا، مرگ ساز (قدرت مگنوم از کلینت ایستوود)، ماتیک، طالع نحس، آل کاپون (با بازی بن گازارا)، سوئینی، پلنگ صورتی مبارزه میکند، کارتون رابین هود، بادبادک و فولکس اسرارآمیز.
یکسری فیلم کلاسیک قدیمی مثل گوژپشت نوتردام، میخواهم زنده بمانم، افعی (درک بوگارد و یولبرنر)، اشکها و لبخندها، دنیای دیوانه دیوانه دیوانه، نفرین خونین و آخرین مردان سرسخت. یکسری فیلم هندی مثل سنگام؛ مادر هند، اسم من دلقک، آه، کودک هند، مهاراجه قلابی، مرگ و زندگی. دو تا کمدی از لویی دوفونس و نورمن ویزدم که هرکدام یک سینما در اختیار دارند. سه تا فیلم ایرانی: بت، بتشکن، عشق و خشونت.
و بقیه فیلمها که اسمشان را برایتان مرور میکنم: تاکسی هوس، خوشگل کمرباریک، دخترک بازیچه، دو دینامیت خوشگل، دختران بار، دردسرهای یک کارمند، فریب عشق، آلوده گناه، معشوقه گناهکار، مرد بیوه و زنهای خوشگل، وقتی کشیش عاشق میشه، هوسهای قبل از مرگ، هدیه مادربزرگ، یک بار برای همیشه، وسوسههای یک زن، شارلاتان همهکاره! این گزارش کاملی بود از برنامههای سینماهای تهران در هفتهای که قرار است به عید فطر ختم بشود.
در صفحه حوادث عباس قادری خواننده کوچهباغی رفته شکایت کرده که یک جوان ۲۳ساله به اسم غلامعلی حقیقی بهخاطر شباهت چهره همهجا خود را عباس قادری معرفی کرده و برنامه اجرا کرده و دستمزدهای ناچیز دریافت کرده و موجب شکسته شدن قیمت عباس قادری در بازار شده است! و اینکه سینما نیاگارا ۵ ساعت در آتش سوخته است.
صفحه یک روزنامه اطلاعات ۲۱شهریور باز هم خبر خاصی نیست و کمی هشدار درباره شیوع وبا و اینکه در جاده میمه اصفهان هفت عضو یک خانواده در تصادفی جان باختهاند. در تصادف یک هیلمن با یک نیسان آبی. پنج نفر با اسم خانوادگی احمدی و دو نفر هم حسینی. در صفحه ۴ از رونق و شلوغی بازار لوازمالتحریر گزارشی کار شده است.
گزارشی کار شده از مرگ دختری ۱۵ساله اهل آبادان به اسم فرحناز فیروزهای که در مسابقات شیکپوشترین دختر نوجوان آبادانی در میان ۲۷۵ نفر شرکتکننده نفر اول شده بود و در سفری که به همراه مادرش به مشهد برای زیارت داشتند، در راه بازگشت در شهر آمل دچار سانحه میشوند و فرحناز کشته میشود و مادرش هم به شدت مصدوم.
در صفحه ۲۲ گزارشی کار شده از فیلمهای ایرانی مهمی که در نوبت اکران قرار دارند. فیلمها عبارتند از: گزارش، بنبست، سوتهدلان، کلاغ، ساخت ایران، طوطی و ملکوت. و بالاخره جنایت عجیب کردکوی. دختری بهنام فرناز با یک دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران آشنا و پس از مدتی با انجام مراسم خواستگاری در تیرماه ۵۶ با هم عروسی میکنند و زندگی خوب و خوشی را شروع میکنند. دو ماه بعد از ازدواج قرار میشود به سمت کردکوی بروند تا دیداری با اقوام چنگیز در این شهر داشته باشند.
همهچیز خوب و خوش پیش میرفته که خبر میرسد آقای داماد با اسم چنگیز سردارزاده با ۱۷ ضربه تبر عروس جوان خود را به قتل رسانده است. اولین گزارشها از این جنایت فجیع در کردکوی گیجکننده است. چنگیز گفته ما خیلی خوشبخت بودیم و تصمیم گرفتیم خودکشی کنیم. من با تبر فرناز را کشتم و خواستم با سیم برق به زندگی خودم پایان بدهم که برق قطع شده بود و نتوانستم!