داستان فرار بزرگ ۱۳۲۹ از زندان قصر
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | در سال ۱۳۲۷ ترور نافرجام محمدرضای ۳۰ساله توسط ستوان فخرآیی فشار روی حزب توده را ناگهان افزایش داد و به تدریج ۹ نفر از اعضای کمیته مرکزی حزب توده بازداشت شدند. چهرههایی مثل مرتضی یزدی، جودت، کیانوری، بقراطی و قزوینی و… البته خسرو روزبه که جزو کمیته مرکزی نبود.
اما به عنوان یک ارتشی جسور ۳۳ساله مورد توجه اعضای کمیته مرکزی قرار داشت. سه نفر دیگر از اعضای کمیته مرکزی؛ یعنی احسان طبری، رادمنش و فریدون کشاورز هم بودند که مخفیانه از کشور خارج شدند و به مسکو رفتند. شوروی آن دوران آنچنان سرگرم جنگ سرد در اروپای پس از جنگ با آمریکا بود که تمرکز لازم را برای حمایت از حزب توده در ایران نداشت.
بههرحال همه در انتظار احکام سنگینی برای سران حزب توده بودند. بهخصوص که همدستی ابتدایی تودهایها با فرقه پیشهوری در غائله آذربایجان و بعد قیام سرکوب شده افسران در ترکمن صحرا رابطه حکومت با این حزب نزدیک به شوروی را بعد از سقوط کابینه قوام بسیار تیره ساخته بود. فعالیتهای مداوم گروه افسران حزب توده که توسط کامبخش،خسرو روزبه، سروان سیامک و مبشری سازمان داده شده بود شرایط را سختتر کرده بود.
انجام اعتصابات و راهپیماییهای بزرگ در میان کارگران نساجی اصفهان و کارگران نفت در خوزستان ضریب توجه به حزب توده را افزایش داده بود. در آذرماه ۱۳۲۹ دادگاه مقدماتی انجام شد و در همین ماه بود که کمیته افسران حزب توده نقشه فرار بزرگ سران حزب توده از زندان را عملی کرد. آنها دو تن از افسران خود (به نامهای رفعت محمدزاده و حسین قبادی )را به کادر حفاظتی زندان قصر منتقل کردند و آنقدر منتظر شدند که شیفت هر دوی آنها یکی شد.
سپس یک عضو دیگر همراه با یک کامیون و با نامهای جعلی با امضای رزم آرا نخستوزیر وقت به زندان قصر میآید و این دو افسر نفوذی (قبادی و محمدزاده ) خبر دستور انتقال ۹ عضو اصلی کمیته مرکزی به دادرسی ارتش را به ریاست زندان اطلاع میدهند. این دو افسر نفوذی باهوش برای جلب اعتماد روسای زندان یکسری مکالمات تلفنی دروغین هم ترتیب میدهند و پس از سوار کردن گروه ۱۰ نفره، خودشان نیز به بهانه مراقبت از اوضاع از زندان بیرون آمده و باهمان کامیون فرار میکنند.
به این ترتیب جمعی از مهمترین چهرههای سیاسی معاصر حزب توده با یک نقشه دقیق از زندان فرار میکنند. آنها در سه گروه مجزا به سه خانه تیمی در تهران منتقل میشوند و بعد در جریان روزهای پرتلاطم بعدی بهخصوص پس از ترور رزم آرا و در جریان نهضت ملی شدن نفت نقشی پررنگ در منازعات سیاسی کشور ایفا میکنند.
آنها بعد از کودتای ۲۸ مرداد به تدریج از تهران خارج میشوند و ابتدا به مسکو و به تدریج به آلمان شرقی مهاجرت میکنند. در میان آنها مرتضی یزدی در سالهای پس از کودتا دستگیر شد. ابتدا به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم و با وقوع انقلاب آزاد شد و از بقیه زندگی سیاسیاش خبری در دست نیست. او در دهه۶۰ در تهران درگذشت.
امااز این جمع ،سه چهره نظامی یعنی خسرو روزبه و دو ستوان یعنی قبادی و رفعت محمدزاده داستانهای جالبی داشتند. روزبه با کارنامهای از ترورهای سیاسی و حتی درون حزبی بالاخره به خاطر خیانت علی متقی یکی از هم حزبیهایش گیر ساواک افتاد و در سال ۱۳۳۷ و در سن ۴۳سالگی اعدام شد. روزبه اهل ملایر بود.
حسین قبادی سال ۱۳۳۰ از طریق مرز خراسان به شوروی گریخت اما سالها بعد و به دلیل اختلاف با کیانوری و بقیه تئوریسینهای تودهای، در سال ۱۳۴۳ داوطلبانه به ایران بازگشت. در همان لب مرز دستگیر و به تهران منتقل شد و محاکمه و بلافاصله در زندان قصر اعدام شد. به هنگام اعدام او ۴۱ ساله بود.رفعت محمدزاده هم تا سالهای پس از انقلاب در شوروی و در شهرهای تاشکند و دوشنبه و مسکو زندگی کرد.
او تحصیلات دانشگاهی انجام داد و با یک زن روس تبار هم ازدواج کرد و به تدریج به مهرهای کلیدی در حزب توده بدل شد.او بعد از انقلاب و پس از ۲۷ سال به ایران آمد و فعالیت حزبی رااز سر گرفت و در ماجرای دستگیری اعضای حزب توده در سال ۱۳۶۱، او هم دستگیر شد و در یک مصاحبه تلویزیونی ابراز ندامت کرد اما در نهایت به جرم طراحی کودتا علیه نظام ،در سال ۱۳۶۷ اعدام شد.