داستان عجیب رمالها؛ از قتل تا تهیه فیلم سیاه

روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | داستان رمالها، داستان عجیب و غریبی است. از آن عجیبتر حکایت آدمهایی است که از زمین و زمان خسته شدهاند، کم آوردهاند و برای حل مشکلشان دست به دامن آدمی شدهاند که برایشان طلسم و جادو باز کند و یک باره داستان برعکس میشود. رمال شروع به کلاهبرداری میکند، اخاذی میکند، فیلم سیاه تهیه میکند و گاهی در این پروندهها پای قتل و خون و خونریزی در میان میآید. چند روز گذشته پرونده یک کلاهبرداری، اخاذی و تهیه فیلم سیاه از یک پسر جوان که دست به دامان یک زن رمال شده بود، در دادسرای جنایی بررسی شد. در این گزارش پنج پرونده مربوط به رمالها از قتل تا کلاهبرداری، اخاذی و تجاوز و آزار و اذیت را بررسی میکنیم.
یک: ماجرای قتل معلم زنجانی توسط مرد رمال
مرد رمال برای فاش نشدن راز کلاهبرداری ۲۴۰میلیونی، آقامعلم را کشت و جسدش را در گودالی دفن کرد. مرد ۴۵ساله که معلم بود ساعت ۸ صبح ۹ آبان امسال برای دیدن فردی از خانهاش در یکی از محلههای شهر زنجان خارج شد، اما بازنگشت. ساعتی بعد همسر او به پلیس آگاهی مراجعه کرد و مدعی شد پیامکی از گوشی همسرش برای او ارسال شده و در آن نوشته: «خانمم نگراننباش، درگیر شدهام، در کلانتریام و احتمال دارد امشب را در بازداشت بمانم.»
این زن مدعی شد تابهحال سابقه نداشته شوهرش با این ادبیات پیامکی برایش ارسال کند و گمان میکند ماجرا عجیب است و میترسد بلایی سر شوهرش آمده باشد. بالاخره مشخص شد مردی ۴۰ساله که با رمالی گذران روزگار میکرد و در یک مسافرخانه ساکن بود، عامل قتل است. او در اعترافاتش گفت: «بهطور اتفاقی با مقتول دوست شدم که بعد فهمیدم دنبال خرید یک قطعه زمین است. چون شرایط مالی مناسبی نداشتم تصمیم گرفتم از او کلاهبرداری کنم. به بهانه فروش زمین او را فریب داده و ۲۴۰میلیون تومان از او گرفتم اما از زمین خبری نبود.
همین باعث درگیری و اختلافمان شد و پولش را میخواست. کلافهام کرده بود. چند روز قبل نقشه قتل او را طراحی کردم. تلفنی گفتم میخواهم زمین را به او نشان دهم. سوار خودرویش شده و او را به یکی از روستاهای قرهپشتلوی زنجان که حوالی محل زندگی نامادریام بود، بردم. بالای گودال دومتری رفتیم تا زمین را نشان دهم که او را به داخل آن هول دادم. بعد چند سنگ سمتش انداختم که به سرش خورد و فوت شد.
برگهای نوشتم و اثر انگشت مقتول را به آن زدم که او ۲۰۰ میلیون تومان را از من گرفته و دیگر به او بدهی ندارم. در ادامه گودال را پر کردم. گوشیاش را برداشته و با پرایدش محل را ترک کردم. آن را در محلی خلوت پارک کردم. گوشی او دستم بود و مدام خانوادهاش زنگ میزدند. برای اینکه از شر تلفنهایشان خلاص شوم پیامکی به همسرش فرستادم تا دیگر زنگ نزند. مقتول بارها مرا تهدید کرده بود بهخاطر شغل رمالیام مرا به پلیس لو میدهد.»
دو: قتل زن رمال از سوی پسر طلبکار
پسر نوجوان پس از مرگ مرد رمال مقابل خانهاش رفت تا طلب خود را از همسر این مرد بگیرد، اما آن زن را با چاقو کشت. ساعت۱۴و۵۰دقیقه یکشنبه ۲۵مهر امسال زن ۴۴سالهای مشغول پختن غذا در خانهاش در یکی از روستاهای شهرستان کلاله استان گلستان بود که زنگ در خانه بهصدا درآمد.
وقتی مقابل در رفت، پسر نوجوانی را دید که ترک موتور نشسته است. او مدعی بود از شوهر فوتشده این زن پول طلب دارد و حالا آمده طلبش را بگیرد، اما زن توجهی به حرفهایش نکرد و میان آن دو مشاجره لفظی در گرفت و با شدتگرفتن درگیری، پسر نوجوان با چاقویی که همراهش بود، ضربههایی به وی زد و با سوارشدن بر موتورسیکلت فرار کرد. با فریاد و صدای کمکخواهی زن زخمی، همسایهها که متوجه ماجرا شده بودند از خانههایشان بیرون آمده و مقابل خانه زن همسایه رفتند.
این زن به بیمارستان منتقل شد، اما ساعاتی بعد بهدلیل شدت خونریزی در بیمارستان تسلیم مرگ شد. در تحقیقات از همسایهها معلوم شد شوهر این زن رمال بوده و یکسالونیم پیش فوت کرده است. بعد از آن گاهی همسرش اقدام به رمالی و نوشتن و فروش نسخههای مختلف برای مردم میکرد و گمان میکنند پسر نوجوان بر سر همان ماجرای رمالی با این زن درگیر شده و او را به قتل رسانده است. هنوز برای پیدا کردن این قاتل پرونده در جریان است.
سه: مرد رمال همسرش را در ویلا به قتل رساند
مرد رمال بعد از بهقتل رساندن همسر جوانش جسد او را در ویلای شخصیشان رها کرد و متواری شد. متهم چند روز بعد از قتل در تماس با خانواده مقتول، راز جنایت را به آنها گفت. چند روزی بود که خانواده راحله از او بیخبر بودند. لابد با خودشان فکر میکردند که او همراه همسر و فرزندانش در ویلای شخصیشان در حسینکوه فومن، مشغول تفریح و استراحت است. پنجم مهر سال ۹۹، جسد راحله کف اتاق ویلا توسط داییاش کشف شد.
شوهر او به خانواده همسرش درباره قتل او پیامک داده بود. دایی راحله در مورد اختلاف زن جوان با شوهرش گفت: «همسر راحله دعانویس بود و از این طریق درآمد کسب میکرد. راحله همیشه با شغل شوهرش مشکل داشت. چون این شغل باعث میشد خانمهای زیادی با شوهر راحله در تماس باشند و راحله از این موضوع ناراحت بود. حتی گاهی باعث میشد به همسرش شک داشته باشد. برای همین خیلیوقتها کارشان به جر و بحث و دعوا میکشید.
خانه راحله و شوهرش تهران بود. اما شوهر او اصالتا کرمانشاهی است. بعد از اینکه جسد راحله را پیدا کردیم، پدر و مادر راحله از دامادشان شکایت کردند و مدارکی از تماس و پیامهای متهم به پلیس ارائه دادیم. اما ردی از او در دست نیست. از نزدیکان شنیدهایم که شوهر راحله قصد دارد از ایران خارج شود و به عراق فرار کند. او فرزند راحله را هم همراه خود برده است. راحله از فرزند همسرش هم مراقبت میکرد و در واقع شوهر او از ازدواج اولش فرزندی دارد که حالا او را هم همراه خود برده است!» هنوز راز این قتل مشخص نیست.
چهار: آزار و اذیت زنان توسط مرد رمال
مردی که با تشکیل حلقهای خاص با همدستی همسرش، زنان و دختران جوان را مورد آزار و اذیت قرار میداد، در حالی برای بار دوم حکم اعدامش مورد تأیید قرار گرفت که قبلا به اتهام دیگری به اعدام محکوم شده بود. این اتفاق در سال ۹۷ رخ داد. مردی میانسال با شکایت زنی جوان بازداشت شد. این زن وقتی به ماموران مراجعه کرد، گفت از سوی مردی که مدعی است علم ماورایی دارد، مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
او گفت: من با شوهرم اختلافات زیادی داشتم و شوهرم مرد وفاداری نبود، اما از آنجا که او را دوست داشتم نمیخواستم از او جدا شوم؛ یک نفر به من گفت مردی در تهران زندگی میکند که به همراه همسرش مشکلات زنان و دخترانی مانند من را با دعا و علم ماوراییای که دارد حل میکند. من هم از آنجا که بهشدت احساس تنهایی میکردم و حال خوبی نداشتم، تصمیم گرفتم به آنجا بروم. همسرش هم در دفتر کارش که در خیابان گاندی بود، حضور داشت.
زن طوری رفتار میکرد که هیچکس متوجه نمیشد او دروغ میگوید یا ممکن است قصد گولزدن داشته باشد. زنان زیادی هم آنجا بودند. من هم اعتماد کردم و پول کلانی را که خواسته بودند، دادم. با اینکه پرداخت این پول برایم بهشدت سخت بود اما چون زندگیام داشت از هم میپاشید، با خودم گفتم هر راهی را که بشود میروم. وقتی وارد اتاق مرد میانسال شدم، او ابتدا حرفهایی زد و چیزهایی به من گفت و بعد از من خواست آبی را که روی میز بود، بنوشم.
او گفت هرکاری میکند، برای این است که بدیها از بدن من خارج و زندگیام دوباره روبهراه شود. من نیمهبیهوش بودم، وقتی به خودم آمدم متوجه شدم مورد تعرض قرار گرفتهام. حالم خیلی بد شد؛ وقتی از دفتر بیرون آمدم چندروزی در حالت عادی نبودم تا اینکه تصمیم گرفتم شکایت کنم. شاکی ادامه داد: این مرد با همکاری همسرش کلاسهایی را تشکیل و راههای عجیبی به زنان و دختران برای خارجکردن اضطراب و بدیها یاد میدهد و تا جاییکه متوجه شدم، با خیلی از کسانی که به او مراجعه کردهاند، رابطه برقرار کرده است.
بعد از شکایت این زن ماموران تحقیقات بیشتری را انجام دادند و متوجه شدند زوج متهم از مدتها قبل با اجاره دفتری اقدام به جذب زنان و دخترانی میکنند که در خانواده درگیریهایی دارند یا به مشکلات روحی و روانی دچار هستند و از آنها پولهای کلان میگیرند و مرد نیز این زنان را مورد تعرض قرار میدهد. همسر این مرد که همدست او نیز بود در اعترافاتش گفت: وقتی فهمیدم همسرم به این زنان تعرض میکند، برای ساکتکردن من نیمی از پولی را که از این راه بهدست میآورد، به من میداد. در نهایت حکم اعدام این مرد به جرم مفسد فیالارض تایید شد و همسرش نیز به ۲۵سال حبس محکوم شد.
پنج: شکنجه وحشتناک طعمه زن رمال توسط پسرانش
پسر ۲۰ ساله وقتی دو بار در ماجرای عشقی شکست خورد، فکر کرد با مراجعه به رمال میتواند طلسم بختش را باز کند. او وقتی فهمید دختر مورد علاقهاش قرار است با خواستگارش ازدواج کند و به او جواب منفی داد، تصمیم گرفت به پیشنهاد دوستش به زن رمال مراجعه کند و برای همین دستبند طلای مادرش را ۳۰ میلیون تومان فروخت و به زن داد تا طلسمش باز شود اما دختر ازدواج کرد و پسر فهمید زن سرش کلاه گذاشته و طلسمی در کار نیست.
پسر از زن رمال به جرم کلاهبرداری شکایت کرد و همین موضوع باعث شد تا پسران زن از او کینه بگیرند و اقدام به ربودن پسر جوان کنند. این دو پسر، پسر جوان را با تهدید قمه و شمشیر به بیابان بردند. پسر جوان میگوید: «آنها مرا به حاشیه تهران بردند و شکنجهام دادند و از من فیلم سیاه تهیه کردند. حتی مجبورم کردند که صدای حیوانات را درآورده و مانند آنها راه بروم و درحالیکه سرگرم تحقیر من بودند، فیلم هم تهیه میکردند.
بعد تهدید کردند که اگر شکایت کنم فیلمها را در فضای مجازی منتشر کرده و آبرویم را میبرند.» حتی آنها از او اخاذی کرده و مجبورش کردند تا بقیه طلاهای مادرش را فروخته و به آنها بدهد. در نهایت مادر پسر در جریان این اتفاق قرار گرفت و از زن و دو پسرش در دادسرا شکایت کرده است. دو پسر زن رمال، در بازجوییها به اخاذی، گروگانگیری، ضرب و جرح و تهدید شاکی اعتراف کردند و گفتند چون از او کینه به دل گرفته بودند این کار را انجام دادند. چرا که با شکایت پسر جوان، مادرشان بازداشت و همین باعث شد که آبرویشان نزد آشنایان و همسایهها برود.