داستان دریادار افضلی
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | ناخدا افضلی در ۴۲ سالگی فرمانده نیروی دریایی ایران شد. اما بعدها مشخص شد که وقتی در دهه ۴۰ شمسی برای دوره آموزشی به ایتالیا رفته بود جذب حزب کمونیست این کشور شده و بعدها به عضویت حزب توده درآمده بود.
افضلی در دوران جنگ و بهخصوص در عملیات مروارید نقش تعیین کنندهای به عهده داشت و نیروهای تحت فرمانش ضربهای جبران نشدنی به نیروی دریایی عراق وارد کردند. در این میان اطلاعات سپاه رد فردی به نام مستعار خسرو را در کنسولگری شوروی در بندرانزلی پیدا کرده بودند.
خسرو هفتهای یک بار با یک کیف دستی قهوهای راهی کنسولگری شوروی میشد. علت این پیگیری روابط صمیمانه شوروی و عراق بود و پیش کشیدن این فرضیه که عوامل روسی از ایران به نفع عراق درحال جاسوسی هستند.
این در حالی بود که در سالهای بعد از انقلاب و حتی بعد از ناآرامیهای خرداد و تیر ۱۳۶۰ حزب توده به شکل قانونی به فعالیتش در ایران ادامه میداد و امام خمینی شخصا فعالیت آنها را بدون مانع دانسته بود به شرط آنکه علیه منافع نظام فعالیتی نکرده باشند. اعضای حزب توده آزادانه در کنش سیاسی شرکت داشتند.
اما ردزنی خسرو کار را پیچیده کرد. مشخص شد که خسرو با نام واقعی محمدمهدی پرتوی عضو حزب توده است. با دستگیری او، دومینوی دستگیری بلندپایگان حزب توده شروع شد. هوشنگ اسدی از اولین دستگیرشدهها فرضیه یک کودتای تخیلی را پیش کشید.
این فرضیه موجب افزایش فشارها بر حزب توده شد. اما آنطور که میرحسین موسوی نقل کرده امام بنا بر تحلیل کلان خود این فرضیه را بالکل رد کرد. ماجرا ازآن پس به اتهام جاسوسی به نفع شوروی تغییر شکل یافت.
دنبال کردن بخشی از سرنخها و کمک گرفتن از معدودی از متخصصین مبارزه با حزب توده در رژیم سابق موجب شد تا کم کم پرده از تشکیلات مخفی حزب توده در ارتش بربیفتد و ناگهان مشخص شد که سرمنشا ارسال اطلاعات برای شوروی کسی نیست جز دریادار افضلی فرمانده نیروی دریایی وقت که اتفاقا در عملیاتی مثل مروارید ضربات خرد کنندهای بر پیکره نیروی دریایی عراق وارد ساخته بود.
او به همراه ۲۰۰ نظامی دیگر دستگیر شد و بعد از محاکماتی فشرده در اسفند ۱۳۶۲ و در سن ۴۵ سالگی به همراه ۹ نظامی دیگر (همگی وابسته به تشکیلات مخفی حزب توده از جمله کبیری، آذرفر،عطاریان،شمس و…) به جرم جاسوسی برای دولت بیگانه اعدام شدند.