داستان ابداع بهترین دبیرستان خاورمیانه در تهران
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | ابداع بهترین دبیرستان خاورمیانه در تهران به ابتکار آمریکاییها بود. در میانه سلطنت ناصرالدین شاه، یک هیات میسیونر مسیحی آمریکایی تصمیم گرفتند مدرسهای را در نزدیکی دروازه قزوین برپا کنند. این مدرسه سپس به پایگاه تبلیغی این گروه بدل شد. (شواهد تاریخی نشان میدهند که هدف اصلی میسیونرهای مسیحی هیچوقت محقق نشد و در طول بیش از ۵۰سال آنها تنها توانستند دو نفر را مسیحی کنند!) در سال ۱۲۶۴ این مدرسه به جایی حوالی خیابان قوام (سیتیر فعلی) منتقل شد. ناصرالدین شاه رسما کلنگ این مدرسه را بر زمین زد. ۱۱سال قبل از ترورش توسط میرزارضا کرمانی.
این مدرسه تحتنظر آمریکاییها اداره میشد و شکوفایی اصلیاش به دوره دکتر جردن برمیگردد که در اوایل سلطنت مظفرالدین شاه، مدرسه را به یک مدرسه ۱۲ساله کامل بدل کرد (این مدرسه همچنان در خیابان سیتیر به اسم مدرسه مهر امام وجود دارد). دکتر جردن یک تحصیلکرده الهیات بود که بعدها از پرینستون دکترای حکمت و فلسفه دریافت میکند. جردن از سال ۱۲۷۷ به ایران میآید و مدیریت مدرسه آمریکاییها را برعهده میگیرد.
در اوایل دولت سردار سپه، مالکان آمریکایی این مدرسه تصمیم گرفتند به سمت نقاط گرانتر و خوش آب و هوای شهر نقلمکان کنند. قبلا دکتر جردن در دوره احمدشاه ۱۶۰هزار مترمربع زمینهای مرغوب را از یک تاجر ورشکسته ایرانی (جلالالدوله که زنش خواهر میرزاحسن خان مستوفی بود) در بیرون دروازه یوسفآباد خریده بود. یک آمریکایی دیگر به اسم رولستون در سال ۱۳۰۳ هزینه ساخت عمارت پرشکوه مدرسه آمریکاییها را پرداخت و جردن مدیر این مدرسه، مارکف معمار شهیر و روسی (گرجی) دوره پهلوی اول را به کار گرفت تا بنای این دبیرستان را در محل جدید احداث کند.
نبوغ مارکف و درک درستش از معماری اسلامی و بیابانی موجب شد تا یکی از چشمنوازترین عمارتهای تهران به وجود بیاید و توسعهاش ناگهان چندین برابر شد. اضافه کردن سالنهای ورزشی، آزمایشگاهها، اتاقهای کنفرانس و ساختمان بزرگ علوم که موجب شد این کالج بتواند از سال ۱۳۰۸ به بعد مدرک لیسانس هم صادر کند (اسم چهارراه کالج مدیون این سالهاست). در این دوران کالج آمریکاییها به پایگاه ورزشهایی مثل بسکتبال و والیبال و فوتبال و دوچرخهسواری بدل شده بود و معلمانش عموما آمریکایی بودند.
دکتر جردن تا سال ۱۳۱۸ مدیر البرز بود. یکی از چند آمریکایی خوشنام تاریخ معاصر ایران. مثل باسکرویل در تبریز و مورگان شوستر در تهران. (نام خیابان جردن از اسم او گرفته شده بود و به پاس خدماتش در علم و آموزش ایران که بعدها به آفریقا و سپس نلسون ماندلا تغییر کرد) اما در سال ۱۳۱۹ رضاشاه با پرداخت یک میلیون تومان این مدرسه را خرید و از آمریکاییها خلع ید کرد و اسمش هم شد البرز. معلمهای خارجی عموما تهران را ترک کردند و حالا یک چالش بزرگ پیشروی حکومت ایجاد شده بود: حفظ کیفیت این مجتمع بینظیر آموزشی و خب بعد از چندبار دستبهدست شدن که همزمان با اشغال تهران توسط قوای متفقین بود در سال ۱۳۲۳ دکتر علی مجتهدی گیلانی که دکترای حقوق از سوربن فرانسه داشت، مدیریت البرز را برعهده گرفت.
مجتهدی از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۵۷ مدیریت البرز را بهعنوان یک دبیرستان منحصربهفرد برعهده گرفت. در یک دوره زمانی ۳۴ساله توانست به شکل قابل تحسینی کیفیت مدرسه را حفظ کند. سطح آموزش در این دوره بهتدریج به حدی رسید که در دوره کوتاهی قبل از انقلاب، دانشگاه صنعتی اصفهان با انجام مصاحبه و بدون شرکت در کنکور سراسری از میان فارغالتحصیلان البرز اقدام به پذیرش دانشجو میکرد. در این دوران تاسیسات علمی، ورزشی و هنری البرز بهشدت توسعه یافت و این مدرسه را به یک موسسه آموزشی منحصربهفرد حتی در سطح جهان بدل ساخته بود.
نظم و انضباط برای محمدعلی مجتهدی بسیار اهمیت داشت. در آن دوران پوشیدن هر لباسی که دارای نوشته غیرفارسی یا پرچم کشور دیگر بود، ممنوع شد. در صورت مشاهده چنین مواردی آن آرم یا پرچم خارجی را میبریدند و به دست دانشآموز میدادند. بلند کردن موی سر و هرگونه هیپیگری ممنوع بود. سیگار کشیدن اکیدا ممنوع بود و با وجود بزرگی دبیرستان اگر در دست دانشآموزی سیگار میدید، او را تنبیه میکرد.
از بزرگی و عظمت البرز همین بس که در سال ۱۳۳۷ کل محوطه دانشگاه پلیتکنیک (امیرکبیر) در اراضی و تاسیسات دبیرستان البرز و حتی خانه شخصی دکتر جردن بنا شده است! بعد از انقلاب یک دانشگاه تربیت معلم هم از دو تا دیگر از ساختمانهای البرز بیرون آمد.
این یک داستان کوتاه بود. داستانی کوتاه از موفقیت و گذر عمر.