خرده روایتهایی خواندنی از دی ماه ۱۳۵۶
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶٫ روز آغاز انقلاب است. صفحه اول اطلاعات مهمترین خبر درخواست پزشکان برای تعطیلی یک هفتهای مدارس به خاطر شیوع آنفلوآنزاست. امروز صبح محمدرضا عازم مصر شده است تا به سادات برای مذاکرات کمپ دیوید با اسرائیل دلگرمی بدهد. هیچکدامشان فکر نمیکردند یکسال بعد بازهم محمدرضا به مصر برود اما آن کسی که باید دلگرمی بدهد سادات است این بار. رادیو بی بی سی گزارش مبسوطی درباره آلودگی هوای تهران کار کرده که در صفحه ۳ عینا نقل شده است.
در صفحه ۴ نوشته شده که سروان حشمتالله هلاکو فرمانده پاسگاه لامرد در استان فارس برای دستگیری یک مجرم فراری به اسم غلامعباس شریفی به روستای کرزا رفته اما آنجا با تیر یکی از اهالی روستا از روی پشت بام یکی از خانهها کشته میشود. بعد از کشته شدن این سروان نیروهای ژاندارم روستا را محاصره و هشت نفر را دستگیر میکنند. در شاهی (قائمشهر) هم گروهبان خنارینژاد با یک زن و شوهر «خرابکار » درگیر و با گلوله آنها کشته میشود.
این زن و شوهر با یک ژیان فرار میکنند. در صفحه ورزش نوشته شده که یوهان کرویف به احتمال فراوان انتهای همین فصل از فوتبال بازنشسته خواهد شد. در صفحه ۲۴ نوشته شده که فیلم چشم شیطان ساخته اینگمار برگمان امشب از شبکه دو پخش خواهد شد. فیلمی با اسم راه و بیراه با بازی جرج سگال و جین فاندا اکران شده که اسم واقعیاش fun with the dick and jane است. راکی هم اکران شده است. در سالنهای تئاتر چهار نمایشنامه به کارگردانی داریوش فرهنگ، علی نصیریان، ایرج جنتی عطایی و اردلان مفید (با متنی از بیژن مفید ) در حال اجرا هستند.
۲۰ دی ماه ۱۳۵۶٫ در صفحه اول خبری از تظاهرات قم نیست. در وسط صفحه ۴ خبر تظاهرات قم منتشر شده است. با این تیتر: در تظاهرات خونین قم شش نفر کشته و ۹ نفر زخمی شدند. خبرنگار اطلاعات هیچ اشارهای به ماجرای مقاله احمد رشیدی مطلق نمیکند و این تظاهرات را اعتراض به روزهای ۱۷ و ۱۹ دی یعنی روز کشف حجاب و انقلاب ارضی قلمداد کرده است. در این گزارش تظاهرات کنندگان به حمله به بانکها و سینماها و مقر حزب رستاخیز متهم شدهاند و دست آخر حمله به اتومبیلهای یک کلانتری.
در این گزارش نوشته شده که بر اثر تیراندازی مامورین ۵ نفر کشته شدند و یک پسر ۱۳ساله هم زیر پای مردم به قتل رسیده است. درصفحه ورزشی نوشته شده که نصرالله عبداللهی و غلامحسین مظلومی زیر تیغ جراحی رفتهاند. فیلمهای ونوس سیاه، جسمی برای عشق و ضد گلوله اکران شدهاند. در تبلیغ فیلم جسمی برای عشق نوشته شده: داستانی شورانگیز از التهابات و تمناهای جوانی …! در صفحه حوادث از یک حادثه عجیب در خیابان تخت جمشید روایت شده.
یک فیات که ساعت ۱۰شب با سرعت به یک درخت برخورد کرده و رانندهاش به اسم محسن ربیعی و دختری به اسم ملیحه کشته شده و دو دختر دیگر به اسمهای کبرا و زهرا به بیمارستان منتقل شدهاند. شاهدان گفتهاند که یک پیکان چندین بار جلوی این فیات پیچید و در یک نقطه وقتی محسن از اتومبیلش خارج شد چند سرنشین پیکان کتک مفصلی به محسن میزنند و بعد محسن خونین و مصدوم سوار ماشینش میشود اما دوباره پیکان جلوی او میپیچد و این بار محسن در تلاش برای فرار از خیابان منحرف و به یک درخت میخورد. یکی از مظنونین دایی کبرا است که قبلا محسن را تهدید کرده بود!
در همین صفحه نوشته شده که چهار رقاصه تایلندی به دادسرای تهران رفته و از صاحب یک کاباره مشهور تهران شکایت کردهاند. آنها گفتهاند که با یک قرارداد شش ماهه به تهران آمدهاند اما صاحب کاباره گذرنامههای آنها را ضبط کرده و به تدریج به آنها گفته که باید با مردانی که او معرفی میکند رابطه جنسی داشته باشند. رقاصهها میگویند برای هر ارتباط ۲۶۰۰ تومان میگرفتهاند که به جز دویست تومان بقیهاش را باید به صاحب کاباره و به یک خانم همدست او میدادند. تایلندیها خواهان گرفتن پاسپورت و یک ماه حقوق معوقه خود هستند!